خدیجه پنجی
دست بهاری بال سبز پنجرهها را گشود *** از راه میآید ـ ببین ـ! بانوی گلهای کبود
تا از خیال چشمها، شوق تماشایش گذشت *** پیچید بوی هلهله، بوی خوش اسپند و عود
آه این فرشته کیست؟ این که در حضورش تا ابد *** پیشانی افلاکیان بر سجده میآید فرود
بانوی من! امشب برای لحظههایت، روزگار *** شعری حماسی با ردیف بردباری میسرود
در باغ میپیچد شبی بوی قدمهای بهار *** بر تو هزاران پنجره، بانوی دریایی! درود
شعر ((بوی هلهله))
(زمان خواندن: 1 دقیقه)