شاید برای برخی این سؤال مطرح باشد که با بودن قرآن کریم چرا باید به دیگران مراجعه کرد. آیا مراجعه به غیر قرآن، بدعت نیست؟ قبل از اینکه به بررسی روایات اهل بیت (علیهم السّلام) پیرامون ارزش و اهمّیت دعا بپردازیم، به نظر می رسد لازم است به طور اجمالی پاسخ این سؤال داده شود تا نتیجه مطلوب از این مبحث حاصل شود. ادّله عقلی و نقلی فراوانی در مکتب فریقین (شیعه و سنّی) برای مراجعه به اهل بیت (علیهم السّلام) و هدایت جستن از طریق رهنمودهای ایشان وجود دارد، امّا ما به اقتضاء حال و بضاعت به طور خلاصه به قسمتی از آن ها می پردازیم.
خداوند عزّوجلّ در قرآن کریم، مسلمین را به اطاعت از رسول گرامی اش مکلّف گردانده است. مِن جمله آیات شریفه ای است که به برخی از آن ها اشاره می شود:
...وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ(حشر/7)
«آنچه را پیامبر به شما عطا کرد (از اموال و احکام و معارف دینی) بگیرید و از آنچه شما را نهی کرد بازایستید و از خدا پروا کنید زیرا خدا سخت کیفر است.»
يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ...(انفال/24)
«ای اهل ایمان! هنگامی که خدا و پیامبرش شما را به حقایقی که به شما زندگی می بخشد، دعوت می کنند، اجابت کنید ...»
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا(احزاب/36)
«برای هیچ زن و مرد مؤمنی سزاوار نیست، هنگامی که خدا و پیامبرش کاری را حکم کند، برای آنان در کار خودشان اختیار باشد و هر کس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند، یقیناً به صورتی آشکار گمراه شده است.»
در نتیجه بر اساس این آیات و نظایر آن در قرآن کریم، تمامی مسلمین باید از اوامر و نواهی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) اطاعت کنند. یکی از مهم ترین دستورات پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)، سفارش به تمسّک به ذوات مقدّس اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السّلام) و اقتدا به ایشان در تمامی شئون زندگی تا قیامت است.
به روایات زیر که از منابع مهّم و معتبر نزد اهل سنّت نقل گردیده توجّه فرمایید: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:
«اِنّی تارِکٌ - أو مُخْلِفٌ- فیکُمُ الثِّقْلَینِ – أو الخلیفَتین مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعدي، كِتَابَ اللَّهِ، وَعِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي ، وَإنَّهُمَا لَنْ يَفتَرِقا حَتَّى يَرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ»
همانا من دو وجود گران سنگ -یا دو جانشین- را در میان شما از خود به یادگار گذاشتم، پس از من تا زمانی که به آن چنگ می زنید، هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا و عترت من اهل بیتم. و این دو تا آن گاه که در حوض کوثر بر من وارد شوند هرگز از هم جدا نمی شوند.
این حدیث شریف، صحیح، قطعی، متواتر و مورد اتّفاق شیعه و سنّی است و منابع معتبر بسیاری آن را نقل کرده اند که مِن باب نمونه به بعضی از آنها اشاره می کنیم: صحیح مسلم ج 2 ص 362 – سنن ابی داوود ج1 ص427- سنن ترمزی ج 5 ص 328- مسند احمد بن حنبل ج 3 ص 14، 17، 26 و ج 5 ص 182، 189 و 190- المناقب خوارزمی ص 154 و 223 و ...
حدیث دیگری از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم):
«مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَحْیَا حَیَاتِی وَ یَمُوتُ مَمَاتِی وَ یسکنُ جَنَّةَ عَدْنٍ غَرَسَهَا رَبِّی فَلیُوالِ عَلیًّا مِن بعدی و لیُوالِ وَلیَّهُ وَلیَقتَدِ بِأهلِ بیتی مِن بَعدی فَإنَّهُم عترَتی خُلِقُوا مِن طینَتی رُزِقُوا فهمی و عِلمی، فویلٌ للمُکَذِّبینَ بفَضْلِهِم مِن أمّتی، القاطِعینَ فیهم صِلَتی، لا أَنالَهُمُ الله شفاعتی»
هر که خوشنود می شود که بسان زندگی من زندگی کرده و مانند مرگ من بمیرد و در بهشت جاودانی که پروردگارم آن را غرس کرده جای گیرد، پس علی را بعد از من دوست بدارد و دوستدارانش را نیز دوست بدارد و بعد از من به اهل بیتم اقتدا کند، زیرا آنها عترت من هستند و از طینت من آفریده شده اند و فهم و علم من به آنان داده شده است، پس وای بر گروهی از امّت من که فضیلت ایشان را تکذیب و پیوندشان را با من قطع می کنند، خدا این گروه را از شفاعت من بهره مند نسازد.»(1)
و امّا حدیث پایانی از رسول گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم):
إنّما مَثَلی و مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي کسَفِينَةِ نُوحٍ، مَن رَکِبَها نَجَی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها غَرِقَ»
من و اهل بیتم بسان کشتی نوح هستیم، که هرکس بر آن سوار شد نجات یافت و هر کسی بازماند غرق شد.(2)
پس ما موظّفیم در همه امور، همگام با قرآن کریم، به اهل بیت (علیهم السّلام) رجوع کرده و فرامین ایشان را سرلوحه زندگی خویش قرار دهیم. البته در زمینه تمسّک به اهل بیتِ رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) صحبت فراوان است و کتاب های مستقلی در این رابطه به نگارش درآمده که مخاطبین گرامی را به آن ها ارجاع می دهیم.
********************************
1- الحلیة ج1 ص 86- المعجم الکبیر ج 5 ص 194- جمع الجوامع ج 6 ص 217- کنزالعمّال ج 12 ص 103.
2- تاریخ خطیب بغدادی ج 12 ص 91- المستدرک حاکم ج 3 ص 151.
با وجود قرآن چرا اهل بیت (علیهم السّلام)؟
- بازدید: 1379