بانو! تو نقطه اوج داستانهای عشقی خدایی؛ نقشآفرین هر اتفاق حماسی و پیشآمد عاطفی، حتی اگر سه بهار، بیشتر از خاطرت نگذشته باشد؛
نَفْسی که دستچین صفات عالی زمانه بود، گوهر درخشندهای که از قطره آفتاب و درّ صدف عصمت به دنیا آمده بود؛ دختری که زینت و افتخار پدر و مادر و جدش بود و مایه حسرت فرشتگان و خواهری که سرباز و پرستار و فرمانده و وزیر و جانشین برادرانش، بلکه همه کس آنها بود، و اسیری که به شیوه خودش میجنگید و در هر حال، شکست برایش معنی نداشت.
دنیا، مدیون توست
بانو! دنیا، مدیونِ نَفَس نَفَس صدای توست.
دنیا، مدیون کلمه کلمه خطبههای آتشینِ توست؛ مدیون حنجره حنجره فریادهایت.
دنیا، مدیون تمام غمهایِ بیانتهایی است که بر شانههای خمیدهات حمل کردی و سینه سینه داغی که فرو بردی.
دنیا، مدیون کوه کوه صبر بیقرینه و بیشباهت توست و مدیون منظره منظره چشمِ زیبا بین تو.
دنیا، مدیون رسالت توست؛ بانوی حمیّت و حماسه؛ زینب!
متن ادبی((یک زن و این همه افتخار))
(زمان خواندن: 1 دقیقه)
- بازدید: 11116