آقا بمیرم یک نفر یاور نداری

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

 آقا بمیرم یک نفر یاور نداری

اینجا کسی کاری به کار تو ندارد
با بی وفایی های مردم سازگاری  

صحرانشین در گوشه ای از خیمه ی خود
جمعه به جمعه روزها را می شماری

گاهی سه شنبه گاه گاهی صبح جمعه
هستم به یاد تو ولیکن گه گداری

با این همه بار گناه و وضع ناجور
اصلا نمی آید به من چشم انتظاری

کاری برای دیدن رویت نکردم
جز معصیت کردن ندارم هیچ کاری

با غیبت و تهمت زدن بر این و بر آن
شغلم شده از صبح تا شب مرده خواری

من هرچه بد کردم تو نادیده گرفتی
تو پرده پوشی میکنی با برد باری

بین قنوت وتر خود کردی دعایم
تا که مرا از چنگ شیطان در بیاری

آقا شنیدم میکشی بر سر عبا را
وقتی که قصد رد شدن از شهر، داری

وضع حجاب شهرما خیلی خراب است
خسته شدم از این همه بی بند باری

ابر عذابی بر سر ما سایه دارد
ترسم بیفتد اتفاق ناگواری

تا پرچم ارباب ما بر خانه ی ماست
دیگر نمی آید عذاب جان شکاری

نام حسین آمد دل ما زیر رو شد
اشک از سبوی دیده ها گشته جاری

هر روز صبح ظهر شب آقا سه وعده
گریه کن شاه شهید نی سواری

یامهدیّ...
اللهم عجل لولیک فرج

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page