چشم دین بر جمال تو روشن

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

ای ز صد هاجرت درود و سلام!
كرده مریم به محضر تو قیام!
 
همسر مصطفی!درود، درود!
مادر فاطمه!سلام، سلام!
 
همتت وقف مكتب توحید
ثروتت پشتوانۀ اسلام
 
هم سلام تو را رسانده خدا
هم به تو فخر كرده خیرالانام
 
پا نهادی فراتر از مریم
در جلال و كمال و قدر و مقام
 
از سر عالمی كشیدی دست
با رسول خدا شدی همگام
 
دخترت كوثر رسول خدا
پسرانت به جن و انس، امام
 
با ادب باید از تو گفتن مدح
با وضو باید از تو بردن نام
 
چشم دین بر جمال تو روشن
دل احمد به وصل تو آرام
 
مؤمنین را یگانه مامی تو
مادر یازده امامی تو
 
تو به اسلام، مادری كردی
تو به توحید، یاوری كردی
 
عصمت از دامنت چنان جوشید
كه به مریم برابری كردی
 
با محمّد ، محمّدی گشتی
بر پیمبر، پیمبری كردی
 
بین توفان و موجِ حادثه ها
فُلك دین را تو لنگری كردی
 
تویی آن شیرزن كه مردانه
ایستادی و حیدری كردی
 
تا كنی دلبری زپیغمبر
اول از خلق، دل، بری كردی
 
با محمّد ز هست و بود جهان
دست شستی و همسری كردی
 
دخت طاها، ام ابیها را
این تو بودی كه مادری كردی
 
مشرق یازده ستاره شدی
بلكه خورشیدپروری كردی
 
صلواتِ خدا به اولادت
جانِ عالم فدای دامادت
 
تو صدف، فاطمه است گوهر تو
گوهر تو نه!بلكه كوثر تو
 
بود بر یاری رسول خدا
كوه و صحرا و خانه سنگر تو
 
هستی ات را به مصطفی دادی
هست خود بر تو داد داور تو
 
خالق لم‌یزل سلام تو را
می‌فرستاد بهر شوهر تو
 
پیشتر از شبِ ولادت خود
هم‌كلام تو بود دختر تو
 
یار احمد شدی، چه بهتر از این
كه خدا گشت یار و یاور تو؟
 
به محمّد زدند سنگ، ولی
بود دردش درون پیكر تو
 
گشت دُر یتیمِ عبدالله
از دو عالم یگانه گوهر تو
 
تك و تنها شدی، زنان قریش
ایستادند در برابر تو
 
غم مخور گر زنان مكّه دگر
ننهادند رو به محضر تو
 
«این دغل دوستان كه می بینی
مگسان‌اند دور شیرینی»
 
سخنانم اگرچه گوهر بود
وصف تو از سخن فراتر بود
 
بر تو در یاری رسول خدا
نه غم جان نه بیم از سر بود
 
بر محمّد وجود همچو تویی
مثل زهرا برای حیدر بود
 
در هجوم تمام حادثه ها
دست هایت رسول‌پرور بود
 
بود یك ركن مصطفی حیدر
همسريِ تو ركنِ دیگر بود
 
حَرَمت، قلبِ دخترت زهرا
كفنت، جامۀ پیمبر بود
 
كفنِ دیگرت ز جبراییل
خلعتِ ذاتِ حيِ داور بود
 
پدر و مادرم فدایت باد
كه جهادت جهاد اكبر بود
 
افتخار ائمه بر زهرا
فخر زهرا به چون تو مادر بود
 
خوانده ای با محمّد از آغاز
پیشتر از نزول وحی، نماز
 
تو گل از باغ معرفت چیدی
در رسول خدا، خدا دیدی
 
آنچه نادیده بود چشم كسی
دیدی و گل شدی و خندیدی
 
شهد اقرء زدست پیغمبر
وحی، نازل نگشته، نوشیدی
 
با محمّد نماز می‌خواندی
در كنار علی درخشیدی
 
سجدۀ آفتاب بر خاكت
ماهِ احمد شدی و تابیدی
 
در بهشت نبوت و توحید
مام ام الائمه گردیدی
 
نخل طوبای آرزوی نبی
باغ سبز همیشه جاویدی
 
هركجا بر نبی جسارت شد
مثل شیر خدا خروشیدی  
 
سال شد بر رسول، عام‌الحزن
تا تو صورت به خاك پوشیدی
 
شهر مكّه است شهر غربت تو
اشك «میثم»نثار تربت تو

غلامرضا سازگار

┏━━━━◦•●◉✿◉●•◦━━━━┓

اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج وَ العافیَه وَ النَّصر 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page