آیا خلقت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و اهل بیت (علیهم السلام) قبل از خلقت آدم بوده است ؟

(زمان خواندن: 12 - 23 دقیقه)

پرسش : در مجلسی شنیدم که گفتند حضرت فاطمه (سلام الله علیها) قبل از حضرت آدم(علیه السلام) آفریده شده اند. به طوری که خدا ایشان را به حضرت آدم(علیه السلام) نشان میدهند. آیا واقعا صحت دارد؟ آیا سند این احادیث صحیح است؟

پاسخ :
در احادیث بسیاری وارد شده است كه خلقت نوری اهل بیت(علیهم السلام) قبل از خلقت حضرت آدم(علیه السلام) بوده است.البته خلقت نوری ،غیر از خلقت جسمانی آن ها بوده است و خلقت جسمانی آن ها بعد از خلقت آدم(علیه السلام) بوده است.
در حدیثی رسول اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به ابن مسعود فرمودند:
خداوند من و على(علیه السلام) را از نور عظمت و بزرگى خود خلق كرد: هزار سال قبل از آنكه سایر خلائق را بیافریند. زمانى كه هیچ تسبیح و تقدیسى وجود نداشت.پس نور مرا شكافت و از نور من آسمانها و زمین را آفرید به خداى تبارك و تعالى قسم كه من از آسمانها و زمین برترم.و چون نور على (علیه السلام) را منتشر ساخت عرش و كرسى از نور او خلق گردید؛ به پروردگار قسم كه على(علیه السلام) از عرش و كرسى افضل است.سپس نور حسن(علیه السلام)را باز كرد و لوح و قلم از نور حسن(علیه السلام) به وجود آمد و به خدا قسم كه حسن (علیه السلام) از لوح و قلم نیز برتر است.و چون هستى را از نور حسین (علیه السلام) معطر كرد، بهشت و حوریان زیباروى از نور او پدیدار گشتند؛ واللَّه حسین(علیه السلام) از حورالعین برتر است.سپس همه‏ ى هستى از شرق تا به غرب تاریك ماند. ملائكه بر پروردگار از آن همه تاریكى و ظلمت شكایت كردند و خواستند كه پروردگار تاریكى را از ایشان برطرف كند. پروردگار در اجابت خواسته ‏ى آنان كلمه‏ اى فرمود، از آن كلمه روحى خلق گردید، سپس كلمه‏ اى دیگر فرمود و از آن كلمه نورى خلق شد پس آن نور را به آن روح اضافه كرد و آن را در بلندترین مكان عرش قرار داد. همه‏ ى عالم از شرق تا به غرب نورانى شد. آن روح آمیخته به نور خلق شده از لطف پروردگار كسى نیست، جز فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و به همین دلیل او را زهرا(سلام الله علیها) نامیدند زیرا نورش آسمانها را روشن ساخت...(1)

در حدیث دیگری آدم از جبرئیل بعد از مشاهده اهل بیت (علیهم السلام) می پرسد:
ای حبیب من جبرئیل آیا ایشان پیش از من آفریده شده اند؟
جبرئیل گفت: ایشان چهار هزار سال پیش از آنکه تو آفریده شوی در علم پنهان حق تعالی موجود بوده اند.(2)
امام باقر(علیه السلام) به جابر فرمودند:
«ای جابر! خداوند بود و هیچ چیز غیر از او نبود و هیچ پیدا و ناپیدایی وجود نداشت. سپس اولین خلقتی را که آغاز کرد این بود که محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را خلق نمود و ما اهل بیت را همراه وی از نور و عظمت او آفرید». (3)
از امام باقر (علیه السلام) نقل است كه فرمودند:
همانا خداوند سبحان در وحدانیتش تنها بود سپس به كلمه ای تكلم كرد و آن كلمه تبدیل به نور شد. سپس از آن نور محمد و علی و عترتش (علیهم السلام) را خلق كرد. سپس به كلمه ای تكلم كرد و آن كلمه تبدیل به روح شد. و آن كلمه را در آن نور ساكن كرد و آن روح را در بدن های ما ساكن فرمود. پس ما روح الله و كلمه الله هستیم كه بوسیله ما خداوند از خلقش پنهان شده است. زمانی كه خورشیدی نبود و ماهی نبود و چشمی نبود كه بر هم زده شود. ... (4)
ازامام جواد(علیه السلام) روایت شده كه حضرت فرمودند: ای محمد (ابن سنان) همانا خداوند تبارك و تعالی دائماً بواسطه وحدانیتش تنها بوده. سپس محمد و علی و فاطمه (علیهم السلام) را خلق نمود. پس هزار دوران مكث كردند. سپس همه اشیاء را خلق نمود و آنها را شاهد خلقت جمیع اشیاء قرار داد و ... (5)
در حدیث دیگری حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
...چگونه ما برتر از فرشتگان نباشیم در حالی كه پیش از ایشان به پروردگارمان معرفت پیدا كرده و به تسبیح و تهلیل و تقدیسش پرداخته ایم زیرا اول موجودی كه پروردگار عالمیان آفرید ارواح ما بود...(6)
مرحوم صدوق به سند خود از امام صادق(علیه السلام) نقل كرده است:إنّ الله تبارك وتعالى خلق أربعة عشر نوراً قبل خلق الخلق بأربعة عشر ألف عام، فهی أرواحنا ـ الخبر (7).
خداوند تبارك و تعالی 14 نور را قبل از خلق به فاصله 14 هزار سال ، خلق كرد، و آن ارواح ما بود ...
اهل سنت نیز به طرق خود از ابوهریره نقل كرده اند:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هنگامى كه خداى تعالى حضرت آدم ابوالبشر(علیه السلام) را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم (علیه السلام) به جانب راست عرش نظر افكند، آنجا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و ركوع مشاهده كرد، عرض كرد: خدایا قبل از آفریدن من، كسى را از خاك خلق كرده ‏اى؟ خطاب آمد: نه، نیافریده‏ ام. عرض كرد: پس این پنج شبح كه آنها را در هیئت و صورت همانند خود مى ‏بینم چه كسانى هستند؟
خداى تعالى فرمود: این پنج تن از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمى ‏آفریدم، نام هاى آنان را از اسامى خود مشتق كرده‏ ام، اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را مى ‏آفریدم و نه عرش و كرسى را، نه آسمان و زمین را خلق مى ‏كردم و نه فرشتگان و انس و جن را(8)
البته در مورد این احادیث بحث سندی نكردیم و مقصود ذكر احادیث متعددی بود كه در آن ها خلقت نوری اهل بیت (علیهم السلام) را بیان می كنند .اصولا كار تشخیص سند و متن حدیث از لحاظ صحت و یا ضعف كار افراد خبره است و از عهده هر كس خارج است.

آیت الله تبریزی(ره) در مورد این احادیث می فرماید:
در بعضی از روایات معتبره وارد شده است که وجود مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و فرزندان معصومش و وجود مقدس حضرت زهرا (سلام الله علیهم اجمعین) خلقت شده اند به صورت های نورانی قبل از خلقت همه موجودات عالم و قبل ازخلقت آدم علیه السلام. اگر چه خلقت این ذوات مقدسه در صورت بشری و مادی ازخلقت آدم (علیه السلام) متاخر می باشد ولی خلقت نوری آنها به استناد به این روایات معتبره مقدم برخلقت همه موجودات است.(9)
این مطالب امور غیبى است كه براى كشف این امور و رسیدن به این حقایق راهى جز این نداریم كه به سخنان پیامبر اكرم و ائمّه (علیهم السلام) مراجعه كنیم. در این جا تذكر چند نكته لازم است:
نكته یكم : روایت هاى باب خلقت نورى ائمه اطهار (علیهم السلام) در كتاب هاى شیعه و سنّى آن قدر زیاد است كه نمى شود آن ها را نادیده گرفت.
نكته دوم : اشاره شد كه این امور، امور غیبى هستند و براى كشف قضایاى غیبى ـ به ویژه قضایاى غیبى مربوط به ائمه (علیهم السلام) راهى جز قرآن مجید و روایات اهل بیت عصمت (علیهم السلام) وجود ندارد.
بنابراین، در چنین مواردى رجوع كردن به عقل قاصر انسانى و كشف احوالات، ملكات، مقامات و خصوصيّات آن بزرگواران كه امور غیبى هستند، به قطع نظر از روایات، ابداً وجهى ندارد.
نكته سوم : ظاهر بخش بسیارى از این روایات تمام، و اسانید آن ها ـ به ویژه روایاتى كه در كتب شیعه و سنّى آمده ـ مورد وثوق است.
وقتى روایت در معنایى ظهور دارد و حجيّت آن طبق قواعد و بر حسب ظواهر الفاظ و مفاهیم عرفى واضح است و دچار مشكلى نیست، باید به ظاهرش اخذ كنیم و به مدلول و معنایش معتقد شویم; همان گونه كه در باب هاى دیگر، ظواهر روایات را اخذ مى كنیم و به آن ها عمل مى نماییم، یا معتقد مى شویم.(10)

پرسش : از کسی که شب ها در درگاه خداوند طلب بخشش می کند به نظر شما این سخنان غرور آمیز عجیب نیست؟پیامبر نمی آید بگوید که مثلا من از آسمان ها و زمین برترم ، این غرور است و پیامبران از غرور مبرا پس در نتیجه این حدیث دروغ است.
پاسخ : ابتدا مقدمه ای كه شما به كار برده و از آن نتیجه مورد نظر خود را گرفته اید ذكر می كنم تا روشن شود آیا چنین نتیجه ای از مقدمه ذكر شده به دست می آید یا خیر؟
ادعا : پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نمی گوید من از آسمان و زمین برترم زیرا این غرور است.
جواب ادعا : اول باید معنای غرور را تعریف كنیم تا مشخص شود آیا این سخن نشانه غرور است یا خیر؟
«راغب‏» در کتاب «مفردات‏» واژه «غرور» (به فتح غین که معنی وصفی دارد) را به معنی هر چیزی که انسان را می‏فریبد و در غفلت فرو می‏ برد خواه مال و مقام باشد یا شهوت و شیطان تفسیر می‏کند.(11)
در لسان العرب «غرور» به معنی اموری که انسان را می‏ فریبد (چه انسان باشد چه شیطان)تفسیر شده است.(12)
در اصطلاح عبارت است از «اعتماد و تكیه كردن نفس به آنچه كه مطابق هوی و هوس باشد و طبع انسان به خاطر شبهه ‌افكنی و فریب شیطان به آن گرایش یابد. پس هركس بر اساس شبهه فاسدی معتقد شود كه در دنیا یا آخرت به خیر و سعادت رسیده مغرور است». (13)
به هر كس كه دارای ویژگی خاص و ممتازی داشته باشد و بداند كه دارای این ویژگی خاص است مغرور نمی گویند بلكه در صورتی به این شخص مغرور گفته می شود كه این خود بزرگ بینی مفاسدی به دنبال خود داشته باشد.
وذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا و غرتهم الحیاة الدنیا(14)
کسانی را که آیین خود را به بازی و سرگرمی گرفتند و زندگی دنیا آنها را مغرور ساخته، رها کن!
یا ایها الناس... ان وعد الله حق فلاتغرنکم الحیاة الدنیا و لایغرنکم بالله الغرور (15)
ای مردم!... به یقین وعده الهی حق است، پس مبادا زندگانی دنیا شما را بفریبد و مبادافریبکار شما را به خدا مغرور سازد!
در واقع در غرور به نوعی خود فریبی و كوچك دانستن دیگران و استكبار وجود دارد همچنان كه شیطان با برتر دانستن خود از آدم راه سرپیچی از دستور خداوند را برگزید :
قال انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین(16)
گفت: «من از او بهترم! مرا از آتش آفریده ‏ای و او را از گل‏!»
آری حجاب غرور و خودبینی چنان بر چشم بصیرت او افتاد که به او اجازه نداد راه سعادت خود را که فرمان صریح خداست‏ ببیند و در پرتگاه عصیان سقوط کرد و برای همیشه مطرود و ملعون شد، بنابراین می‏ توان گفت: همان گونه که پیشوای مستکبران جهان ابلیس است پیشوای مغروران عالم نیز اوست و این دو، یعنی «غرور» و «استکبار»، لازم و ملزوم یکدیگرند!
در حدیثی از امام امیرمؤمنان(علیه السلام) می‏خوانیم: «سکر الغفلة و الغرور ابعد افاقة من سکر الخمور!;مستی غفلت و غرور از مستی شراب طولانی‏ تر است‏(17)»
از نشانه‏ های غرور می توان به این موارد اشاره كرد:گاهی بی ‏اعتنایی به مردم، بی توجهی به حلال و حرام الهی، رعایت نکردن ادب با بزرگان و ترک محبت‏ با دوستان و بستگان، بی‏ رحمی نسبت‏ به زیردستان، نگاه‏ های تحقیرآمیز به صالحان و پاکان و عالمان و همچنین راه رفتن به صورت غیر متعارف
نتیجه آنكه بیان هر ویژگی و صفت بارزی در انسان مصداق غرور نمی باشد بلكه در غرور و شخص مغرور، ویژگی های منفی وجود دارد.
اما اینكه چرا پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) ویژگی های ممتاز خود را بیان می كنند می توان مواردی را ذكر كرد:
(1)- وظیفه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بیان حقایق دینی و پرده برداری از ندانسته هاست و بسیاری از ویژگی ها كه توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) گفته می شود از همین باب است. یكی از این حقایق آشنایی با ویژگی های رهبران دینی است تا مردم با جایگاه بلند انبیاء و رهبران دینی آشنا شوند.به عنوان مثال در مورد عصمت انبیاء و ائمه (علیهم السلام) ،ذكر این صفات در احادیث و اتصاف آن صفات به خود ناشی از غرور نیست بلكه آشنایی با صفتی است كه در پذیرش سخنان ایشان تاثیر به سزایی دارد.
(2)- علت دیگری كه می توان ذكر كرد این است كه گاه اظهار برخی از ویژگی ها برای اثبات حقانیت شخص است و از این نمونه می توان به سخنان امیرالمومنین (علیه السلام) در احتجاج با مخالفین اشاره كرد كه هدف حضرت (علیه السلام) از بیان آن ها ،اثبات جایگاه و منزلت خود نزد مردم بود.

پرسش : بزرگان همه می دانند که هر چه هستند از پرودگارشان است و خود آنها چیزی ندارند.همان طور که شنیده اید: من بشری هستم مانند شما و تنها فرق من با شما در وحی سخنان الهی است.آنها آمده اند خدا را به ملت نشان دهند نه خودشان را... کدام بزرگی آمده از خودش تعریف کند؟در نتیجه این احادیث که در مورد بیان ویژگی های ائمه (علیهم السلام) در مورد خود است حقیقت ندارد.
پاسخ : مقدمات شما درست است ولی نتیجه ای كه گرفته اید به هیچ وجه از این مقدمات به دست نمی آید.مگر ما سخنی غیر از این می گوییم كه هر چه انبیاء و اولیاء(علیهم السلام) دارند از خداست؟ آیا شما وقتی می خواهید خدا را بشناسید لازمه آن شناخت خلیفه او نیست؟
در زندگی روزمره برای اینكه انسان به هدفی برسد و نیاز به یك راهنما داشته باشد باید ویژگی های آن راهنما را بداند و هیچ كس نمی گوید چون راهنما ویژگی های خود را بیان كرد پس او مغرور است و یا بیان آن ها با هدف تناقض دارد ،حال به طریق اولی در بزرگترین هدف زندگی كه شناخت معبود و راه های رسیدن به اوست انسان برای اینكه این مسیر را طی كند و به هدف برسد باید راهنمای خود را بشناسد و او را الگوی راه و هدف زندگی خود قرار دهد. چه كسانى جز خود آنان مى ‏توانند، بیانگر كمالات، عظمت و جایگاه والاى ایشان باشند؟
معرفى امامان معصوم‏ (علیهم السلام) و اوج بزرگى و مقام رفیع و بى ‏بدیل آنان، تنها از كسانى بر مى ‏آید كه با كمالات ایشان، داراى سنخیت و مشابهت بوده و بر مقام و رتبه آنان احاطه و اشراف داشته باشند. این ویژگى، تنها در خود اهل بیت‏ (علیهم السلام) یافت مى‏ شود و دیگران از احاطه به این معرفت و عظمت، فاصله ‏اى دور دارند: «موالى لا احصى ثنائكم و لا ابلغ من المدح كنهكم و من الوصف قدركم و انتم نورالاخیار و هدایة الابرار و حجج الجبار(18) » ؛ «سروران من! مدح و ستایش شما از توان من بیرون و نیل به نهایت مدح و تمجید شما از دسترس من خارج است. چون شما نور برگزیدگان و خوبان و راهنماى نیكان و حجت‏هاى خداوند عزیز و قدرتمند هستید». اگر نبود دعاها و احادیثى كه مقام امامان معصوم‏ (علیهم السلام) و كمالات و فضایل آنان را براى ما بیان كرده‏ اند؛ ما هرگز از شناخت در خور توجّه و شایسته آن انوار پاك، بهره‏ مند نبودیم و بر ساحل دریاى عظمت و بزرگى كمالات آنها، تا ابد تشنه و منتظر، باقى مى ‏ماندیم و از سر سفره معارف و آموزه‏ هاى عمیق و علوم ملكوتى و آسمانى ایشان، بى‏ بهره برمى ‏خاستیم. تعابیرى كه بیانگر عظمت و كمال و قرب و ویژگى منحصر به فرد ائمه‏ (علیهم السلام) است، در واقع بیانگر مقامات معنوى و روحانى و شخصیت آنان است؛ نه شخص آنها.
تبلور این كمالات در اولیاى الهى، بهترین دلیل بر كمالات خداوند و نشانه كبریایى و بزرگى او است. آنان خود را بندگان خدا و آینه داران صفات جلال و جمال حق مى ‏دانند و بهتر از هر كس دیگر، علوّ و بزرگى حق را نشان مى ‏دهند و به همین دلیل امیرمؤمنان‏ (علیه السلام) مى ‏فرماید: «مالله آیة اكبر منى(19)» ؛ «براى خداوند، نشانه ‏اى بالاتر از من نیست».
پیشوایان معصوم‏ (علیهم السلام)، پرچم‏داران دین، ترجمان قرآن، ركن توحید، جانشینان خداوند، درهاى ایمان، امینان پروردگار، وارثان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، جایگاه شناخت خدا، كانون بركت و حكمت، حافظان اسرار الهى(20) و در یك كلام آینه تمام نماى حق مى ‏باشند و معرفى مقامات و جایگاه والاى آنان، در حقیقت معرفى و شناساندن دین حق و شریعت الهى است.
شخصى از امام حسن عسكرى‏ (علیه السلام) درخواست مى ‏كند كه چگونگى صلوات و درود بر معصومین‏ (علیهم السلام) را به او بیاموزد. آن حضرت‏ (علیه السلام) چگونگى آن را به او مى ‏آموزد و هنگامى كه به نام پاك خود مى ‏رسد، سكوت مى ‏كند. راوى نحوه صلوات بر خود آن حضرت و امام بعد از ایشان را نیز درخواست مى ‏كند؛ حضرت امام حسن عسكرى (‏علیه السلام) مى ‏فرماید: اگر نه این بود كه این كار (صلوات بر خودم و بیان فضایل و كمالاتم)، از معالم و معارف دین است و خداوند به ما امر فرموده تا آن را به اهلش برسانیم؛ دوست داشتم ساكت باشم و چیزى در این مورد نگویم .(21)(22)
برای به دست آوردن انگیزه و هدف این سخنان باید به سیره معصومین(علیهم السلام) رجوع كرد و اقوال آن ها را مورد بررسی قرار داد تا انگیزه بیان این سخنان روشن شود.آری هدف رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)و اهل بیت (علیهم السلام) از بیان فضائل بیانگر لطف و تفضل خداوند است و لذا در برابر خداوند اوج بندگی و تذلل را داشتند: وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ(23) و اما نعمت هاى پروردگارت را بازگو كن" در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى‏ خوانیم كه فرمود: معنى آیه چنین است: حدث بما اعطاك اللَّه، و فضلك، و رزقك، و احسن الیك و هداك(24): آنچه را خدا به تو بخشیده و برترى داده و روزى عطا فرموده و نیكى به تو كرده و هدایت نموده را بازگو كن" بسیاری از بزرگان هستند هم در زندگی نامه ها و هم نقل قول هایی كه از خود دارند به میزان تحصیلات و و یژگی های علمی خود اشاره می كنند و اجازات اجتهاد خود را كه علمای دیگر به آن ها داده اند در كتب خود قرار می دهند و به آن هم افتخار می كنند و حقیقتا هم افتخار دارد.

پرسش : چرا خدا بین بنده های خود تبعیض قائل شده و پنج تن را قبل از همه خلق کرده است و جهان هستی را هم به خاطر آنان پدید اورد؟معیار انتخاب آن ها چه بوده است زیرا آن ها که زندگی نکرده بودند تا بدانیم آن ها معصوم هستند ؟

پاسخ : قبل از پاسخ به پرسش شما چند نكته را ذكر می كنم:
الف( لازمه نظام خلقت این است كه برخی از موجودات بر برخی دیگر برتری داشته باشند و باعث هدایت دیگران شوند و پیدایش هر موجودی در رتبه خود از توابع حكمت و اتقان صنع خداوند است .
حتی در قرآن اشاره شده است كه خداوند برخی از انبیاء را بر برخی دیگر برتری داده است:
«وَ رَبُّک أَعْلَمُ بِمَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیینَ عَلى‏ بَعْضٍ وَ آتَینا داوُدَ زَبُوراً» (25) ؛ و پروردگارتان داناتر به هر کسى است که در آسمان‌ها و زمین است و ما بعضى پیامبران را بر بعضى دیگر برترى دادیم و به داوود زبور دادیم‏.
«تِلْک الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَینا عیسَى ابْنَ مَرْیمَ الْبَیناتِ وَ أَیدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُس‏ ...»(26)؛ این پیامبران بعضى از ایشان را بر بعض دیگر برترى داده ‏ایم بعضى از آنان کسى بوده که خدا با وى سخن گفت و بعضى از آنان را مرتبه‏ ها بالا برد و عیسى بن مریم را محبت دادیم و او را به روح پاک قوى کردیم‏ ... .
ب: كارهای خدا حكیمانه است و هرگز در انتخاب برخی از انسان ها برای درجات والا و اعطای مقام نبوت و امامت , ارادهء او گزاف و بی ملاك نیست و قطعا خدای متعال با حکمت بی نهایت خود، این جایگاه عظیم را به شایسته ترین فرد عطا می کند:
«اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ؛(27) خداوند آگاهتر است كه رسالت خویش را كجا قرار دهد!»
ج : خداوند به هرکسی متناسب با جایگاه و نقشش در عالم خلقت فضلیتی داده و به تناسب آن فضلیت وی را مکلف کرده است و نیز فرموده که به هیچ کس بیش از ظرفیت و طاقتش تکلیفی نکردیم «لا یکلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها»(28) خدا هیچ کس را جز به اندازه طاقتش مکلف نمی کند .
حال با توجه به این نكات گفته می شود:
از آن جا كه خداوند می‏ دانست عده‏ ای از بندگانش به اختیار خود بیش از دیگران و بالاتر از حد ممكن از استعداد خود استفاده می‏ كنند و در راه حق تمام تلاش خود را انجام می دهند و از گناهان پرهیز می كنند و به درجات بالای اخلاص می رسند، تفضلاً این پاداش و موهبت ویژه رابه آنان عطا فرمود و آنان را از علم و اراده ‏ای برخوردار كرد كه به واسطه آن به مصونیت كامل و مطلق برسند.
خداوند متعال به قابلیت ممتاز پیامبران و امامان براى تحصیل مقامات معنوى و شایستگى آنان براى به عهده گرفتن مسؤولیت هدایت جامعه علم دارد. درحقیقت همان قابلیت و شایستگى آنان موجب گزینش آنان مى‏ شود.
«وجعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا لما صبروا و كانوا بایتنا یوقنون»
و چون شكیبایى كردند و به آیات ما یقین داشتند، برخى از آنان را پیشوایانى قرار دادیم كه به فرمان ما (مردم را) هدایت مى‏ كردند(29)
در متن زیارت نامه حضرت زهرا(سلام الله علیها) چنین آمده است:
«یا ممتحنه امتحنك الله الذی خلقكِ قبل ان یخلقك فوجدكِ لما امتحنكِ صابره»(30)
ای آزموده! تو را آزمود خدایی که تو را آفرید پیش از آن که تو را بیافریند. پس تو را در برابر آزمایشش شکیبا یافت.
در دعای ندبه آمده است:
خدایا ستایش از آن توست بر آنچه جاری شد بدان قضا و قدر تو درباره بندگان مقربت. آنان که خالص گردانیدی آنان را برای خود و دین خود. چون انتخاب کردی برای آنها آن نعمت شایان و پایداری که نزد توست؛ آن نعمتی که زوال و نابودی برایش نیست، (و این) پس از آنی (بود که) با آنها شرط کردی تا کناره گیرند از درجات (و ریاست های) این دنیای پست و از زیب و زیورش و آنها نیز این شرط تو را پذیرفتند و تو نیز وفای آنها به این شرط دانستی و پذیرفتیشان و مقرب درگاهشان کردی و از پیش برای ایشان نامی بلند و ثنایی آشکار مقرر کردی. و بر ایشان فرشتگانت را فرو فرستادی و آنها را به وحی خود گرامی داشتی و به علم خود یاریشان کردی و واسطه درگاهت و وسیله ای به سوی خشنودیت قرارشان دادی.
امام صادق (علیه السلام) در همین زمینه مى‏ فرمایند:
«به درستى كه خداوند متعال، انسان‏ هایى را از فرزندان آدم انتخاب كرد و تولد آنها را پاك و بدن‏ هاى آنان را پاكیزه گردانید و آن‏ها را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خویش قرار داد، نه به جهت طلبى كه از خداوند داشته باشند بلكه از آنجا كه خداوند، در هنگام خلقت مى‏ دانست كه از او فرمانبردارى مى ‏كنند و او را عبادت مى ‏نمایند و هیچ گونه شركى نسبت به او روا نمى ‏دارند. پس اینان به واسطه فرمانبردارى از خداوند به این كرامت و منزلت والا در نزد خداوند، نایل شده ‏اند».(31)

*************************************
پی نوشت :
(1)بحارالانوار، ج 40، ص 43،نویسنده، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏،ناشر، دار إحیاء التراث العربی‏،سال چاپ، 1403 ق‏،نوبت چاپ، دوم.
(2)كشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة)، ج‏1، ص، 457، نویسنده، اربلى، على بن عیسى‏،محقق ، مصحح، رسولى محلاتى، هاشم‏،ناشر، بنى هاشمى‏-مكان چاپ، تبریز-سال چاپ، 1381 ق‏-نوبت چاپ، اول.
(3)بحارالأنوار ج25 ص17 ح31.
(4)همان، ج25 ص23.
(5)همان، ج 54 ص 195.
(6) همان ج18 ص 345.
(7)همان ، ج‏15، ص: 23.
(8)فرائد السمطین، ج1، ص36، تألیف إبراهیم بن محمّد ابن المؤید بن عبد الله بن علی بن محمّد الجوینی الخراسانی ، مؤسّسة المحمودی للطباعة والنشر ،بیروت ـ لبنان،الطبعة الأولى،1398 هـ ـ 1978 م و همچنین ر.ك، بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏27، ص، 5.
(9)استفتائات عقایدی ، سایت آیه الله تبریزی (ره(.
(10)با پیشوایان هدایتگر (ج 3) تألیف،آیت الله سید علی حسینی میلانی ،طبق آدرس سایت :http://www.al-milani.com/farsi/libra...=207&pgid=2219 .
(11)ج1،ص604، نویسنده، راغب أصفهانى، حسین بن محمد ، ناشر، دار القلم- الدار الشامیة،مكان چاپ، بیروت- دمشق‏،سال چاپ، 1412 ق‏،نوبت چاپ، اول‏.
(12) ج5،ص12، نویسنده، ابن منظور، محمد بن مكرم‏،محقق ، مصحح، میر دامادى، جمال الدین‏ ، ناشر، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر،مكان چاپ، بیروت‏،سال چاپ، 1414 ق‏،نوبت چاپ، سوم‏.
(13)کاشانی،محسن؛ راه روشن، مترجم عبدالعلی صاحبی، مشهد، استان قدس رضوی،1379، چاپ دوم، ج 6، ص414.
(14)‏انعام/‏70.
(15)لقمان/‏33.
(16)اعراف/‏12.
(17)تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص، 266، نویسنده، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد ، محقق ، مصحح، درایتى، مصطفى‏،ناشر، دفتر تبلیغات‏ ، مكان چاپ، ایران؛ قم‏،سال چاپ، 1366 ش‏،نوبت چاپ، اول.
(18)شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه كبیره.
(19)مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص، 98 ، نویسنده، ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏ ، ناشر، علامه‏ ، مكان چاپ، قم‏ ، سال چاپ، 1379 ق‏ ، نوبت چاپ، اول‏ ، همچنین ر.ك، الكافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 207.
(20)ر.ك، زیارت جامعه كبیره و اصول كافى، باب الجنة.
(21)مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏1، ص، 405، نویسنده، طوسى، محمد بن الحسن‏،ناشر، مؤسسة فقه الشیعة،مكان چاپ، بیروت‏، سال چاپ، 1411 ق‏ ، نوبت چاپ، اول‏ و همچنین ر.ك، مفاتیح الجنان، صلوات بر حجج طاهره‏ علیهم السلام.
(22)برخی از مطالب بر گرفته از سایت پرسمان است.
(23)ضحی/11.
(24)مجمع البیان" جلد 10، صفحه 507،بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏68، ص، 29 .
(25)إسراء/55.
(26)بقره/253.
(27)انعام/124.
(28)بقره/286.
(29)سجده/24.
(30)این زیارت را محمد بن عیسی از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است. ر.ک، بحارالانوار، ج 97، ص 194، نویسنده، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏،ناشر، دار إحیاء التراث العربی‏،مكان چاپ، بیروت‏،سال چاپ، 1403 ق‏،نوبت چاپ، دوم‏.
(31)بحارالانوار، ج 10، ص 170.

منبع : پرسمان قرآن 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page