عفت و حیا را از حضرت زینب (سلام الله علیها) یاد بگیریم

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

عفت و پاکدامنی، برازنده ترین زینت زنان، و گران بهاترین گوهر برای آنان است. حضرت زینب (سلام الله علیها) درس عفت را به خوبی در مکتب پدر آموخت، پدری که فرمود: «پاداش مجاهد شهید در راه خدا، از پاداش عفیف پاکدامنى که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی‏گردد، بزرگ‏تر نیست. عفیف پاکدامن، فرشته‏ اى از فرشته‏ ها است».[۱] ‏
یحیى مازنى روایت کرده است: مدّت ها در مدینه در خدمت حضرت امیرالمؤمنین امام على (علیه السلام) به سر بردم و خانه ‏ام نزدیک خانه زینب دختر امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود، به خدا سوگند هیچ‏گاه چشمم به او نیفتاد و صدایى از او به گوشم نرسید. به هنگامى که مى‏خواست به زیارت جدّ بزرگوارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برود، شبانه از خانه بیرون میرفت، در حالى که امام حسن (علیه السلام) در سمت راست او و امام حسین (علیه السلام) در سمت چپ او و امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیش رویش راه می‏رفتند. هنگامى که به قبر شریف رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نزدیک میشد، حضرت امیرالمؤمنین على (علیه السلام) جلو مى‏رفت و نور چراغ را کم میکرد. یک بار امام‏ حسن (علیه السلام) از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤال کرد، حضرت فرمود: می‏ترسم کسى به خواهرت زینب (سلام الله علیها) نگاه کند.[۲]
حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) عفت خویش را حتی در سخت ترین شرایط به نمایش گذاشت. او در دوران اسارت و در حرکت از کربلا تا شام، سخت بر عفت خویش پای می فشرد. مورخین نوشته اند: «او صورت خود را با آستینش می پوشاند؛ چون روسری اش از او گرفته شده بود».[۳]
شاعر عرب به همین قضیه اشاره کرده و می گوید: «زینب تمامی آن چه بر مادر گذشت را به ارث برد، منتهی دختر سهم اضافه ای برداشت که از خانه اش به بدترین خانه حرکت کرد (به اسارت رفت). صورت را (در اسارت) با دست راست می پوشاند و اگر پوشش او را نیازمند می کرد، از دست چپ هم بهره می برد».[۴]
آن بانوی بزرگوار برای پاسداری از مرزهای حیا و عفاف بر سر یزید فریاد برآورد که «ای پسر آزاد شده های (جدمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم)، آیا این از عدالت است که زنان و کنیزکان خویش را پشت پرده نشانی، و دختران رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی؟ نقاب آنان را دریدی و صورت های آنان را آشکار ساختی».[۵]

******************************

[۱]. سید رضی، نهج البلاغه، دشتى‏، محمد، ح ۴۷۴، ص ۷۴۱، مشهور، چاپ اول، قم‏، ۱۳۷۹ش‏، «وَ قَالَ (علیه السلام): مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَه».
[۲]. رحمانى همدانى، احمد، فاطمه زهرا علیها السلام شادمانى دل پیامبر، افتخارزاده‏، سید حسن، ص ۸۶۳، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، چاپ چهارم، تهران‏، ۱۳۸۱ش‏.
[۳]. جزائری، سید نورالدین، خصائص زینبیه، محقق: باقری بیدهندی، ناصر، ص ۱۵۶، مسجد مقدس جمکران، چاپ هفتم، قم، ۱۳۸۷ش، بعضی از اهل تحقیق در معنای این جمله «دخلت زینب علی ابن زیاد و هی تستر وجهها بکمّها (لانّ قناعها قد اخذ منها)» گفته اند: جهت پوشاندن صورت به آستین، همانا عدم تحمل دیدن دشمنان برادر خود حسین (علیه السلام) بوده نه این که آن حضرت صورت مبارکش باز بوده، علاوه «قناع» پارچه ای است که دور سر می پیچند و ربطی به طرف صورت ندارد که به واسطۀ بردن آن بی روپوش بماند.
[۴]. سایت حوزه نت، «ورثت زینب من امها، کل الذی جری علیها و صار، زادت ابنه علی امها، تهدی من دارها الی شر دار، تستر بالیمنی وجوها فان، اعوزها الستر تمد الیسار».
[۵]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱۳۴، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ ق، «أ من العدل یابن الطلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟ قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن».

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page