متن ادبی «مزار گم شده»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

کجاست، فاطمه آیا؟ انار گم شده است مدینه در مِهی از انتظار گم شده است خمیده قامت گل‏های عشق؛ پاییز است و یا خدای نکرده بهار گم شده است؟ در آسمان ولایت، قیامتی برپاست مگر ستاره دنباله دار گم شده است؟! و رفت فاطمه و بعد رفتنش این جا میان نان و هوس، ذوالفقار گم شده است بلال! محض رضای خدا اذان سر کن مقام فاطمه در این دیار گم شده است و بعد رفتنتان قحطی آمده خانوم! نشان مرد در این روزگار گم شده است کدام فاجعه بدتر از این‏که حرمت عشق میان این همه گندم تبار گم شده است؟ برای شرح غم ‏انگیز غربتت کافی است همین که نیمه شبی یک مزار گم شده است هنوز آخر این قصّه نقطه چین مانده است... چون از تبار شما یک سوار گم شده

خدیجه پنجی