دانستنی های ولایت

(زمان خواندن: 11 - 21 دقیقه)

بسم الله الرّحمن الرّحیم
قال رسول الله: «مَن كنت ُ مولاه فهذا علی ٌ مولاه اللهم وال ِ مَن والاه وعاد مَن عاداه وانصُر مَن نصره واخذُل من خذله .»

غدیر خم
... در سال دهم هجرت ،پیامبر گرامی اسلام ،آخرین حج خودر راموسوم به «حجة الوداع »انجام داد و در حالیكه هزاران نفر از مسلمانان همراه آن حضرت بودند، به طرف مدینه باز می گشت . چون به محل «غدیر خم »رسیدند،حضرت دستور توقف دادند. زیرا طبق آیة شریفه «یا ايُّهَا الرسول بَلِّغ ْ ما اُنزِل َ اِلَیك مِن ْ رَبِّك فَاِن ْ لَم ْتَفعَل ْ فما بَلََّغت رِسالتَه ُ.«67 مائده »ای رسول آنچه خدایت بر تو نازل كرد را ابلاغ نما كه اگر ابلاغ ننمایی، رسالتت را به انجام نرسانده ای» پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) موظّف شدند، جانشین خود را رسماً به مردم معرفی كنند. وقتی همه در آنجا جمع شدند،برای پیامبر بوسیله كجاوه ها، منبری درست كردند و حضرت بر بالای آن رفته و خطبة مفصلّی ایراد كردند وخبر رحلت خود را به مردم دادند و فرمودند: وقت آن شده كه دارفانی را وداع كنم . بدرستی كه من در میان شما دو چیز پربها امانت می گذارم كه اگر به آن متمسك شدید،هرگز بعد ازمن گمراه نشوید! و آن كتاب خدا و عترت من است .در این موقع حضرت فرمود: الست ُاولی بانفسكم ؟قالوا:اللّهم بلی .آیا من از خوتان برشما سزاوارتر نیستم ؟گفتند: به خدا آری .پس بازوهای علی (علیه السلام) را گرفت و بلند كرد و فرمود:«مَن كُنت ُ مولاه ،فهذا علی ٌ مولاه .اللّهم وال ِ مَن ْ والاه وعادِ مَن ْعاداه .هركه من مولای او هستم ،این علی مولای اوست .خدایا!دوست بدارد دوستدار علی را و دشمن بدار دشمن علی را.»
حضرت در حالیكه ظهر شده بود،از منبر پایین آمد.بلال اذان گفت و پیامبر نماز ظهر را بجای آورد و داخل خیمه خود شد و دستور داد:در مقابل خیمه خود،خیمه ای برای علی (علیه السلام) بر پا كنند و علی (علیه السلام)در آن بنشیند و مردم با او بیعت نمایند.
اصحاب دسته دسته خدمت علی (علیه السلام)رفته و به او مبارك باد می گفتند و با عبارت : السلام علیك یا امیر المؤمنین بر او سلام می نمودند.
تعداد كسانی كه این حادثه را دیده وبا علی (علیه السلام)بیعت كردند را تا هفتاد هزار نفرنوشته اند.در این هنگام آیه نازل شد:«الیوم اكملت ُ لكم دینَكم واَتْممت ُ علیكم نِعمتی ورَضیت ُ لكُم ُ الاسلام َ دیناً. «30مائده »امروز!دین شما را كامل ونعمت را بر شما تمام نموده واسلام را به عنوان دین شما پسندیدم .»
احمدبن حنبل در «مُسند»خود گوید :
... «براءبن عاذب »گفت :به اتفاق رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیر خُم فرود آمدیم و برای نماز جماعت فراخوانده شدیم .زیر دو درخت را تمیز كردیم .آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نماز ظهر به جای آورد و دست علی را گرفت وفرمود:آیانمی دانید كه من نسبت به مؤمنین از خودشان به آنها سزاوارترم ؟گفتند: آری.راوی می گوید: آنگاه دست علی را گرفت وفرمود:هر كه را من مولایم ،علی مولای اوست .بار الها دوست بدار آن كه باعلی دوستی كند و دشمن باش آن كه را با علی دشمنی كند. پس از این ماجرا عمر با علی دست داد و گفت :«گوارایت باد صبح و شام نمودی درحالی كه مولای هر مرد و زن مؤمنه شده ای »

جابربن عبداللّه انصاری :
او كه از اصحاب بدر است و اولین زائر قبرشریف امام حسین (علیه السلام)و حامل سلام پیامبر برای امام باقر(علیه السلام)بود.بعد از رحلت پیامبر،در كوچه ها و مجالس فضائل علی (علیه السلام) را برای مردم می گفت وصدا می زد: علی ٌ خیرُ البشر*فَمَن ْ اَبی ' فَقَدْكَفَر
یعنی : علی بهترین انسان است و كسی كه این را قبول نكند كافر است .!
او توصیه می كرد:ای اصحاب پیامبر! فرزندان خود را با دوستی علی (علیه السلام)تربیت كنید و هركه دشمن علی (علیه السلام) باشد،باید بررسی كند كه مادرش چه می كرده است !
او در جنگ صفین باعلی (علیه السلام) بود.عاقبت درسن 78سالگی در زمان امام باقر(علیه السلام)در مدینه وفات نمود.

رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)
... هنگامیكه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در بستر رحلت افتاده بود،به علی (علیه السلام)فرمود: ای برادر! تو حاضر هستی به وصایای من عمل كنی و قرض های مرا اداء نمایی و امور مرا بعد از من ،اداره كنی ؟
امیرمؤمنان (علیه السلام)فرمود: آری یا رسول اللّه !حضرت فرمود:نزدیك من بیا، علی (علیه السلام)نزدیك رفت. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) او را بخود چسباند و انگشتر خود را در آورد وفرمود:این را بگیر و در انگشت خود نما. سپس شمشیر و زره و سلاح خودرا خواست و آنها را به علی (علیه السلام)داد.همچنین پارچه ای را كه در وقت حمل سلاح ،بر شكم می بست ،به علی (علیه السلام)داد و فرمود: با استعانت ازخدا،به خانه خود برو.
همینكه مریضی پیغمبر سخت شد،و رحلت حضرتش گردید، به علی (علیه السلام)فرمود: ای علی !سر مرا در دامن خود بگذار كه امر خداوند عالمیان رسیده است .چون روح من از بدنم خارج شد،آنرا با دست بگیر و بر صورتت بكش .بعد صورت مرا بطرف قبله نما وبه تجهیز(غسل وكفن ونمازودفن )من بپرداز.
و اول تو بر من نماز بخوان واز من دور نشو تامرا دفن كنی .ودر انجام همه این كارها، از خداوند یاری بطلب !
علی (علیه السلام)سر پیغمبر را در دامن خود قرار داد.دراین موقع حضرت بیهوش شد.چشم فاطمه (سلام الله علیها)كه به این صحنه افتاد،گریست و ندبه كرد وگفت : و ابیض یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمة للارامل
یعنی پیغمبر،سفید رویی است كه مردم به بركت روی او طلب باران می كنندو او فریادرس یتیمان و پناه بیوه زنان است .»
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) صدای فاطمه (سلام الله علیها) را شنید و چشمهای خود را باز نمود و با صدای ضعیفی فرمود:ای دختر این زبان حال عمویت ابوطالب بود.این را نگو بلكه بگو: «و ما محمّدٌ الاّ رسول قد خلت ْ من قبله الرسل .اَفِان مات او قتل انقلبتم علی اعقابكم؟ «آل عمران 144»یعنی محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) فقط فرستادة خداست .آیا اگر او رحلت كند ویا كشته شود،شما به آیین پدرانتان بر می گردید؟»
وقتی پیغمبر رحلت نمود،علی (علیه السلام)مشغول غسل و تجهیز حضرت شد. اوفضل بن عباس را خواست وبه او فرمود كه آب تهیه كند.فضل آب می آورد و علی (علیه السلام)بدن حضرت را غسل می داد.همین كه تجهیز بدن پیغمبر تمام شد،علی (علیه السلام)جلو ایستاد و به تنهایی بر بدن مقدّسش نماز خواند.دراین موقع عده ای در سقیفه بنی ساعده جمع شدند وخلیفه را انتخاب نمودند!!«منتهی الامال »

دعوت یوم الانذار:
درسال سوم بعثت ،پیامبر مأمور شد تا اسلام را علنی كند و دعوت به اسلام را از فامیل خود شروع نماید.پیامبر در حالیكه خدیجه همسرش بود،چهل نفر از قریش را دعوت كرد و اسلام را به آنها عرضه نمود وفرمود:هركه درایمان بمن سبقت بگیرد،او جانشین و وزیر وبرادر من است .از آن چهل نفر كسی این دعوت را نپذیرفت جز علی (علیه السلام).بنابراین پیامبر علی (علیه السلام) را به عنوان جانشین خود معرفی كرد.
وقتی مشركین تصمیم به كشتن پیامبر گرفتند،علی حاضرشد برای حفظ جان پیامبر خود را بخطر بیاندازد و در بستر پیامبر بخوابد تا مشركین متوجه خارج شدن حضرت نشوند.واین كار چنان با ارزش بود كه درشأن علی مرتضی این آیه نازل شد: «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات اللّه » بقره 207

ازدواج
ازدواج مبارك علی (علیه السلام)بافاطمه (سلام الله علیها)درسال دوم هجری اتفاق افتاد.كه حاصل این ازدواج ،حسن و حسین و زینب و ام كلثوم بوده است .

جنگ خندق
جنگ خندق درسال پنجم هجری واقع شد.مشركین با ده هزار نفر، مدینه رامحاصره كرده بودند و مسلمانان هم درپشت خندقی كه اطراف شهرحفر شده بود، درمواضع خود بسر می بردند.بعضی از مسلمانان از كثرت لشگردشمن دچار هرای وترس شده بودند.دراین زمینه قرآن می فرماید:«اِن ْجائكم من فوقكم واسفل منكم واذزاغت الابصار»یاد بیاورید آن زمانی را كه دشمن از بالا واز پایین برشما هجوم آورد و چشمان شما از ترس جابجا شدند.
دشمن 27 روز مدینه را محاصره كرد.سپس چند نفر از شجاعانش از جمله عمرو بن عبدود و عكرمة بن ابی جهل و نوفل بن عبداللّه و ضرار بن خطاب ازخندق راهی را پیدا كردند و خود را به نزدیكی مسلمانان رساندند.عمرو كه او را با هزار سوار برابر می دانستند پیش آمد و مبارز طلبید.احدی جرأت جواب دادن به اورا پیدا نكردندتا عاقبت علی (علیه السلام)خارج شد و در مقابل او قرار گرفت .پیامبر در این موقع فرمود: تمامی ایمان در مقابل تمامی كفر قرار گرفته است .علی (علیه السلام) بعد از مبارزه ای سرعمرو را ازتن جداكرد. كه پیامبر فرمود:ضربت علی در خندق از عبادت انس وجن تا روز قیامت ،برتر است .

جنگ خیبر
در سال هفتم ،جنگ خیبر صورت گرفت و قلعه های یهودیان پیمان شكن بوسیله سپاه اسلام محاصره شد.مسلمانان موفق به فتح قلعة قموص نشدندتا اینكه علی (علیه السلام)مأمور فتح آن شد.او برای فتح این قلعه با مرحب خیبری از قهرمانان یهود جنگید و اورا كشت .سپس ربیع و عنتر خیبری و مرّه و یاسر و دیگر شجاعان یهود را از پای درآورد.یهودیان دچار شكست شدند وبه قلعه فرار كردند.علی (علیه السلام)در عملی اعجاب انگیز درقلعه را از جا در آورد و بر روی خندق قرار دادتا سپاه اسلام وارد قلعه شدند و پیروزی مهمی بدست آمد.

جنگ ذات السلاسل
در جنگ ذات السلاسل كه 12000نفر از قبیله یابس جزء مشركین و چهار هزار نفر جزءلشگر مسلمین بودند،دشمن توانست سپاه اسلام راكه فرماندهی آن به عهده چند نفر از اصحاب بود،شكست دهد.تا اینكه علی (علیه السلام) فرماندهی را بدست گرفت و در صبحگاهی بردشمن یورش برد و آنان را شكست داد و با پیروزی و غنائم مهمی برگشت كه سوره والعادیات در باره این پیروزی نازل شد.

جنگ حنین
درجنگ حُنَین نیز سپاه دشمن با 12000نفر درمقابل مسلمین قرارداشت .دشمن با استفاده از كمینگاههای كوهستان توانست درابتدا شكستی بر لشگر اسلام وارد كند امّا با رشادت علی (علیه السلام)كه بیش از چهل نفر از شجاعان دشمن را به هلاكت رساند و كشتن پرچمدار مشركین بنام ابو جردل ،دشمن رو به هزیمت نهاد و جنگ با پیروزی اسلام به پایان رسید.

علم وحكمت امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام)
چون علم او از پیامبر گرفته شده است ،او بعد از نبی ،عالمترین افراد بود.پیامبر درهنگام رحلت او را طلبید و هزار باب از علم به یاد داد كه از هر بابی هزار باب دیگر باز می شود.و هر كه می خواهد به شهر علم پیامبر،قدم نهد باید از طریق علم علی (علیه السلام)باشد!
ابن ابی الحدید می نویسد:علی (علیه السلام)مؤسس همه علوم اسلامی است .او مؤسس علم تفسیر،صرف و نحو، فقه وغیره است .
معاویه بعد از شهادت امام گفت : با كشته شدن علی (علیه السلام)،علم وفقه هم از دنیا رفت .
عمر هفتاد بار گفت : اگر علی نبود،عمر هلاك می شد!
پیامبر درباب اوفرمود: از ده جزء علم كه خدا آفریده است ،نُه جزء به علی داده شده و یك جزء به باقی مردم ! و بخدا سوگند! كه علی درآن یك جزء هم شریك است !
و فرمود: ای علی !تو وارث علم مَنی !و توئی بیان كنندة اختلافات و حلال مشكلاتی و حل مشكلات امّت به غیر تو انجام نمی شود.

آیاتی كه بر مقام علی (علیه السلام)دلالت می كند
«این بخش از كتاب ولایت از انتشارات جهاد سازندگی استفاده شده است .»
1-«اجعلتم سقایة الحاج وعمارة المسجدالحرام كمَن ْ آمن باللّه والیوم الاخر وجاهد فی سبیل اللّه .لایستوون عنداللّه واللّه لایهدی القوم الظالمین » توبه 19
دربارة نزول این آیه آمده است كه :عباس و طلحه و حمزه به هم فخر می فروختند.عبّاس عموی پیامبر می گفت : افتخار من این است كه آب زمزم در دست ما است و ما به حاجیان آب می دهیم .طلحه می گفت :من كلید دار كعبه هستم .حمزه هم به چیز دیگری افتخار می كرد.امیرمؤمنان كه حضو رداشت فرمود:من شش ماه قبل از همه شما ایمان آوردم و با پیامبر نماز می خواندم و از همه بیشتر جهاد نمودم .خواستند داوری نزد پیامبر ببرند كه این آیه نازل شد: آیا آب دادن به حاجیان و كلیدداری كعبه را برابر می دانید با كسی كه ایمان به خدا و قیامت دارد و در راه خدا جهاد نموده است ؟اینها در نزد خدا مساوی نیستند وخدا ظالمین را هدایت نمی كند.
2-«یا ايّها الرسول بلّغ ما اُنزل الیك من ربّك واِن لم تفعل فما بلّغت َرسالته واللّه یعصمك من الناس .»مائده 67
«ای پیامبر! آنچه را كه از جانب پروردگارت بتو نازل شده ابلاغ نما كه اگر نكنی رسالتش را انجام نداده ای وخدا تو را از مردم حفظ می كند.»
مفسرین شیعه وسنّی گفته اند كه این آیه دربارة ابلاغ ولایت علی (علیه السلام)به مردم ،نازل شده است .
3-«اهدنا اصراط المستقیم »فاتحه 6
پیامبر فرمود:ای علی !تو صراط مستقیم هستی !
4-«انّما انت منذر ولكل ّ قوم هادٍ»رعد7
5-«الذین ینفقون اموالهم باللیل والنهار سراً وعلانیة ً فلهم اجرهم عندربّهم ولاخوف ٌ علیهم ولاهم یحزنون »بقره 74
«آنان كه اموال خود را در روز وشب ،آشكار و پنهان انفاق می كنند،در پیشگاه خدا مأجور بوده وغم و اندوهی بر آنان نیست .»
ابن عباس گفته است : آیه فوق درباره علی (علیه السلام)نازل شد.آن زمانی كه آن حضرت چهار درهم داشت .یكدرهم را در روز ویكی را درشب و یك درهم آشكار او درهم چهارم را در پنهانی صدقه داد.
6-«اوفوا بعهدی اوف بعهدكم »بقره 40
«به عهد من وفا كنید تا به عهد شما وفا نمایم .»
مفسرین گفته اند یعنی :به ولایت علی (علیه السلام) وفا كنید تا منهم بهشت رفتن شما را وفا كنم .
7-«وبالوالدین احساناً»نساء36
«به پدر ومادر نیكی كنید.»
پیامبر فرمود:برترین والدین و سزاوارترین والدین ،محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام)هستند.
8-«واعتصموا بحبل اللّه جمیعاً ولاتفرقّوا»آل عمران 102
«به ریسمان الهی چنگ زنید ومتفرق نشوید.»
درتفسیر نورالثقلین آمده كه مراد از ریسمان الهی ،علی (علیه السلام)است .
9-«یا ايّها الناس قد جائكم برهان ٌ من ربّكم وانزلنا الیكم نوراًمبیناً»نساء174
«ای مردم !برهان الهی نزد شما امد وما بسوی شما نور آشكاری را نازل كردیم .»
آمده كه مراد از برهان ،پیامبر اسلام و مراد از نور،علی (علیه السلام)است .
10-«یا ايّهاالذّین آمنوااتّقوا اللّه وكونوا مع الصادقین .»توبه 119
«ای مؤمنین !تقوا داشته وبا صادقین باشید.»
در تفاسیر از ابن عباس نقل شده كه مراد از صادقین ،علی (علیه السلام)است .
و...

آیات دیگر قرآن در شأن علی بن ابی طالب (علیهما السلام)
... آیات زیادی در شأن امیرالمؤمنین (علیه السلام)تفسیر شده كه باید به كتب تفسیراز جمله نورالثقلین وجامع وغیره مراجعه شود.تعدادی از آنها در بالا ذكرشد وتعدادی دیگر فهرست وار ذكر می گردد:
... «وعلامات وبالنجم یهتدون » «ويُؤثرون علی ' انفسهم ولوكان بهم خصاصة » «ان َّ الذین آمنوا...» «رب ّ اشرح لی صدری »«وانذرعشیرتك الاقربین » «ومَن یسلم وجهه » «قل لا اسئلكم اجراً الاّالمودة بالقربی '» «والسابقون السابقون » «افمن كان مؤمناً كمن كان فاسقا» «مرج البحرین یلتقیان » «انّما ولیكم الله ورسوله والذین آمنوا...» «انّما یرید الله لیذهب عنك الرجس اهل البیت » «واذاحاجّتم ...» «الذین ینفقون اموالهم ...» «اجعلتم سقایة الحاج ّ...» «انّماانت منذر ولكل ّ قوم هادٍ» «و مِن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاة الله» «یا ایهّا الرسول بلّغ ما اُنزل الیك من ربّك » «الیوم یئس الذین كفروا...» «اهدنا الصراط المستقیم » «ذلك الكتاب لاریب فیه »«اوفوا بعهدی اوف بعهدكم » «وبالوالدین احساناً» «فلمّا جائم بالبینات ...» «فمن حاجّك فیه ...» «واعتصموا بحبا لله جمیعا ولاتفرقّوا» «یا ايّها الذین آمنوا قد جائكم برهان من ربّكم ونور» «واِن َّ هذاصراطی مستقیماً» «ونادی ' اصحاب الجنّة » «وهو الذی ايّدك بنصره » «برائة ٌ مِن الله...» «كونوا مع الصادقین » «افمن یهدی الی الحق ّ...» «افمن كان علی ' بيّنة ٍ» «قل هذه سبیلی » «ویقول الذین كفروا...» «الم تر كیف ضرب ...» «اذا ناجیتم الرسول ...»

فرشته ای با 24 صورت
روزی فرشته ای نزد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمد كه دارای 24 صورت بود.رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود:ای دوست من جبرئیل ، تا كنون تورا به این صورت ندیده بودم؟ فرشته گفت :من جبرئیل نیستم .بلكه من محمود هستم كه خداوند مرا فرستاده است تا نور را به ازدواج نور دربیاورم .پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود:چه كسی را به چه كسی ؟محمود گفت :فاطمه را به ازدواج علی ! در این هنگام چشم پیغمبر به كتف محمود افتاد كه بر آن نوشته بود:محمدٌ رسول اللّه .علی ٌ وصيّه .حضرت پرسید: از چه زمانی این عبارت بر كتف تو نوشته شده است ؟گفت :بیست و چهار هزارسال قبل ازخلقت آدم (علیه السلام).

از آگاهان بپرسید
«از ابن عباس درتفسیرآیه (فاسئلوا اهل الذكر)نحل 43 یعنی : از آگاهان بپرسید.سؤال شد. اوجواب داد: آنها محمّد،علی ، فاطمه ،حسن و حسین هستند كه اهل ذكر، علم ،عقل بیان و اهل بیت پیامبر هستند.»

نامگذاری توسط خدا
امام سجاد(علیه السلام)فرمود:وقتی امام حسن (علیه السلام) متولد شد،فاطمه (سلام الله علیها) به علی (علیه السلام)فرمود: نامی برای این كودك انتخاب كن !علی (علیه السلام) فرمود:من قبل از پیامبر این كار را نمی كنم .سپس كودك را به نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بردند و خواهش كردند كه اسمی بر او بگذارد.حضرت فرمود:من در نامگذاری این كودك برخدا سبقت نمی گیرم .در این هنگام وحی نازل شد وجبرئیل سلام خدا را ابلاغ كرده وگفت :خدا می فرماید: علی بن ابیطالب برای تو مانند هارون برای موسی (علیه السلام)است .نام پسر هارون را كه شُبّر است بر او بگذار.رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: لغت من عربی است ؟جبرئیل گفت :عربی ِ شُبَّر،حسن است .
پس نام «حسن » را بر این كودك گذاشتند.

شفای چشم از خاك زائر كربلا
«پدرخانم آیة الله گلپایگانی با اینكه پیر بود ولی چشم جوانی داشت .من دیدم كه در مسجدِ بالاسرِ آن زمان كه تاریك بود،در سن نود سالگی بدون عینك قرآن می خواند.»ایشان تعریف كرد كه من به همراه آیة الله گلپایگانی در اربعین به كربلا رفتیم .ما از بصره سوار قطار شدیم .قطارها صندلی نداشت و یك اتاقی بود كه من و آقای گلپایگانی در آن نشسته بودیم .ناگهان عربهای بادیه نشین ریختند در قطار و قطار پر شد وحركت كرد.یكی از عربها پایش را توی دامن من دراز كرده بو.من اول ناراحت شدم ولی بعد گفتم زوّار حسین (علیه السلام) است .
به این فكر افتادم كه این زوّار حسین (علیه السلام)است .لذا همه اش تبرّك است.پای پیاده آمده بود ولای انگشتان پایش گِل بود.بدون اینكه آن عرب بفهمد،یك مقدار از آن گِل را گرفتم و به پشت چشمم مالیدم و ناگهان دیدم كه عینك نمی خواهم .نزدیك را می بینم .دور را می بینم .وضع بینایی ام عالی است .»

شفا از جناب حرّبن یزید ریاحی
آقای قندهاری یكی از علمای مشهد است كه مرد مقدسی است فرموده بودند:من در زمان طلبگی «تب لازم »داشتم .این تب انسان را رهانمی كرد.خیلی اوقات هم كسی را می كشته است .ضعف روی ضعف پدیدمی آمد تا منجر به فوت می شد.من هم مرگم نزدیك شده بود.رفقامی خواستند به زیارت حرّ بروند.م هم حوصله ام سر رفته بد وبه آنها گفتم مرا هم ببرید.گفتند نمی شود.گفتم هر طوری هست مرا ببری .اگر شده روی دوش شما باشم .
طلبه ها این كار را كردند.مرا بر دوش گرفتند وبردند.طلبه ها زیارتشان را كه كردند،مرا گوشة حرم گذاشتند ورفقا دنبال تفریح رفتند.و من هم زیارتم راكردم .یك وقت دیدم كه یك زن عربی با یك بچة فلج وناتوان وعفب مانده آمد.اورا كنار ضریح حضرت حرّ گذاشت ویك شبكه را گرفت و گفت :یاكاشف الكرب عن وجه الحسین !اكشف كربی بحق ّ مولاك الحسین .یعنی ای كسی كه غم وغصه را از حسین برطرف می نمودی !غم وغصه مراهم بحق حسین برطرف كن !
آن زن شبكه دوم را گرفت واین جمله را گفت .شبكه سوم را گرفت واین جمله را گفت ناگاه بچه ایستاد و آمد دامن مادرش را گرفت وگفت مادر!
آری بچه خوب شد.فهمیدم كه این نوع معجزات برای این زن تازگی نداشته و آثارش را بسیار دیده بود.این زن یك تعظیم وتشكری كرد واز حرم حضرت حرّ بیرون رفت .
من فكر كردم كه این زن این حاجت را گرفت !من كه یك واعظ وطلبه هستم و مروط به اهل بیتم چرا من حاجت نگیرم؟ می توانست بلند شوم .لذا افتان و خیزان تا پای ضریح آمدم و شبكه را گرفتم وگفتم : یا كاشف الكرب عن وجه الحسین !اكشف كربی بحق ّ مولاك
سپس همانند آن زن،شبكه دوم را گرفتم وهمین جمله را گفتم .بعد شبكه سوم را هم گرفتم واین دعا را كردم .ناگاه دیدم مل آب كه روی آتش بریزند بدن گرم من ،سرد شد.دیدم قدرت دارم .بلند شدم و ایستادم .دیدم می توانم راه بروم .بنا كردم به راه رفتن .حتی دیدم می توانم بدوم !بنا كردم به دویدن آمدم نزد طلبه ها و گفتم بیائید!خوب شدم .»

عبادت امام سجاد(علیه السلام)
امام باقر(علیه السلام)می گوید:
پیش پدرم رفتم و هنگامیكه دیدم كه از كثرت عبادت و بیداری ،رنگ مباركش زرد و چشم هایش از گریة زیاد مجروح و پیشانیش از كثرت سجودپینه كرده و ساق های پایش از ایستادن زیاد در نماز ورم كرده بود،من به گریه افتادم .امام به من نگاهی كرد و گفت : آن كتابی كه عبادت علی (علیه السلام)در آن ذكرشده است را بیاور! وقتی آوردم ،مقداری خواند وفرمود:چه كسی می تواندمانند علی (علیه السلام)،عبادت كند؟
حجرالاسود به صدا درآمد!بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام)،محمدبن حنفیه كه برادر امام حسین (علیه السلام)بودنزد امام سجاد(علیه السلام)رفت وگفت :
ای برادر زاده ام !می دانی كه پیامبر،علی (علیه السلام)را وصی ّ خود قرار دادوعلی (علیه السلام)هم امام حسن (علیه السلام)را وصی ّ خود قرار داد.حال كه پدرت به شهادت رسیده است ،جانشین خودرا مشخص نكرده وچون من عموی تو وپسرامیرالمؤمنین (علیه السلام)هستم واز تو بزرگتر می باشم !پس درمورد امامت با من نزاع نكن و مرا امام بدان !!
امام سجاد(علیه السلام)فرمود:ای عمو! از خدا بترس و دنبال آنچه كه سزاوار آن نیستی نرو و من تورا از اینكه جزء جاهلان باشی ،برحذر می دانم !
ای عمو، پدرم صلوات الله علیه قبل از اینكه به كربلا بیاید به من وصیت كرد و یك ساعت قبل از شهادت با من در امر امامت عهد و پیمان بست .و این سلاح رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) است كه در نزد من است .پس دنبال این امر نگرد كه می ترسم عمرت كوتاه شود ودر احوالت آشوب و اختلال روی دهد خداوند متعال امتناع دارد كه امامت را جزدر نسل حسین (علیه السلام)قرار دهد و اگر می خواهی به این امر یقین كنی بیا باهم نزد حجر الاسود برویم تا از او نظر بخواهیم و حقیقت امر را از او جویا شویم .
محمد قبول كرد و با امام نزد حجر رفتند.
امام به محمد فرمود: اول تو در پیشگاه خدا تضرّع كن از او بخواه تا حجر با تو صحبت كند.سپس حقیقت را از حجر بپرس !
محمد شروع به مناجات كرد و خدا را صدا زد، ولی سخنی از حجر نشنید!
امام فرمود: ای عمو، اگر تو جانشین امام حسین (علیه السلام)بودی حجر با تو حرف می زد و جواب تو را می داد.
محمد گفت :ای برادر زاده !حال تو حجر را صدا بزن و از او سؤال كن !
امام دعا كرد وفرمود:
ای حجر، به حق خداوندی كه عهد ومیثاق تمام پیامبران واوصیاء وتمامی مردم را در تو قرار داده قسم می دهم كه بگوئی بعد از حسین بن علی (علیه السلام)چه كسی امام است؟
ناگاه حجر الاسود چنان تكانی خورد كه گویا می خواست از جای خود كنده شود و به زبان عربی به امام سجاد(علیه السلام)گفت :وصیت و امامت بعد از حسین بن علی (علیه السلام) مخصوص تو است .

محمد تقی صرفی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page