سلونی گفتن ابن جوزی و رسوا شدن وی توسط بانوی شجاع شیعه

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

برای دیدن عکس در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید

شیخ زین الدین علی بن یوسف عاملی بیاضی (رضوان الله تعالی علیه) می‌نویسد:
روزى ابن جوزى (عالم بزرگ اهل سقیفه) بر روى منبر گفت: هر چه مى‌خواهيد از من سؤال كنيد، قبل از آن كه مرا از دست بدهيد (تقلید از امیرالمؤمنین علیه السلام)؛ زنى از او سؤال كرد از اين روایت كه على (عليه السلام) شبانه (از مدینه به مدائن) پیش سلمان آمد،‌ او را تجهيز (كفن و دفن) كرد و سپس برگشت. ابن جوزى گفت: بلى، اين روایت نقل شده است. آن زن سؤال كرد: آیا عثمان سه روز در زباله ‌دانی بقیع ماند؛ در حالى كه على (عليه السلام) در آن جا حاضر بود؟ ابن جوزى گفت: بلى. آن زن گفت : پس لازم مى‌آيد كه على(علیه السلام) در يكى از اين دو مورد اشتباه كرده باشد. ابن جوزى گفت: اگر شما بدون اجازه شوهرت خارج شدی؛ پس بر تو لعنت و گر نه بر او لعنت. آن زن گفت: آيا عائشه براى جنگ با على عليه السلام با اجازه پیامبر (صلى الله علیه و آله) خارج شد یا بدون اجازه آن حضرت؟ ابن جوزى ساكت شد و جوابى نداشت.

متن عربی :
ِأَنَّ ابْنَ الْجَوْزِيِّ قَالَ يَوْماً عَلَى مِنْبَرِهِ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، فَسَأَلَتْهُ امْرَأَةٌ عَمَّا رُوِيَ أَنَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلَامُ سَارَ فِي لَيْلَةٍ إِلَى سَلْمَانَ فَجَهَّزَهُ وَ رَجَعَ فَقَالَ رُوِيَ ذَلِكَ، قَالَتْ فَعُثْمَانُ ثَمَّ ثَلَاثَةَ أَيَّامِ مَنْبُوذاً فِي الْمَزَابِلِ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ حَاضِرٌ. قَالَ نَعَمْ. قَالَتْ فَقَدْ لَزِمَ الْخَطَأُ لِأَحَدِهِمَا. فَقَالَ إِنْ كُنْتِ خَرَجْتِ مِنْ بَيْتِكِ بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِكِ فَعَلَيْكِ لَعْنَةُ اللَّهِ، وَ إِلَّا فَعَلَيْهِ. فَقَالَتْ خَرَجَتْ عَائِشَةُ إِلَى حَرْبِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ بِإِذْنِ النَّبِيِ‏ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَوْ لَا فَانْقَطَعَ وَ لَمْ يُحِرْ جَوَاباً. (الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم، جلد ۱، صفحه ۲۱۸، طبع المكتبة المرتضوية)

پی نوشت :
علت کم آوردن ابن جوزی این بود که نمی‌توانست بگوید امیرالمؤمنین علیه السلام که آیه تطهیر درمورد او نازل شده اشتباه کرده پس باید اعتراف می‌کرد که امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی که برای کفن و دفن حضرت سلمان رضوان الله علیه که در مدائن بود شبانه حرکت می‌کند اما برای عثمان که جسدش سه روز در زباله ‌دان مدینه ول شده بود با اینکه حضرت در مدینه حضور داشت هیچکاری نمی‌کند، به این دلیل است که حضرت اصلا ارزشی برای عثمان قائل نبود و او را حتی مسلمان هم نمی‌دانست!!! لذا برای همین به مانند سایر منحرفین پرمدعا سعی می‌کند تا بحث را عوض کرده و با مغلطه طرف مقابل را سرکوب کند لیکن صاعقه‌ای دیگر از این بانوی بزرگوار برائتی شیعه دریافت می‌کند و رسما نابود می‌شود زیرا باید این دفعه به ملعونه بودن عایشه اعتراف کند؛ پس ابن جوزی رسما نابود شد !!!