مادر ببین! غروب نشستم در آرزوت *** زانو بغل گرفته در آفاقِ جستجوت
وقتی که رنگ میپرد از گونه افق *** یعنی: دوباره شب شد از ابهام رنگ و روت
تو رو گرفته میرسی از کوچه های درد *** من قد خمیده میشکنم در دل سکوت
تو قطره قطره میچکی از چشم زینبین (ع) *** من واژه واژه لکنتم از بغضِ در گلوت
ارثیه تو بود به ما خسته وارثان *** سیلی و شکوه ای که بخوانیم در قنوت
ماه (سحر) همیشه کبود است؛ بی گمان *** خونین شد، آبروی شفق ریخت از وضوت
الهام نوری
اهل بیت علیهم السلام
شعر « تو قطره قطره میچکی »
- بازدید: 3555