مولای ما نمونه دیگر نداشته است

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

مولای ما نمونه دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آئینه ای برای پیمبر نداشته است

سوگند می‌خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است

طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است

یا غیر «لافتی» صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژه بهتر نداشته است

توهین نمی‌کنم به کسی در غزل ولی
هرکس کمی محبت حیدر نداشته است...

خود را برای شعله مهیّا کند که او
حق را به چشم دیده و باور نداشته است
 
چون روز روشن است که در جهل گُم شده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است

این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است

سید حمید رضا برقعی