قوام شرایع

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

مولای من که خلقت عالم برای اوست     **************     عرش خدای ذره ای از خاک پای اوست
صنع خداست ذات عدیم المثال او     **************     خلق خدای صنعت صنع خدای اوست
مربوب ذات سرمد و نسبت به ما خلق     **************     زیبنده جامه ی صمدیت قبای اوست
گوش خدا و چشم و زبان و دل خداست     **************     حق جلوه گر ز طلعت ایزدنمای اوست
با ممکنات، واجب مطلق چه ارتباط؟     **************     بر پا هر آن بنا که تو بینی بنای اوست
ایدل گمان مبر که برضوی وذی طوی است     **************     آنجا که جای غیر خدا نیست جای اوست
موسی کمینه بنده و عیسی ورا غلام     **************     صدها هزار همچو سلیمان گدای اوست
سیر و سلوک و جذبه و اوج کمالها     **************     هر انتها که فرض کنی ابتدای اوست
نشنیده ای قوام شرایع بمهر اوست؟     **************     شیرازه ی کتاب سعادت ولای اوست
تنها نه حق منزه از وصف ممکن است     **************     او هم منزه از همه توصیفهای اوست
ای مدعی که دعوی عرفان او کنی     **************     کوته سخن، که واصف او کبریای اوست
آنکس که دل به قائم آل نبی سپرد     **************     الحق که نور شمس هدی رهگشای اوست
بیمار هجر را که رسیده است جان بلب     **************     تنها وصال یوسف زهرا دوای اوست
ای (ملتجی) بخاک مذلت نشسته است     **************     هر کس که غیر حجت حق ملتجای اوست