طی شد مه محرم و از او خبر نشد (1) ************** روشن دو چشم ما برخ منتظر نشد
گفتند یار رفته سفر باز می رسد ************** بیش از هزار سال گذشت و خبر نشد
گفتند مستجاب شود گر دعا کنید ************** ما را چرا دعای فرج کارگر نشد؟
گفتند صبر آورد آخر ظفر ببار ************** شد صبر ما تمام ولیکن ظفر نشد
تا کی دو دیده، خون جگر بارد از فراق ************** کو عاشقی که دامنش از اشک تر نشد
یعقوب وار این پدر پیر روزگار ************** چشمش براه ماند و خبر از پسر نشد
ای مهدی عزیز که جانها فدای تو ************** مردیم و عهد هجر تو آخر سپر نشد؟
گفتند غیبت تو بسر می رسد ولی ************** واحسرتا که دوره ی غیبت بسر نشد
یا فاطمه بجان تو امروز هیچکس ************** از مهدی عزیز تو مظلومتر نشد
افسرده بود قلب تو آن روز و این زمان ************** قلبی ز قلب مهدیت افسرده تر نشد
ای وای (ملتجی) بتو گر غصه و غمت ************** هر روز در فراق رخش بیشتر نشد
پاورقی :
(1) بجای این مصرع هر کدام از مصرع های زیر را می توان گذاشت: ماه صفر سر آمد و از او...- ماه ربیع طی شد و از او...- طی شد مه جمادی و از او...- ماه رجب سر آمد و از او...- شعبان گذشت و از فرج او خبر نشد - ماه صیام طی شد و از او...- شوال هم سر آمد و از او...- ذی القعده هم سر آمد و از...- ذی الحجة هم سر آمد و از او...-.
یار رفته سفر
- بازدید: 366