در روایات و سیره حضرات معصومین سلام الله علیهم تأکید فراوانی بر عزاداری شده است. علّت این امر نیز آن است که عزاداری، رمز بقاء تشیّع است. برگزاری مجالس عزاداری و اهتمام به آن، فوائد، آثار و برکات فراوانی دارد و در ادامه، به برخی از آن آثار اشاره میشود.
اوّل: آمرزش گناهان
اوّلین نتیجه عزاداری، آمرزش گناهان است. طبق روایات، اگر کسی وارد جلسه عزای امام حسین (علیه السلام) شود و عزاداری کند، گناهان او آمرزیده میشود.[1] چنانکه از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمّه طاهرین(علیهم السلام) روایاتی در اهمیّت عزاداری و اینکه گریه بر مصائب اهل بیت(علیهم السلام) بهشت را واجب میگرداند، وارد شده است. بحمدالله همیشه جلسات عزاداری رونق داشته و سزاوار نیست کسی خود را از فیض آن و نتایج مفید آن محروم سازد.
دوّم: ثواب فراوان
در روایات معصومین(علیهم السلام) برای عزاداری و زیارت امام حسین(علیه السلام)، ثواب حج و عمره بیان شده است.[2] حتّی در روایات آمده است که افضل از همه اعمال است.[3] همچنین در روایات فرمودهاند ثواب عزاداری و زیارت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) مانند آن است که خدای سبحان را در عرش زیارت کند.[4]
البته خداوند متعال مجسّم نیست که روی عرش و کرسی بنشیند. پس معنای عرش خدا، استیلای خداوند بر عالم وجود است و این روایت از باب کنایه و تأکید بیان شده است. بر این اساس، ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)، از دور یا نزدیک، مانند آن است که اگر پروردگار متعال عرشی داشت و شما میتوانستید خدا را زیارت کنید، از چنان ثوابی بهرهمند میشدید.
تحلیل آمرزش گناهان و اعطای ثواب در عزاداری
عزاداری و گریه برای امام حسین(علیه السلام) یکی از اسباب آمرزش گناهان است و ثوابها و پاداشهای شگفتآوری نیز برای آن وضع شده است. تحلیل این مطلب آن است که عزادار امام حسین(علیه السلام) باید با آن حضرت رابطه عاطفی برقرار کند؛ به این معنا که به اندازه عشق و محبّتی که به ایشان و شعائر حسینی دارد، از گناهانش افسرده و ناراحت بوده، به پیروی از اهل بیت(علیهم السلام) علاقه داشته باشد. پس، به تعبیر دیگر، معنای روایت چنین میشود که: اگر کسی برای عزاداری امام حسین(علیه السلام) وارد جلسه عزا شد و توبه کرد و از گناهان خود پشیمان شد، گناه او هرچه بزرگ و فراوان باشد، آمرزیده میشود.
بنابراین برقراری رابطه عاطفی و رابطه عملی با امام حسین(علیه السلام)، نوعی توبه به شمار می رود و طبق تصریح قرآن کریم، گناه هرچه بزرگ و فراوان باشد، با توبه، آمرزیده میشود:
«قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ»[5]
بحث دعا و استجابت آن در جلسات عزاداری مفصّل است و انشاءالله در آینده به آن خواهیم پرداخت و در این جلسه، صرفاً به بیان یک نمونه از موارد متعدّد استجابت دعا در مجالس عزاداری بسنده میکنیم: مرحوم آیت الله دستغیب«ره» نقل میکنند: در شیراز حصبه آمده بود و بسیاری از افراد مبتلا شده بودند
سوّم: دستیابی به حسن عاقبت
فایده سوم عزاداری، عاقبت به خیری است. به عبارت دیگر، دست عنایت امام حسین(علیه السلام) روی سر عزاداران قرار میگیرد و به این واسطه، از عاقبت سوء و سرنوشت بد، مصون و در امان خواهند ماند. حسن عاقبت سه معنا دارد: اوّل اینکه ذلت بعد از عزت پیدا نمیکند. دوّم اینکه تا آخر عمر، حالت انحراف برای او پدید نمیآید و سوّم اینکه هنگام مرگ، اهل بیت(علیهم السلام) را میبیند، آن بزرگواران به فریاد او میرسند و او نزد ایشان سربلند است. جلسات عزاداری، هر سه معنای حسن عاقبت را برای عزاداران پدیدار میسازد. به تجربه هم اثبات شده افرادی که با مسجد، روحانیّت و جلسات عزاداری رابطه دارند، عاقبت به خیر میشوند.
حسن عاقبت، از دنیا و آنچه در دنیاست، ارزشمندتر است. اینکه انسان بعد از عمری عزّت، ذلیل شود، یا پس از عمری دینداری، با یک شبهه، دچار انحراف گردد و به تشیّع شک کند، یا هنگام مرگ، معصومین(علیهم السلام) به بالین او نیایند، خسارت بزرگی است و عزاداری، رافع این خسارات است.
چهارم: ابقای اسلام و احیای تشیّع
فایده چهارم عزاداری، که از فواید قبلی بالاتر و ارزشمندتر است، این است که عزاداری، عامل بقای اسلام و احیای تشیّع است. امام حسین(علیه السلام) برای احیای اسلام و تشیّع به کربلا آمدند. در آن زمان، اسلام در خطر و تشیع در حال نابودی بود و شیعیان نمیتوانستند ابراز عقیده کنند، امّا شهادت امام حسین(علیه السلام) ورق را برگرداند؛ اسلام باقی ماند و تشیّع زنده شد. در واقع، زحمات رسالت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در تبلیغ اسلام و معرفی تشیّع که پس از جریان نامبارک سقیفه بنی ساعده، در حال از بین رفتن بود، زنده شد. در آن دوران، حتّی امیرالمۆمنین(علیه السلام) چه قبل از خلافت و چه بعد از آن، به شدّت در تنگنا بودند.
پس از ایشان نیز امام مجتبی(علیه السلام) تنها بودند و بدین سبب محبور به صلح با معاویه شدند. امام حسین(علیه السلام) تا زمان مرگ معاویه، به صلح برادر خویش پایبند بودند. امّا پس از آن و با روی کار آمدن یزید که عهدشکنی آشکاری بود، اقدام به قیام کردند، زیرا میدانستند با وجود یزید، باید فاتحه اسلام را خواند، لذا فرمودند: اگر کسی مثل یزید حاکم باشد، اسلام نابود میشود: «عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِید»[6]
لذا قیام کردند و طبق گواهی تاریخ، پس از شهادت ایشان، طولی نکشید که ریشه بنیامیّه خشکید و اسلام عزیز باقی ماند.
در واقع، حرکت حسینی، ابتدا با اسارت خاندان رسول خدا «صلی الله علیه و آله و سلّم» و سپس با عزاداری شیعیان، جاودان و سراسری شد و همیشه باقی خواهد ماند. از این رو میتوان گفت: شهادت، اسارت و عزاداری در یک راستا هستند.
به عبارت دیگر، استمرار عزاداری، تا روز قیامت، سبب و عامل بقای اسلام و احیای تشیّع است. بنابراین اگر ثواب آن از حج و عمره بالاتر باشد، تعجّب ندارد.
تأکید مکرّر تعالیم دینی بر عزاداری نیز به خاطر نقش مۆثر آن بر بقای تشیّع است. در روایات میخوانیم کسانی که به عزاداری اهمیت میدهند، مانند اصحاب اباعبدالله در روز عاشورا هستند. امام حسین (علیه السلام) به اصحاب خود فرمودند: مثل شما نیامده و نخواهد آمد. حال اگر کسی در این مجالس شرکت کند، مثل اصحاب امام حسین(علیه السلام) میشود. مثلاً عزاداران میتوانند با شرکت در عزاداری، حالت توبه و انابه پیدا کنند و مثل حرّ، فایده اوّل، یعنی آمرزش گناهان را ببرند.
پنجم: استجابت دعا
از دیگر فوائد عزاداری، استحابت دعا است. بحث دعا و استجابت آن در جلسات عزاداری مفصّل است و انشاءالله در آینده به آن خواهیم پرداخت و در این جلسه، صرفاً به بیان یک نمونه از موارد متعدّد استجابت دعا در مجالس عزاداری بسنده میکنیم: مرحوم آیت الله دستغیب «ره» نقل میکنند: در شیراز حصبه آمده بود و بسیاری از افراد مبتلا شده بودند. در آن زمان، حصبه دارویی نداشت و همه دم مرگ رفته بودند. آقای دستغیب از قول یکی از افرادی که خانواده او دچار حصبه شده بودند، نقل میکنند که گفته بود: روزی همسایه ما جلسه روضه داشت. من به آن جلسه رفتم و برای امام حسین(علیه السلام) گریه کردم و از حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» شفای زن و بچهام را خواستم. وقتی به خانه آمدم، دیدم که زن و بچهام نشسته و غذا میخورند و سالم هستند. تعجب کردم. دخترم گفت: پدر جان، حضرت زهرا«سلام الله علیها» در این اتاق آمدند و سیاهپوش بودند. وقتی نشستند، به امام حسین(علیه السلام) گفتند: روی سر اینها دست بکش تا خوب شوند. امام حسین(علیه السلام) روی سر ما دست کشیدند و همه خوب شدیم، اما روی سر مادر دست نکشیدند. حضرت زهرا«سلام الله علیها»فرمودند: چرا روی سر مادرشان دست نکشیدی؟ امام حسین(علیه السلام) فرمودند: مادر جان! او نماز نمیخواند. فرمودند: شوهرش شفای آنها را از من خواسته است، پس روی سر او هم دست بکش. پس آن حضرت روی سر مادرم دست کشیدند و او هم خوب شد.
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمّه طاهرین(علیهم السلام) روایاتی در اهمیّت عزاداری و اینکه گریه بر مصائب اهل بیت(علیهم السلام) بهشت را واجب میگرداند، وارد شده است. بحمدالله همیشه جلسات عزاداری رونق داشته و سزاوار نیست کسی خود را از فیض آن و نتایج مفید آن محروم سازد
این وقایع به تجربه اثبات شده و حاکی از عنایت خاص معصومین(علیهم السلام) به عزاداران است.
همچنین در عزاداریها، دعا برای سلامتی حضرت ولیّ عصر«ارواحنافداه» و تعجیل در ظهور آن حضرت فراموش نشود تا انشاء الله مورد نظر لطف آن حضرت قرار گیرید.
لزوم برگزاری عزاداری به شیوه سنّتی و پرهیز از افراط و تفریط
اصل عزاداری با سخنرانی، ذکر مصیبت، گریه کردن، سینه زدن و آنچه عرف مردم به آن عزاداری میگویند، حتماً باید باشد، امّا افراط و تندی که همیشه بد بوده و در زمان ما بدتر است، باید نباشد.
در زمانی که دشمن به دنبال موقعیّت و سوژه برای کوبیدن و تمسخر تشیّع میگردد، نباید بهانه دست او داد. گاهی دیده میشود در سایتها و خبرگزاریها، به خاطر رفتار برخی از جوانان در عزاداریها، به شیعه توهین میکنند، لذا باید همگان مواظب باشند در عین اهتمام به عزاداری که رمز بقای تشیّع است، از انجام کارهایی که موجب وهن تشیّع است، بپرهیزند.در طول تاریخ، زحمات فراوانی کشیده شده تا تشیّع به دست ما برسد و ما باید مواظب باشیم با رفتار خود، به تشیّع ضربه نزنیم.
پینوشتها:
1. ر.ک: تفسیر القمی، ج 2، ص 292؛ بحار الانوار، ج 45، ص 257
2. كامل الزیارات، ص 156
3. كامل الزیارات، ص 146
4. كامل الزیارات، ص 147
5. زمر / 53
6. اللهوف، ص 24
تبیان