عالم ربانی، مرحوم حضرت آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی فرمود: روزی که داخل حرم مطهر مولا الموالی حضرت علی ابن ابی طالب (علیهما السلام) می شدم، عتبه مراکز را بوسیدم. به نظرم رسید که از حضرت تقاضای پذیرش سگ پاسبانی نمایم. (از ایشان تقاضا نمایم که مرا به عنوان سگ پاسبان آستان خود بپذیرند) بعد دیدم که قابل نیستم. این اشعار را بدین مناسبت نظم کردم:
از ازل ای میر حق، ای سر اله
حب کویت عرضه شد بر ما سوا
کل من قال بلی، شد مبتلا
گشت فانی در بلای این ولا
چون که از عشقت سرشتند جان ما
بندگیت سکه شد بر نام ما
آتش هجران به جانم زد شرر
ز اشتیاق وصل تو شد شعله ور
تا قمار عشق با تو باختم
درگهی جز درگهت نشناختم
گریه و زاری و غم همساز من
ذکر و فکرت همدم و هم راز من
این چنین بگذشت بر من سالها
بر درت ای ذوالکرم با نالها
تا که عمرم رفت و گشتم پیر پیر
پیر سگ گشتم به درگاهت اسیر
من سگ پیر هراش این درم
ریزه خوار نعمت این سرورم
چون سگی در آستانت پیر شد
عاقبت در گردنش زنجیر شد
سلسله بر گردنم شد استوار
می کشاند دور، اما دور یار
شد مطاف من، حریم کوی تو
کعبه مقصود من شد روی تو
حسرت دیدارت ای زیبا صنم
آن که وقت مرگ آیی بر سرم
تا ببینم روی حق در روی تو
عاشقانه جان دهم در کوی تو
برفراز تخت وصلت سر نهم
سرفرازان عشق بازان در قدم
سروده زیبای آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی در مدح امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام
- بازدید: 3780