این جماعت را خدا فقط برای گریستن آفریده و این شهر را تنها برای تماشا. آن لحظه که صدایشان کردی، بی پاسخت گذاشتند و اینک که خاموش شده ای، برایت به سر و سینه میکوبند! تنهاترین مرد مدینه، به ابوذر میفرماید: «برو، با صدای بلند، اعلام کن که به خانه هایشان برگردند، تشییع جنازه فاطمه علیه السلام به تأخیر افتاده!» کمکم مدینه در سکوت فرو میرود و کودکانت در خویش! چاره ای جز صبر نیست که اینان وارثان زخم غربت تواند!
محبوبه زارع
متن ادبی « چاره ای جز صبر نیست »
- بازدید: 4177