متن ادبی «ندبه نیاز نسترن‏ها»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

«ندبه نیاز نسترن‏ها»

جمعه صبح‏ها بر می‏خیزم و چشم‏هایم را به پنجره‏های انتظار آلود می‏آویزم، تا در نسیم نوازشگر ندبه، خنکای اشک و التماس را حس کنم.
جمعه صبح‏ها، بر می‏خیزم و اشک می‏ریزم؛ در تکاپوی تماشاییِ ترانه‏هایِ تمام نشدنی.
ندبه، نیاز صبح جمعه من نیست
ندبه، نیاز نسترن‏ها و نارون‏ها است
ندبه، نیاز دنیای نارنجی انسان‏هاست.
ندبه، آفریننده لحظه‏های باران است
ندبه، آبی‏ترین ترنم روحانی است.
من با ندبه بزرگ شده‏ام و با اشک، این هم بازی‏های کودکی‏ام، رشد یافته‏ام.
ندبه، خلاصه یک صبح بارانی است.
ندبه، سحر خیزترین رابطه است و لبریزترین عاطفه.
ندبه، تکلّم نور است و تبسّم ظهور.
ندبه، شیون شعور است و آیینه ظهور
ندبه، انتظاری مه آلود است و تصوّری نامحدود از تصویری آفتابی.
ندبه، صمیمیت سیّال و ساده باورهای ساده ماست.
و ندبه، بی‏مانندترین ماندگار روشن تاریخ است در سیاهی فراگیر انسان نماها.
محمد کامرانی اقدام

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page