متن ادبی « ای امید جهانیان »

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

« ای امید جهانیان »

سال‏هاست، کویر تشنه تو را می‏خواند و زمین منتظر تو است که بیایی و نسیم عدالت را در همه‏جا پراکنده سازی.
بهار، به تو چشم دوخته و ستارگان منتظر فرمان تو هستند.
رود، در جریان شبانه‏روزی خود، تو را صدا می‏زند و باغ‏ها، چشم به باغبانیِ تو دارند.
شقایق‏ها، لاله هاو نرگس‏ها، به دستان پر مهر تو چشم امید دارند و چکاوک‏ها، نغمه‏سرایِ آمدن تو هستند.
بیا که پاییز، بهار، تابستان و زمستان، حضور و ظهور تو را چشم انتظارند.
جهان بیداد، سخت تشنه داد توست و زمین، منتظر عدالت تو ای عدل‏گستر جهان!
موج نگاه تو است نگهدار آسمان، و زمین، از مهر وجود تو نورانی است.
کلام نورانی تو، زنگار از صفحه تاریک دل ما می‏زداید.
ظهور توست تنها نیازِ ما.
مولا!
ای حاضر در زمین و ای ناظر بر زمان! اینک گناه ماست که غیبتِ تو را طولانی کرده؛ غیبتی که دوری ما از توست، نه دوری تو از ما.
ای نزدیک‏تر از ما به ما! نفس مسیحای توست که هجوم توفان‏های غم و درد را می‏برد و تنها یاد توست که به ما امید می‏بخشد.
ای امید جهانیان! بی‏صبرانه چشم به راه آمدنت هستیم.
حمزه کریم‏خانی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page