امیرالمؤمنین (ع) قیامتِ افرادی را كه از پذیرش خود سر باز زدهاند و گرفتار ناکجا آباد شدهاند چنین ترسیم می فرماید كه:
«وَ هَلْ زوَّدَتْهُمْ اِلَّا السَّغَبَ؟ اَوْ اَحَلَّتْهُمْ اِلاَّ الضَّنَكَ؟ اَوْ نَوَّرَتْ لَهُمْ اِلاَّ الظُّلْمَةَ؟»؛ ( نهجالبلاغه، خطبه 111)
آیا این افراد جز گرسنگی و نیازمندی در آخرت توشهای دارند؟ آیا در جایگاهی جز تنگی و سختی فرود می آیند؟ آیا روشنائی جز ظلمت و تاریكی برای خود دارند؟
خودِ دور شده از خودِ حقیقی، به جهت بازی خیالات و آرزوهای دنیایی، خودی است كه در بالقوّگی های استعدادهای خود متوقف شده و به فعلیّت هایش دست نیافته است، او می توانست از دریچه خود همه چیز را ببیند، حالا خودِ دور شده از حقیقت را با خود دارد، پس چیزی نمی یابد، حتی خود را. در توصیف این انسان است كه امام می فرمایند: «در ظلمت قرار میگیرد» این انسان خودش را در مقابل دنیا از دست داده است، چون با خدا، یعنی با نور هستی آشتی نیست، و این بزرگترین خطر، یا بگو تنها خطر واقعی است. انسانِ دنیا زده حتی نام خود را - به مفهوم الهی آن - فراموش می كند. شهامت ندارد خود را كه تنها راه نورانی بین خود و خالق اوست باور كند، خود بودن را امری بیش از اندازه ماجراجویانه و غیر معمول می یابد. مانند دیگران بودن برای او آسان تر و اَمن تر است، در حالی که نسخه تقلیدی بودن، نمره و عددی در میان جمعیت بودن، در میان جمعیت و با آرزوی آنها به سر بردن، كاری آسان است ولی بی ثمر است.
انسانی كه در آرزوهای دنیایی، خودی خودش را به سراب تبدیل کرده، و از حقیقت خود درآمده، انسان بالقوّهای است كه هرگز اراده بالفعل شدن در خود پدید نیاورده و به خود نیامده است، حالا «بیخود» است ولی به دنبال خود می گردد، گمشدن خود را دارد ولی خود را ندارد، می توانست كمالات بینهایتی به دست آورد ولی حالا هیچ چیز از آنها را ندارد. باید از طریق آشتی با خود به حداقل آن چیزی كه می توانست دست بیابد، دست می یافت. ولی با خود آشتی نبود، و خود را نپذیرفت و با خود آرام نبود، حالا با نفسی روبهروست كه فاقد واقعیت است، مثل آن شخصی كه دنبال سایه پرندهای راه افتاد، و تمام كارش همین شد، بالاخره شب فرا رسید و تاریكی او را احاطه كرد، بدون هیچ نتیجهای، دنیا هم همین طوری ما را دنبال خود می برد، و بعد با ظلمت خود و استعدادهای به ثمر نرسیده خود روبهرو می شویم.
آری! باید با پذیرش و شناخت خود، از خودْ پنجرهای به عالَم الهی بسازیم و از طریق آن پنجره به عوالم وسیع و گسترده غیب سفر كنیم و خود را به ثمر رسانیم، و روشن است که ایمان به خدا و عبادت او، راهِ یافتن آن پنجره و روش سیر و سفر به عالم قدس است. که گفت:
گر تو خواهی حرّی و دل زندگی
بندگی كن ، بندگی كن، بندگی
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»
انسان در ظلمت خود
(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)