متن ادبی « طراوت سبز »

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

« طراوت سبز »

ای ندای عدالتخواهی ستمکشان گیتی!ای ذکر «یا قدّوس» فرزندان شلمچه! ای ورد «یا مغیث» زخم خوردگان حلبچه! ای «حبل المتین» الهیِ زینب، در انتقام خون خدا
کجایی؟ خدا کند که بیایی
أَیْنَ الْمَنْصُور عَلی مَنِ اعْتَدی عَلَیْهِ أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاء
ماندیم و ندیدیم به ناز آمدنت   ***   چون سرو سرافراز فراز آمدنت
دل در خم کوچه شهادت مانده است   ***   یک عمر در انتظار باز آمدنت
ای سایه گسترده لطف خدا بر سر همه بلاکشان رنج دیده!
ای امام مستضعفین در وراثتِ جانشینی خدا!
وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ
و اراده خداست که بر ستمدیدگان و مستضعفین عالم منت نهاده و آنها را امام و وارث خویش در زمین قرار دهد.
ای طراوت سبز! ای عطش آبی! ای زلال سپید!
لشگر حسن تو نازم که دل هر بشری   ***   پیش مژگانِ سیاه تو سپر می‏ریزد
هر که جز عشق تو مهر دگری برگیرد   ***   هستی خویش به سیلاب خطر می‏ریزد
کن شتاب ای شه والا، پی تعمیر جهان   ***   که ز دیوار و درش فتنه و شرّ می‏ریزد
سید عبدالحمید کریمی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page