متن ادبی « روز عدالت و عاطفه و صداقت »

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

« روز عدالت و عاطفه و صداقت »

در انتظار نشسته‏اند:
تمام آدینه‏های سخت بی‏پایان.
تمام ثانیه‏های منتظر در گلوگاه زندگی
تمام بیت‏هایی که بی‏قافیه، به ردیف می‏رسند
تمام روزهایی که بی‏طلوع به غروب می‏خورند
تمام بغض‏هایی که تکه‏تکه می‏شکنند
تمام فصل‏هایی که در خزان، درجا می‏زنند
تمام سینه‏هایی که مُلتهب می‏تپند.
تمام غرورهایی که بی‏رحمانه می‏شکنند.
تمام خون‏هایی که سرخ می‏بارند
تمام باران‏هایی که اشک می‏ریزند.
تمام اشک‏هایی که زار می‏زنند
تمام فرداهایی که عطر امید می‏دهند
تمام دست‏هایی که بوی اجابت گرفته‏اند.
آسمان، نام تو را منتشر می‏کند!
عشق، در هوایت قیام خواهد کرد
ذوالفقار علی علیه‏السلام تکرار می‏شود.
قاتلین کربلا صف کشیده‏اند.
تیغ انتقام را صیقل دهید! دست‏های بسته؛ چادرهای خاکی؛ جگرهای پاره‏پاره؛ لب‏های عطشان؛ سرهای بریده؛ کوچه‏های نامردی؛ بیعت‏های دروغین؛ تیغ‏های آخته؛ نیزه‏های شکسته؛ دست‏های بریده؛ مشک‏های عطش
تیغ انتقام را صیقل دهید!
فردا از آن مردی است که به احترامش، شمشیرها گل می‏دهند
درخت‏های شکسته، قامت را سست می‏کنند. مادران داغدیده، نفسی تازه می‏کشند.
شهیدان، پا در رکاب کرده‏اند
مردان افتاده، جان می‏گیرند.
زمین، در هوای ملکوت تنفس می‏کشد
آسمان، سقف تمام خانه می‏شود.
عاطفه خرمی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page