متن ادبی « غریبانه‏های عاشقانه »

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

« غریبانه‏های عاشقانه »

شب تمام ستاره‏هایش را صلا داده است؛ کهکشان‏ها دست در دست هم، در سماعی بشکوه، در آسمان «سامرّا» می‏چرخند و در انتظار سپیده، ثانیه شماری می‏کنند تا پرتو از رخسارِ مهرِ عالم فروز «علوی» گیرند!
مهرِ فروزنده‏ای، که هفت آسمان پرتوی از آیینه نگاهش و کاینات ماتِ قامت دلارای اویند! نامش حق! مرامش حق! کلامش حق! و وجودش نمادِ حق و حقیقت الهی است! و حق را، روزی بالای تمام گلدسته‏ها، آشکارا، جار خواهد زد و از پرتو عنایاتش؛ تیرگی‏ها لباس روشنِ هدایت خواهد پوشید!
بگو با من! بگو از صبح نوروزی که در راه است! مولا جان!
بگو با من، بگو از عطر ناب لحظه‏هایی که نگاهم بر پرچم سبز تو خیره خواهد ماند! و من شرمنده دست‏هایم نخواهم شد! دست‏هایی که عمری در قنوت یادت، غریبانه‏هایم را عاشقانه سروده‏اند! دست‏هایی که سال‏ها با عطر یادت بر ضریح اجابت گره خورده‏اند؛ و تو را در لحظه لحظه دل، هر صبح جمعه، به جست‏وجو نشسته‏اند!
مولا جان! شب است و تنها ناله خاموش عشاق، در آسمان‏ها شنیده می‏شود؛ ولی مهر تو امشب در دل من عجب غوغایی به پا کرده است! غوغا! مولا جان یا صاحب الزمان علیه‏السلام !
آخر خودت قضاوت کن! بعد از خدا، چه کسی را دارم که به او پناه برم، غیر از تو؟!
چه کسی اصلاً به خواسته‏های عاشقانه من، اهمیّت می‏دهد، غیر از تو؟! تویی که یک عمر، پناه من بوده‏ای! تویی که همیشه با عطر نامت، «یا غیاث المُستغیثین» گفته‏ام! تویی که همیشه در لحظه لحظه زندگی، مرا در سایه‏زار عنایتت قرار داده‏ای!
مولا جان! خوشا نگاهی که جمال کبریایی تو بیند و صدای دلربای تو شنود:
بشکن به تجلّی، شب دیجورِ زمان را   ***   با جلوه بیارایْ به آیینه، جهان را!
بگذار به لب‏ها بنشاند، گل نامت   ***   عطری که ربوده است، دل پیر و جوان را
نوروز تماشای تو، آغاز نگاه است   ***   در چشم دل انگیزِ سحر، شب زدگان را
ای مشرق توحید؛ که خورشید جمالت   ***   برداشته از آینه‏ها، وهم و گمان را
محتاج نگاهیم، به چشمان تو سوگند   ***   بشکن به تماشا، شب دیجور زمان را
مولا جان! بگذار در سایه نگاهت باشم! خوشا دلی که به عشق تو گرفتار و به دیدار تو امیدوار است! خوشا دلی که از عاشقانه‏های جهان تو را برگزید و سرشار از قنوتِ یادت؛ شب و روز شد! خوشا دلی که دوای خویش را، در ابتلای عشق تو یافت!
مولا جان! از محاق «غیبت» برون آی! که توان دل‏ها از دست رفته است.
سید علی‏اصغر موسوی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page