متن ادبی « چشم انتظار باران »

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

« چشم انتظار باران »

ای صاحب دقیقه‏های انتظار، نمی‏دانم این چندمین جمعه است که از آغاز آشنایی ما می‏گذرد؛ تا یادم می‏آید، چشم انتظار تو بوده‏ام.
مولای من! تو در قله‏ای و من در دامنه ـ وقتی قله‏ها سلام خود را با جریانِ رود به دامنه می‏ریزند، چشم انتظار پیامی ـ علامتی از سوی تواَم تا کوزه تشنگی خود را از خنکای لطیف دیدارت پر کنم؛ گرچه حادثه بزرگ دیدار تو، در عمر من نگنجد. به شوق تو، پیش از قیامت از خاک برخواهم خاست.
«مژده وصل تو کو کز سرجان برخیزم     طایر قدسم و از دام جهان برخیزم
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی     پیش‏تر زانکه چو گردی ز میان برخیزم»
رزیتا نعمتی

دیدگاه‌ها   

+1 #4 RE: متن ادبی « چشم انتظار باران »Guest 1391-09-19 09:33
عاااااالی
نقل قول کردن | گزارش به مدیر
0 #3 پاسخ: متن ادبی « چشم انتظار باران »سارا 1390-08-12 17:52
زیباست!
نقل قول کردن | گزارش به مدیر
0 #2 با سلامmorteza 1389-12-07 11:24
بسیار متن ارامش بخشی بود...
نقل قول کردن | گزارش به مدیر
0 #1 سعیده 1389-04-25 04:08
سلام
زیبا بود واقعا احساسی و از ته دل نوشته شده بود.متشکرم
سایت فوق العاده ای دارید.
موفق باشید...
نقل قول کردن | گزارش به مدیر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page