شناسایی و جذب افراد مستعد و آماده و ترتبیت آنان بر اساس تربیتهای اسلامی و مجهز ساخن آنان به انواع علوم مورد نیاز جامعه از رسالتهای مهم امامان علیهم السلام بود و محدودیتهای اعمال شده از سوی حکومت های وقت هر چند انجام این رسالت را در حد مطلوب با مشکلاتی مواجه ساخت و بسیاری از افراد را از دستیابی به این سرچشمه های زلال دانش و معرفت و بهرهگیری از آن محروم کرد، ولی موجب تعطیل شدن آن نگشت. تشنگان حقیقت و شیفتگان امامت تحت پوشش های مختلف به محضر امامان علیه السلام میرسیدند و در حد ظرفیت و میوان معرفت خود از دریای بیکران دانش الهی آن بزرگواران سیراب میشدند.
بر اساس نوشته شیخ طوسی، تعداد دست پروردگان پیشوای دهم(ع) و کسانی که از آن حضرت در زمینه های مختلف علوم اسلامی روایت نقل کرده اند بالغ بر 185 نفر میشود (1) که در میان آنان چهره های برجسته علمی و فقهی فراوانی که دارای تالیفات گوناگونی بودند دیده میشود. بجاست در اینجا از بعضی شاگردان آن حضرت - هر چند به طور اختصار - یاد شود تا ضمن تجلیل از این عزیزان، بعد علمی و تلاش فرهنگی پیشوای دهم شناخته تر گردد.
1 - ایوب بن نوحوی، مردی امین و مورد وثوق بود و در عبادت و تقوا رتبه والایی داشت، چندانکه دانشمندان رجال او را در زمره بندگان صالح خدا شمرده اند. او، وکیل امام هادی و امام عسکری علیهما السلام بود و روایات زیادی از پیشوای دهم(ع) نقل کرده است.
«ایوب» به هنگام در گذشت تنها یکصد و پنجاه دینار از خود بجای گذاشت، در حالی که مردم گمان میکردند او پول زیادی دارد. (2)
«در «صریا» امام هادی(ع) بودم که «ایوب بن نوح» داخل شد و پیش روی آن حضرت ایستاد. امام(ع) دستوری به او داد، سپس بازگشت. امام(ع) رو به من کرد و فرمود: «ای عمرو! اگر دوست داری به مردی از اهل بهشت بنگری به این مرد (ایوب بن نوح) بنگر. » (3)
2 - حسن بن راشد مکنی به «ابوعلی»وی از اصحاب امام جواد و امام هادی(علیهماالاسلام) شمرده شده و نزد آن دو بزگوار از منزلت و مقام والایی برخوردار بوده است.
شیخ مفید او را از زمره فقهیان برجسته و شخصیت های طراز اول دانسته که حلال و حرام از آنها گرفته میشد و راهی برای مذمت و طعن بر آنان وجو نداشت. (4)
شیخ طوسی نیز به هنگام بحث از سفرا و وکلای ممدوح امامان(ع) از «حسن بن راشد» به عنوان وکیل امام هادی(ع) نام برده نامه های آن حضرت را به او یادآور شده است. » (5)
«محمد بن فرج» میگوید:
«در نامه ای به امام هادی(ع) از ابو علی و. . . پرسیدم. امام(ع) در پاسخ نوشت: «نام «ابن راشد» را بردی، خدا او را رحمت کند. او سعادتمندانه زندگی کرد و شهید در گذشت. . . » (6)
3 - حسن بن علی ناصرشیخ طوسی او را از اصحاب امام هادی(ع) شمرده است. وی پدر جد سید مرتضی از سوی مادر است. سید مرتضی در وصف او میگوید:
«مقام و برتری او در دانش و پارسایی و فقه روشنتر از خورشید درخشان است. او بود که اسلام را در «دیلم» نشر داد، به گونه ای که مردم آن سامان به وسیله او از گمراهی به هدایت راه یافته و با دعای او به حق بازگشتند. صفات پسندیده و اخلاق نیکوی او بیش از آن است که شمرده نشود و روشن تر از آن است که پنهان بماند. » (7)
4 - عبد العظیم حسنیوی که نسب شریفش با چهار واسطه به امام حسن مجتبی علیه السلام میرسد بر اساس نوشته شیخ طوسی ازیاران امام هادی و امام عسکری علیهما السلام است»، (8) ولی در برخی نوشته ها از اصحاب امام جواد و امام هادی(ع) قلمداد شده است. (9)
«عبد العظیم» مردی پارسا، وارسته و دانشمند، فقیه و مورد اعتماد و وثوق پیشوای دهم(ع) بود. «ابو حماد رازی» میگوید:
«در سامرا بر امام هادی(ع) وارد شدم و درباره مسائلی از حلال و حرام از آن حضرت پرسیدم و او پاسخ گفت. زمانی که خواستم خدا حافظی کنم فرمود: «ای حماد! هرگاه در ناحیهای که زندگی میکنی مشکلی در امر دینت برایت پیش آمد از عبد العظیم حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان. » (10)
وی، با آنکه معتقد به امامت امامان علیهم السلام بود اما برای اطمینان بیشتر به محضر امام هادی(ع) شرفیاب شد و به طور تفصیل عقاید خود را بر آن حضرت عرضه کرد و از او خواست تا نسبتبه آنها اظهار نظر نماید. امام(ع) پس از شنیدن عقاید او فرمود: «ای ابو القاسم! سوگند به خدا، آنچه گفتی همان دین خداست که بر بندگانش پسندیده است. بر همین عقیده استوار باش، خداوند در دنیا و آخرت تو را بر حق پایدار بدارد. » (11)
وی که از ستم دستگاه خلافت عباسی نسبتبه علویان به ستوه آمده بود برای رهایی از شر آنان به «ری» شبها را به شب زندهداری و روزها را به روزه سپرسی میکرد و زندگی مخفیانهای داشت. گاهی پنهانی به زیارت قبر یکی از فرزندان موسی بن جعفر علیهما السلام که در «ری» مدفون بود میرفت. شیعیان به تدریج از ورود او به «ری» خبردار شدند و پنهانی به محضرش رسیده از او استفاده میکردند. (12)
حضرت عبد العظیم هرچند در طول مدت اقامتش در ری از آزار و شکنجه عباسیان در امان بود، ولی زندگی پنهانی و بدور از خانواده و نیز گزارشاتی که از گرفتاریها و مصایب علویان در نقاط مختلف کشور اسلامی به او میرسید پیوسته خاطرش را آزرده و متاثر میساخت و سرانجام در پی بیماری شدیدی - که شاید معلول همین رنجهای روحی بود - در «ری» در گذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.
5 - عثمان بن سعیدوی، در سن جوانی و در حالی که یازه سال از عمرش میگذشت افتخار شاگردی امام دهم(ع) را پیدا کرد (13) و در اندک زمانی از آنچنان رشد و تعالیای برخوردار شد که امام هادی(ع) از او به عنوان «ثقه» و «امین» خود یاد کرد. «احمد بن اسحاق قمی» میگوید:
«به محضر امام هادی(ع) رسیدم و عرض کردم: سرورم، کار من طوری است که گاهی (در منزل) هستم و گاهی نیستم، زمانی هم که هستم دسترسی به شما برای میسر نیست. (در چنین مواقعی) گفتار چه کسی را بپذیریم و دستور چه کسی را فرمان بریم؟
امام(ع) فرمود: «ابوعمر، ثقه و امین من است، هر چه به شما بگوید از سوی من گفته و هرچه به شما القا کند از ناحیه من القا کرده است. » (14)
6 - علی بن جعفر همانیوی، مردی ثقه و دانشمند بود و وکالت امام هادی و امام عسکری(ع) را بر عهده داشت و کردارش مورد پسند آن دو بزگوار بود. «ابو جعفر عمری» میگوید:
«ابوطاهر بن بلال (15) در سفر حج دید علی بن جعفر پولهای زیادی انفاق میکند. پس از بازگشت در نامهای موضوع را به امام عسکری(ع) گزارش کرد.
امام(ع) در پاسخ نوشت: «ما خودمان دستور پرداخت دویست هزار دینار را به او دادیم. ولی او تنها نیمی از آن را پذیرفت. مردم حق ندارند به کارها و اموری که ما اجازه اظهار نظر و دخالت در آنها را به آنان ندادهایم دخالت کنند.
راوی میگوید: «علی بن جعفر بر امام هادی(ع) وارد شد و آن حضرت دستور رداختسیهزار دینار طلا را به او داد. (16)
نکاتی که از این روایت استفاده میشود«علی بن جعفر» به نمایندگی از سوی امام هادی و امام عسکری علیهما السلام پولهایی به افراد میداد تا به مصارف مورد نظر آن دو بزرگوار برسانند.
پولهای پرداختی صرفا برای تامین نیازهای فردی افراد نبود بلکه به منظرهای دیگری که به اهداف امامت مربوط میشد پرداخت میگردید. شگفتی «ابوطاهر» از فزونی انفاقها و گزارش آن به امام(ع) و نسبت دادن امام(ع) کار او را به خود و بیان اینکه این گونه کارها از اموری است که مردم عادی حق اظهار نظر و دخالت در آن را ندارند همه مؤید این حقیقت است.
- ایام حج که مسلمانان برای انجام فریضه حجبه مکه میآیند بهترین رصتبرای انجا این گونه کارهاست، زیرا از یکسو دسترسی به افراد و توجیه آنان نسبتبه رسالتها و ماموریتهاشان و نیز تدارکشان در چنین ایامی آسانتر است، و از سوی دیگر، دستگاه خلافت نسبتبه آنان حساسیتی نشان نخواهد داد.
علی بن جعفر نزد پیشوای دهم(ع) از منزلت والایی برخوردار بود. بین او و «فارس بن حاتم» بر سر مسالهای مشاجره در گرفت. «ابراهیم بن محمد» موضوع را به امام(ع) گزارش کرد و از آن حضرت خواست معین کند که وی از کدامیک از آن دو پیروی کند. امام(ع) در پاسخ نوشت:
سزاوار نیست از مثل چنین مسالهای پرسیده شود و نه در مثل چنین موضوعی شک شود. خداوند به «علی بن جعفر» مرتبتی والا بخشیده و ما را بازداشته از اینکه او با فردی مثل «فارس بن حاتم» مقایسه شود، بنابراین به گاه نیاز، به علی بن جعفر رجوع کن و از «فارس» بیم کنید و او را در هیچ یک از امور خود داخل مکنید. . . » (17)
وی، - همانگونه که پیش از این یاد آور شدیم - به جرم جانبداری از اهل بیت علیهم السلام به دست متوکل گرفتار و روانه زندان گشت، ولی پس از مدتی به برکت دعای امام علیه السلام از زندان آزاد شد.
___________________________
(1) ر. ک. رجال الطوسی، ص 409 - 427 برای آگاهی از تفصیل بیشتر شرح زندگانی آنان به حیاة الامام علی الهادی، ص 170 - 230 رجوع کنید.
(2) ر. ک. معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 260 - 262.
(3) الغیبة، شیخ طوسی، ص 212.
(4) معجم رجال الحدیث، ج 4، ص 324.
(5) الغیبة، ص 212 - 213. در مباحث پیش به برخی از این نامهها اشاره شد.
(6) رجال کشی، ج 6، ص 603، ردیف 1122.
(7) معجم رجال الحدیث، ج 5، ص 28.
(8) رجال الطوسی، ص 417، ردیف 1 و ص 433، ردیف 20.
(9) معجم رجال الحدیث، ج 10، ص 47.
(10) همان مدرک، ص 48 - 49.
(11) وسائل الشیعة، ج 1، ص 12 - 13 و امالی صدوق، ص 278، حدیث 24.
(12) ر. ک. رجال النجاشی، ص 247 - 248 و تنقیح المقال، ج 2، ص 157.
(13) رجال الطوسی، ص 420، ردیف 36.
(14) الغیبة، شیخ طوسی، ص 215.
(15) ابوطاهر، از عناصر نامطلوب دوران امام عسکری و امام زمان علیهما السلام بود و به دروغ، ادعای وکالت از سوی امام عسکری(ع) را داشت. اموالی از امام(ع) نزد وی بود که از تحویل آنها به «محمد بن عثمان» نایب خاص امام زمان(ع) خودداری کرد، از این رو، شیعیان از وی بیزاری جسته و او را مورد لعن قرار دادند. «ر. ک. الغیبة، شیخ طوسی، ص 245».
(16) ر. ک. معجم رجال الحدیث، ج 11، ص 293، و الغیبة، شیخ طوسی، ص 212.
(17) رجال کشی، جزء 6، ص 523، ردیف 1005.
مقاله ها
« تربیت افراد »
- بازدید: 3375