فارس بن حاتم بن ماهويه قزوينى، از محدّثان و از اصحاب امام هادى و عسكرى عليهماالسلام . از ولادت او اطلاعى در دست نيست، ولى چون برخى او را از اصحاب امام رضا عليهالسلام ياد كردهاند مىتوان حدس زد كه ولادت او در زمان امامت آن حضرت در سال 183 هجرى بوده است. قتل او در زمان امام عسكرى عليهالسلام حدود سال 258 هجرى به دست جنيد در محله معروف «عسكر» از محلاّت سرّ من رأى روى داد. جنيد، كه در منابع رجالى به عنوان «قاتل فارس بن حاتم» مشهور است، با ابزارى به نام «ساطور» وى را هنگامى كه از نماز مغرب برمىگشت، از پاى درآورد و سپس بدون اينكه اثرى از خود بر جاى گذارد، در ميان مردم بر سر جنازه او حاضر شد.
وى اصالتا اهل قزوين و از ذرّيّه حاتم بن ماهويه قزوينى شيعى است كه در اواخر قرن دوم زندگى مىكرد، اما خود او در سامرّاء اقامت داشت. از حيات علمى او چيزى نمىدانيم، اما چون كه خاندان او به علم و دانش مشهورند، قويا محتمل است كه وى نزد رجال اين خاندان مانند طاهر بن حاتم (از اصحاب امام كاظم عليهالسلام ) و سعيد بن حاتم (از اصحاب امام رضا عليهالسلام ) به تحصيل علم پرداخته و پرورش يافته باشد. برادر او، احمد بن حاتم از رجال موثّق شيعه است و احاديث بسيارى از او در منابع شيعه به چشم مىخورد، ولى خود او و برادر ديگرش، طاهر بن حاتم در منابع رجالى توثيق نشده و فردى «فاسد المذهب» و «غالى» معرفى شده اند. به گفته نجاشى، احاديث او در منابع شيعه بسيار اندك و متروك است. وى همچون برادرش، طاهر، در آغاز داراى عقيدهاى سالم و مستقيم الحال بود، اما در زمان امام هادى عليهالسلام منحرف شد و به دليل اعتقاد فاسدى كه پيدا كرده بود، از سوى امام هادى عليهالسلام در سال 250 هجرى توقيع لعن در حق او صادر شد. اعتقاد او بر اين بود كه وى نماينده ابوجعفر محمّد فرزند امام هادى عليهالسلام است و چون ابوجعفر در حيات امام هادى (چهار سال و ده ماه قبل از وفات امام هادى عليهالسلام از دنيا رفت، وى ادعاى امامت كرد و در همين فرصت بود كه جعفر كذّاب، فرزند امام عسكرى عليهالسلام ، نيز ادعا كرد كه وى پس از فارس، نماينده ابوجعفر است. مردم نيز در اثر ادعاى آنان، دچار تفرقه شدند و آشفتگى شديدى در بين شيعيان پديدار گشت. امام هادى عليهالسلام در ضمن نامهاى، على بن عمرو قزوينى را مأمور كرد تا عقايد فاسد او را به همه مردم اعلام كند. در بعضى از منابع آمده است كه امام هادى عليهالسلام دستور قتل او را صادر كرد و او در پى اين دستور، به همراه جعفر كذّاب به كوفه گريخت و تا زمان وفات امام عسكرى (شهادت: 260 ق) در آنجا بود.
كشّى در رجال خود مىگويد: «وى اهل فتنه بود و مردم را فريب مىداد و آنان را به بدعت دعوت مىنمود. از اينرو، ابوالحسن هادى عليهالسلام دستور قتل او را صادر كرد و براى قاتل او بهشت را ضمانت نمود. وى در جهت دعاوى باطل خود، پيروانى پيدا كرد و كسانى همچون عبّاس بن صدقه، ابوالعبّاس طرنانى و ابوعبداللّه كندى، معروف به «شاه رئيس»، در جهت اهداف او كار مىكردند. همچنين در زمان او بود كه افرادى مانند حسن بن محمّد بن بابا، معروف به «ابن باباقمى» و محمّد بن نصير نميرى با يكديگر همداستان شدند و امام هادى عليهالسلام هر سه آنها را لعن فرمود.
از استادان و مشايخ او در منابع چيزى ذكر نشده است، اما روايات اندك او، بيشتر از امامان عصر خويش بوده است. از كسانى كه از او روايت دارد، مىتوان محمّد بن عيسى بن عبيد را نام برد. تأليفات او الرّدّ على الواقفة، كتاب الحروب، كتاب التفضيل، الرّدّ على الاسماعيلية و كتاب عدد الائمّة عليهالسلام من حساب الجمل هستند. برخى از كتابهاى او مانند كتاب التفضيل و عدد الائمه عليهالسلام در زمانى نوشته شدهاند كه وى هنوز منحرف نشده بود. از اينرو، در اين دو كتاب، اعتقاد به امامت و افضليت ائمّه اطهار عليهالسلام را اثبات كرده و تعداد معصومان عليهمالسلام را چهارده نفر معرفى كرده است.
مقاله ها
ابن ماهويه قزوينى
- بازدید: 2286