چرا با وجود این همه دلیل مبنی بر خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام ، خلافت به آن حضرت نرسید؟

(زمان خواندن: 15 - 30 دقیقه)

 

یكی از شبهاتی كه در طول قرون گذشته همواره از سوی اهل سنت و به ویژه وهابیت مطرح شده است این شبهه است كه اگر امیرالمؤمنین علیه السلام از سوی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم به عنوان جانشین انتخاب شده بود ، معقول نبود كه صحابه با آن مخالفت و از بیعت با آن حضرت امتناع ورزند . چطور شد كه با این همه نصوصی كه شما ادعا می كنید ، بازهم خلافت به امام علی علیه السلام نرسید ؟
علمای شیعه جواب های مختلفی از این شبهه داده اند كه به چند جواب به صورت مختصر اشاره می كنیم .
بخل عده ای ، سبب شد كه امام به خلافت نرسد :
همانگونه كه اشاره شد ، این شبهه سخن جدیدی نیست كه به تازگی مطرح شده باشد ؛ بلكه در طول تاریخ و حتی در زمان خود امیرالمؤمنین علیه السلام نیز مطرح بوده است .
شخصی از طایفه بنی اسد از امام علی علیه السلام سؤال كرد :
چگونه شما را كه از همه سزاوارتر بودید از مقام خلافت كنار زدند ؟
كيف دفعكم قومكم عن هذا المقام وأنتم أحق به ؟
حضرت در پاسخ فرمود :
يَا أَخَا بَنِي أَسَدٍ إِنَّكَ لَقَلِقُ الْوَضِينِ تُرْسِلُ فِي غَيْرِ سَدَدٍ وَ لَكَ بَعْدُ ذِمَامَةُ الصِّهْرِ وَ حَقُّ الْمَسْأَلَةِ وَ قَدِ اسْتَعْلَمْتَ فَاعْلَمْ أَمَّا الِاسْتِبْدَادُ عَلَيْنَا بِهَذَا الْمَقَامِ وَ نَحْنُ الاَعْلَوْنَ نَسَباً وَ الأَشَدُّونَ بِالرَّسُولِ ص نَوْطاً فَإِنَّهَا كَانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَيْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِينَ وَ الْحَكَمُ اللَّهُ وَ الْمَعْوَدُ إِلَيْهِ الْقِيَامَةُ
وَ دَعْ عَنْكَ نَهْباً صِيحَ فِي حَجَرَاتِهِ
وَ لَكِنْ حَدِيثاً مَا حَدِيثُ الرَّوَاحِلِ
نهج البلاغة ، خطبة 162، نهج البلاغه محمد عبده ، ج2 ، ص64 و شرح ابن أبي الحديد ، ج9 ، ص 241 و علل الشرايع ، ج1 ، ص146 .
ای برادر بنی اسدی ! تو مردی پریشان و مضطربی كه نابجا پرسش میكنی ؛ اما در عین حال احترام خویشاوندی و بستگی برقرار ، و حق پرسش محترم است . اكنون كه می خواهی بدانی ، پس بدان كه كه آن ظلم و خودكامگی كه نسبت به خلافت بر ما تحمیل شد ، در حالی بود كه ما را نسب برتر و پیوند خویشاوندی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) استوارتر بود ؛ جز خودخواهی و انحصارطلبی چیز دیگری نبود كه : گروهی بخیلانه به كرسی خلافت چسبیدند ، و گروهی سخاوتمندانه از آن دست كشیدند ، داور خداست ، و بازگشت همه ما به روز قیامت است .
سپس حضرت امیر صلوات الله علیه به شعر امرء القیس استناد می جوید و می فرماید:
واگذار ، داستان تاراج آن غارتگران را و به یاد آور داستان شگفت دزدیدن شترهای سواری را ... .

كینه قریش از كشته شدن پهلوانانشان توسط امیرالمؤمنین علیه السلام :
اسلام در آغاز با مشكلات بسیاری مواجه بود كه از جمله آن ها مخالفت سران قریش و بزرگان از مشركین بود كه نمی خواستند با ظهور اسلام قدرت و مكنتی را كه سالها در اختیارشان بود ، از دست بدهند . آن ها با تمام توان در برابر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و پیشرفت اسلام ایستادگی و برای رسیدن به هدفشان از هیچ تلاشی دریغ ننمودند .
ولذا با ورود پیامبر اسلام به مدینه و تشكیل حكومت اسلامی ، آن ها احساس خطر بیشتری كردند و به همان اندازه تلاششان را نیز بیشتر كردند ؛ تا جایی كه با راه انداختن جنگ های متعدد برای اسلام مشكلات فراوانی را ایجاد كردند .
امیرالمؤمنین علیه السلام در این جنگ ها به تنهایی به اندازه تمام سربازان مسلمان از خود جانفشانی نشان داد و سران كفر را یكی پس از دیگری به هلاكت رساند . شمشیر برّان حیدر كرّار پهلوانانی را به زمین زد كه از سران كفر به حساب می آمدند و با كشته شدن آن ها بود كه دین نوپای اسلام به مرور سراسر جزیرة العرب را فراگرفت و مشركان قریش را برای همیشه مغلوب و سر شكسته كرد .
آن حضرت در جنگ بدر ده ها نفر از قریش را به جهنم واصل كرد ، در جنگ احد زمانی كه تمامی صحابه فرار را بر قرار ترجیح داده بودند پروانه وار دور شمع وجود رسول خدا می چرخید و شجاعانه از آن حضرت دفاع می كرد ، در جنگ خندق عمرو بن عبدود پهلوان نامی عرب را به زمین زد ، در جنگ خیبر وحنین و... .
تا زمانی كه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم زنده بود ، نتوانستند به امیرالمؤمنین علیه السلام آسیبی برسانند ؛ اما با رحلت آن حضرت ، دمل های چركین كینه ، سر باز كرد و دشمنی منافقان و آن هایی كه به زور اسلام آورده بودند علنی شد .
ابن أبی الحدید معتزلی در این باره می نویسد :
إن قريشا اجتمعت علي حربه منذ يوم بويع بغضا له وحسدا وحقدا عليه ، فأصفقوا كلهم يدا واحدة علي شقاقه وحربه ، كما كانت حالهم في ابتداء الاسلام مع رسول الله صلي الله عليه وآله ، لم تخرم حاله من حاله أبدا .
شرح نهج البلاغة ، ج 16 ، ص 151 .
قریش با كینه های فروخفته و بیماری حسادت دست در دست یكدیگر به جنگ با امیرالمؤمنین روی آورد همانگونه كه در شروع و آغاز دعوت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز به همین روش و سیره عمل كرده بود .
برای اثبات این مطلب مؤیدات زیادی وجود دارد كه به چند دلیل اشاره می كنیم :
الف : تصریح به كینه قریش از امام علیه السلام به خاطر كشتن پدرانشان :
از امام زین العابدین و ابن عباس سؤال كردند :
لم أبغضت قريش عليا ؟ قال : لأنه أورد أولهم النار ، وقلد آخرهم العار .
مناقب آل أبي طالب ، ابن شهر آشوب ، ج 3 ، ص 21 .
امام سجاد علیه السلام در پاسخ این سؤال كه چرا قریش با علی علیه السلام دشمنی می ورزید؟ می فرماید: چون علی علیه السلام سران آن ها را به دوزخ فرستاد و برای بازماندگانشان جز عار و ننگ باقی نگذاشت .
و ابن عساكر در تاریخ مدینه دمشق می نویسد :
عن ابن طاوس عن أبيه قال قلت لعلي بن حسين بن علي ما بال قريش لا تحب عليا فقال لأنه أورد أولهم النار وألزم آخرهم العار .
تاريخ مدينة دمشق ، ج 42 ، ص 290 .
ابن طاوس از پدرش نقل می كند كه گفت : به امام سجاد عرض كردم : چرا قریش علی علیه السلام را دوست نداشت ؟
فرمود : چون سران آنان را به جهنم فرستاد و برای بازماندگانشان جز عار وننگ چیزی باقی نگذاشت .
عثمان بن عفان در گفتگویی كه با امیرالمؤمنین علیه السلام داشته ، به همین مطلب اشاره می كند :
عن ابن عباس ، قال : وقع بين عثمان وعلي عليه السلام كلام ، فقال عثمان : ما أصنع إن كانت قريش لا تحبكم ، وقد قتلتم منهم يوم بدر سبعين ، كأن وجوههم شنوف الذهب ، تصرع أنفهم قبل شفاههم !
شرح نهج البلاغة ، ج 9 ص 23 و التذكرة الحمدونية ، ابن حمدون (متوفاي 608هـ ) ج 7 ، ص 168 ، ناشر : دار صادر ، بيروت ، 1996م ، الطبعة : الأولي ، تحقيق : إحسان عباس ، بكر عباس و نثر الدر في المحاضرات ، منصور بن الحسين الآبي (متوفاي 421هـ) ج 2 ، ص 48 ، ناشر : دار الكتب العلمية ، بيروت /لبنان ، 1424هـ ، 2004م ، الطبعة : الأولي ، تحقيق : خالد عبد الغني محفوط .
ابن عباس می گوید : بین علی علیه السلام و عثمان نزاع و اختلافی پیش آمد عثمان گفت : اگر قریش شما را به جهت كشته شدن هفتاد نفر از آنان در روز بدر دوست ندارند من چه می توانم بكنم .

ب : كینه های مخفی شده در سینه های قریش :
طبرانی در المعجم الكبیر می نویسد :
قلت يا رسول الله ما يبكيك قال ضغائن في صدور أقوام لا يبدونها لك الا من بعدي قال قلت يا رسول الله في سلامة من ديني قال في سلامة من دينك .
المعجم الكبير ، طبراني ، ج11 ، ص60 و تاريخ بغداد ، ج12 ، ص394 و تاريخ مدينة دمشق ، ج42 ، ص322 و فضائل الصحابة ، ابن حنبل ، ج2 ، ص651 ، ح 1109.
علی علیه السلام می گوید : از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدم : چرا گریه می كنی؟ فرمود : كینه هایی در سینه ها حبس شده اند كه پس از رفتن من سرباز خواهند نمود .
عرض كردم : آیا دین من سالم خواهد ماند ؟
فرمود : آری دینت سالم می ماند.

ج : حیله گری امت در حق امیرالمؤمنین (علیه السلام) :
حاكم نیشابوری در المستدرك می نویسد :
عن ابي ادريس الاودي عن علي رضي اللّه عنه قال: إنّ ممّا عهد إليّ النبي صلي اللّه عليه وآله أنّ الأمّة ستغدر بي بعده.
علی علیه السلام می فرماید : پیامبر خدا به من فرمود : مردم پس از من با تو كینه ورزی خواهند كرد .
و بعد از نقل روایت می گوید :
هذا حديث صحيح الاسناد ولم يخرجاه.
المستدرك ، ج 3 ، ص140 ، باب إخبار النبي بقتل علي عليه السلام و تاريخ بغداد ، خطيب بغدادي ، ج11 ، ص216 و البداية والنهاية ، ابن كثير ، ج 6 ، ص218 و مجمع الزوائد ، هيثمي ، ج 9 ، ص137 .

انتقام از علی علیه السلام بجای پیامبر صلی الله علیه وآله:
قریش در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ، از آن حضرت شكست های متعددی متحمل شدند و هیچ وقت نتوانستند این شكست ها را جبران كنند. بعد از رحلت آن حضرت ، تلاش كردند كه انتقام آن را از اهل بیت آن حضرت و به ویژه از امیرالمؤمنین علیه السلام بستانند كه اتفاقاً موفق نیز بودند . امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ای می فرماید :
اللَّهُمَّ انّي اسْتَعْديكَ عَلي قُرَيْش ، فَاِنَّهُمْ اضْمَرُوا لِرَسوُلِكَ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ ضُروُباً مِنَ الشَّرِّ وَ الْغَدْرِ، فَعَجَزوُا عَنْها ، وَ حُلْتَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَها، فَكانَتِ الْوَجْبَةُ بي ، وَ الدَّآئِرَةُ عَلَيَّ .
اللَّهُمَّ احْفَظْ حَسَناً وَ حُسَيْناً، وَ لا تُمَكِّنْ فَجَرَةَ قُرَيْشٍ مِنْهُما ما دُمْتُ حَيّاً، فَاِذا تَوَفَّيْتَني وَ انْتَ الرَّقيبُ عَلَيْهِمْ، وَ انْتَ عَلي كُلِّ شَيْ ءٍ شَهيدٌ.
شرح نهج البلاغة ، ابن أبي الحديد ، ج 20 ، ص 298 .
از تو بر قریش كمك می خواهم ، آنان كینه ها و بدی های فراوانی نسبت به فرستاده ات در دل داشتند ؛ اما از اجرای آن ناتوان ماندند و تو بین آنان و خواهش هایشان مانع بودی ، و اكنون نوبت به من رسیده است و به طرف من هجوم آورده اند .
بار خدایا حسن وحسین مرا حافظ باش ، و تا زنده هستم دست قریش را از آسیب رساندن به آنان دور فرما ، وچون بمیرم تو خود بر آنان حافظی ، و تو بر هر چیزی شاهد و ناظری .
و در روایتی دیگر می فرماید :
كل حقد حقدته قريش علي رسول الله صلي الله عليه وآله أظهرته في وستظهره في ولدي من بعدي ، ما لي ولقريش ! إنما وترتهم بأمر الله وأمر رسوله ، أفهذا جزاء من أطاع الله ورسوله إن كانوا مسلمين ! .
شرح نهج البلاغة ، ابن أبي الحديد ، ج 20 ص 328 و ينابيع المودة لذوي القربي ، القندوزي ، ج 1 ص 407 .
قریش تمام كینه هایی كه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در دل داشت در حق من آشكار نمود و پس از من به زودی در حق فرزندان من نیز آن را ابراز خواهد كرد ، مرا با قریش چه كار ؟! ، همانا به امر خدا و رسول با آنان جنگیدم ، آیا این است سزای كسی كه خدا و پیامبرش را اطاعت كرده است ؟
برای اثبات این مطلب می توان به دلایلی دیگر نیز استناد جست كه از آن جمله است:

الف : معاویه تلاش می كرد كه یك نفر از بنی هاشم باقی نماند :
امیرالمؤمنین علیه السلام در روایتی می فرماید :
والله لود معاوية ، أنه ما بقي من بني هاشم نافِخُ ضِرمةٍ إلا طعن في بطنه (نيطه) ، إطفاء لنور الله : ( ويأبي الله إلا أن يتم نوره ولو كره المشركون ) .
الفايق في غريب الحديث ، جار الله الزمخشري ، ج 2 ، ص 282 غريب الحديث ، ابن قتيبة ، ج 1 ، ص 367 و عيون الأخبار ، ابن قتيبة ، ج1 ، ص78 ، طبق برنامه مكتبة الشاملة و مروج الذهب المسعودي ، ج1 ، ص356 طبق برنامه المكتبة الشاملة و شرح نهج البلاغة ، ابن أبي الحديد ، ج 5 ص 221 و و النصائح الكافية ، محمد بن عقيل ، ص 112 و النهاية في غريب الحديث ، ابن الأثير ، ج 3 ، ص 86 و ج 5 ، ص 90 و لسان العرب ، ابن منظور ، ج 3 ، ص 63 و ... .
به خدا سوگند معاویه دوست داشت كه هیچ یك از بنی هاشم باقی نماند ؛ مگر این كه شكمش دریده شود تا نور خدا را خاموش كند ، غافل از این كه : خدا می خواهد كه نور خود را به كمال رساند ؛ گر چه كافران و خدا ناباوران را خوش آیند نباشد .

ب: تخریب خانه های بنی هاشم:
ابو الفرج اصفهانی در الأغانی می نویسد :
أمر عمرو صاحب شرطته علي المدينة بعد خروج الحسين أن يهدم دور بني هاشم ففعل وبلغ منهم كل مبلغ .
الاغاني ، ج4 ، ص155 .
پس از بیرون رفتن امام حسین علیه السلام از مدینه ، یزید به فرمانده نیروهای نظامی اش عمرو بن سعید دستور داد تا خانه های بنی هاشم را ویران كند ، او هم طبق فرمان عمل كرد ؛ بلكه هر كاری از دستش بر می آمد انجام داد .

ج : شادی عمرو بن سعید از كشته شدن امام حسین علیه السلام :
قتل الحسين بن علي قال فدخلت علي عمرو بن سعيد فقال ما وراءك فقلت ما سر الأمير قتل الحسين بن علي فقال نادي بقتله فناديت بقتله فلم أسمع والله واعية قط مثل واعية نساء بني هاشم في دورهن علي الحسين ... .
تاريخ الطبري ، الطبري ، ج 4 ، ص 357 و نهاية الأرب في فنون الأدب ، شهاب الدين النويري (متوفاي 733هـ) ج 20 ، ص 297 ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1424هـ - 2004م ، الطبعة : الأولي ، تحقيق : مفيد قمحية وجماعة .
حسین علیه السلام به شهادت رسیده بود ، نزد عمرو بن سعید رفتم ، گفت : چه خبر؟ گفتم : آنچه امیر را خوشحال كرده است كشته شدن حسین بن علی است ، گفت: قتل حسین را به مردم اعلان ، در بین مردم خبر كشته شدن حسین را پخش كردم ، به خدا سوگند صدای گریه و ناله زن ها را از خانه های بنی هاشم شنیدم كه هیچگاه چنان ناله هایی نشنیده بودم ... .
و نیز ابن أبی الحدید می نویسد :
وأما مروان ابنه فأخبث عقيدة ، وأعظم إلحادا وكفرا ، وهو الذي خطب يوم وصل إليه رأس الحسين عليه السلام إلي المدينة ، وهو يومئذ أميرها وقد حمل الرأس علي يديه فقال :
يا حبذا بردك في اليدين * وحمرة تجري علي الخدين * كأنما بت بمسجدين *
ثم رمي بالرأس نحو قبر النبي ، وقال : يا محمد ، يوم بيوم بدر وهذا القول مشتق من الشعر الذي تمثل به يزيد بن معاوية وهو شعر ابن الزبعري يوم وصل الرأس إليه . والخبر مشهور .
شرح نهج البلاغة ، ابن أبي الحديد ، ج 4 ، ص 72 .
و اما مروان پسر او (حكم) از خود او بد عقیده تر و ملحدتر و كافرتر بود ، و او است كه هنگام امارتش در مدینه چون سر مقدس حسین علیه السلام به دست او رسید ، سر را روی دست گرفت و این شعر را خواند :
به به از این خنكی تو كه بر روی دست احساس می شود و از این گلگونی چهره ات ، گویی شب را در محشدین به سر برده ای !
آن گاه سر را به طرف قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم افكند و گفت : ای محمد ، امروز به تلافی روز بدر!
و محمد بن عقیل در النصایح الكافیة می نویسد :
( وذكر ) أبو عبيدة في كتاب المثالب وأبو جعفر في تاريخه إن عبيد الله بن زياد كتب إلي عمرو بن سعيد بن العاص وهو وال علي المدينة الشريفة يبشره بقتل الحسين عليه السلام فقرأ كتابه علي المنبر وأنشد رجزا ثم أومأ إلي القبر الشريف وقال : يا محمد يوم بيوم بدر فأنكر عليه قوم من الأنصار .
النصائح الكافية ، محمد بن عقيل ، ص 75 .
عبید الله بن زیاد به والی مدینه عمرو بن سعید بن عاص نام نوشت و كشته شدن حسین را به او بشارت داد ، نامه را بالای منبر بر مردم خواند سپس به قبر رسول خدا اشاره كرد و گفت : ای محمد! امروز تلافی روز بدر است ، گروهی از انصار به وی اعتراض كردند .

انگیزه حسد قریش نسبت به امیرالمؤمنین (علیه السلام) :
بر كسی پوشیده نیست كه امیرالمؤمنین علیه السلام در دامان رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پرورش یافته ، نخستین كسی است كه به آن حضرت ایمان آورد و او را در تمامی مصائب یاری كرده است . رسول خدا نیز او را بیش از هر كسی دوست می داشت ؛ تا جایی كه دخترش را به آن حضرت داد و در روز مؤاخات با او رسماً عقد اخوت بست و ... .
این مسائل دست به دست هم داد تا آتش حسادت نسبت به آن حضرت در دل قریشیان شعله ور شود، وتا زمانی كه رسول خدا زنده بود ، این آتش خطرناك زیر خاكستر باقی مانده بود ؛ ولی با رحلت آن حضرت سر برآورد و شعله ور شد؛ تا جایی كه خلافت را كه حق آن حضرت بود غصب و انواع و اقسام ظلم ها را در حق وی روا داشتند .
و اما آن چه سبب شعله ور شدن این همه حسادت در وجود قریش شد عبارتند از:

تعیین امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام به عنوان خلیفه :
تردیدی نیست كه امیرالمؤمنین علیه السلام مقام ویژه و بس عظیمی نزد برادر و پسر عمویش رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم داشت . پیامبر اسلام در طول دوران بعثت از امیرالمؤمنین تمجید و به جانشینی وی تصریح می كرد، و در موقعیتهای مناسب با الفاظ و عبارات گوناگون ، خلافت آن حضرت را برای مردم تشریح واعلام می كرد و هرگونه شك و تردید ی را در این باره رفع می كرد .
در سال سوم بعثت ، همزمان با اعلام رسالت ، در جلسه مشهور به «یوم الدار» جانشینی وی را نیز برای پیروانش بیان كرد و فرمود :
إن هذا أخي ووصيي وخليفتي فيكم فاسمعوا له وأطيعوا
تاريخ الطبري ، الطبري ، ج 2 ، ص 63 و الكامل في التاريخ ، ابن الأثير ، ج 2 ، ص 63 و المناقب ، الموفق الخوارزمي ، ص 8 و تفسير البغوي ، ج 3 ، ص 400 و شرح نهج البلاغة ، ابن أبي الحديد ، ج 13 ، ص 211 و ... .
این علی برادر و وصی وجانشین من در بین شما است ؛ پس گوش به فرمان وی باشید و از او اطاعت كنید .
مردم وقتی فهمیدند ریاست عامه و ولایت مطلقه بعد از رسول خدا از آنِ امیرالمؤمنین علیه السلام است ، از جا برخواستند و با خنده خطاب به ابوطالب گفتند :
به تو دستور داده است كه از پسرت اطاعت كنی و حرف شنوی داشته باشی .

عقد اخوت ، میان رسول خدا و امیرالمؤمنین علیه السلام :
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم مراسم عقد اخوت را در دو مرحله برگزار كرد ، مرحله اول در مكه و مرحله دوم در مدینه و از میان تمام مسلمانان علی بن أبی طالب علیه السلام برای برادری خودش انتخاب كرد و فرمود :
تو برای من همانند هارون برای موسی هستی ، جز این كه بعد از من پیامبری وجود ندارد .
ابن عبد البر در ترجمه امام علی علیه السلام می نویسد :
آخي رسول اللّه صلي اللّه عليه وآله وسلم ، بين المهاجرين ، ثم آخي بين المهاجرين والأنصار ، وقال في كل واحدة منهما لعلي : أنت أخي في الدنيا والآخرة.
الاستيعاب ، ابن عبد البر ، ج 3 ، ص 1099 .
رسول خدا بین مهاجران عقد برادری بست ، سپس بین مهاجران و انصار و در هریك از این دو مراسم به علی فرمو د: تو در دنیا و آخرت برادر من هستی .
و ابن اثیر در اسد الغابة می نویسد :
وأخاه رسول الله صلي الله عليه وسلم مرتين فان رسول الله آخي بين المهاجرين ثم آخي بين المهاجرين والأنصار بعد الهجرة وقال لعلي في كل واحدة منهما أنت أخي في الدنيا والآخرة .
أسد الغابة ، ابن الأثير ، ج 4 ، ص 16 .
رسول خدا دو دفعه علی را به برادری خودش انتخاب و معرفی كرد ؛ زیرا آن حضرت بین مهاجران عقد اخوت را بست و پس از هجرت بین مهاجران و انصار ، و در هر مرتبه به علی فرمود : تو برادر من در دنیا و آخرت هستی .

پیروزی علی علیه السلام ، در جنگ ها :
پیروزی امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ های زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ، یكی از مواردی بود كه حسادت دیگران را برافروخت و باعث شد كه بعد از رسول خدا با آن حضرت دشمنی كنند .

تمام ایمان در برابر شرك :
در سال پنجم هجرت ، زمانی كه امیرالمؤمنین علیه السلام برای مبارزه با عمرو بن عبدود فرستاد ، فرمود :
برز الايمان كله إلي الشرك كله .
شرح نهج البلاغة ، ابن أبي الحديد ، ج 13 ص 261 و ينابيع المودة لذوي القربي ، القندوزي ، ج 1 ص 281.
ایمان كامل در برابر تمامی شرك قرار گرفت .

قندوزی حنفی در ینابیع المودة می نویسد :
عن حذيفة رضي الله عنه قال : قال رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم : ضربة علي في يوم الخندق أفضل أعمال أمتي إلي يوم القيامة .
ينابيع المودة لذوي القربي ، القندوزي ، ج 1 ، ص 282 .
ضربه شمشیر علی در جنگ خندق برترین اعمال امت من تا روز قیامت است .
و قاضی ایجی در المواقف در مقایسه فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام با خلیفه اول به طور قطعی این مطلب را پذیرفته و می نویسد :
الرابع الشجاعة : تواتر مكافحته للحروب ولقاء الأبطال وقتل أكابر الجاهلية حتي قال صلي الله عليه وسلم يوم الأحزاب ( لضربة علي خير من عبادة الثقلين ) وتواتر وقائعه في خيبر وغيره .
كتاب المواقف ، عضد الدين الإيجي (متوفای 756هـ) ج 3 ، ص 628 ، ناشر : دار الجيل - لبنان - بيروت - 1417هـ - 1997م ، الطبعة : الأولي ، تحقيق : عبد الرحمن عميرة .
رویارویی علی با قهرمانان عرب در جنگ ها و كشتن بزرگان مشركان ، نشان از شجاعت او است و همین برای او بس كه رسول خدا در جنگ احزاب فرمود : ضربه علی در خندق برتر از عبادت جن و انس است .
و همچنین سعد الدین تفتازانی نیز در قیاس آن حضرت با ابوبكر می نویسد :
وأيضا هو أشجعهم يدل عليه كثرة جهاده في سبيل الله وحسن إقدامه في الغزوات وهي مشهورة غنية عن البيان ولهذا قال النبي صلي الله عليه وسلم لا فتي إلا علي ولا سيف إلا ذو الفقار وقال صلي الله عليه وسلم يوم الأحزاب لضربة علي خير من عبادة الثقلين .
شرح المقاصد في علم الكلام ، سعد الدين التفتازاني (متوفاي791هـ) ، ج 2 ، ص 301 ، ناشر : دار المعارف النعمانية - باكستان - 1401هـ - 1981م ، الطبعة : الأولي .
علی به دلیل فراونی پیكارهایش در راه خدا و آثار ارزشمندش درجنگ ها كه نیازی به گفتگو ندارد شجاع ترین مسلمان است و به همین جهت بود كه رسول خدا در باره وی فرمود : جوانمردی نیست جز علی ، و شمشیری نیست مگر ذوالفقار ، و در روز احزاب فرمود : یك ضربه شمشیر علی از عبادت جن و انس بهتر است .
خدا و رسولش علی را دوست دارند :
در سال هفتم هجری در جنگ خیبر ، زمانی كه دیگران نتوانستند قلعه خیبر را فتح كنند، رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود :
فردا پرچم را به دست كسی خواهم سپرد كه خدا و رسول او را دوست دارند و او نیز خدا و رسول را دوست دارد ، كرّاری است كه هرگز فرار نمی كند و تا سنگر دشمن را فتح نكند ، باز نخواهد گشت .
محمد اسماعیل بخاری در صحیحش داستان را این گونه نقل می كند :
أَخْبَرَنِي سَهْلٌ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَعْنِي ابْنَ سَعْدٍ قَالَ قَالَ النَّبِيُّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمَ خَيْبَرَ لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَدًا رَجُلًا يُفْتَحُ عَلَي يَدَيْهِ يُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيُحِبُّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ فَبَاتَ النَّاسُ لَيْلَتَهُمْ أَيُّهُمْ يُعْطَي فَغَدَوْا كُلُّهُمْ يَرْجُوهُ  فَقَالَ أَيْنَ عَلِيٌّ فَقِيلَ يَشْتَكِي عَيْنَيْهِ فَبَصَقَ فِي عَيْنَيْهِ وَدَعَا لَهُ فَبَرَأَ كَأَنْ لَمْ يَكُنْ بِهِ وَجَعٌ فَأَعْطَاهُ فَقَالَ أُقَاتِلُهُمْ حَتَّي يَكُونُوا مِثْلَنَا فَقَالَ انْفُذْ عَلَي رِسْلِكَ حَتَّي تَنْزِلَ بِسَاحَتِهِمْ ثُمَّ ادْعُهُمْ إِلَي الْإِسْلَامِ وَأَخْبِرْهُمْ بِمَا يَجِبُ عَلَيْهِمْ فَوَاللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ بِكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ يَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَمِ .
صحيح البخاري ، ج 4 ، ص 20 و صحيح مسلم ، ج 7 ، ص 121 ، 122 .
از سهل بن سعد روایت كرده است گفت كه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله در روز خیبر ، فرمود : فردا پرچم اسلام را به مردی خواهم سپرد كه خیبر به دست او فتح می شود و خدا و رسول را دوست می دارد ، و خدا و رسول هم او را دوست می دارند . مسلمانان آن شب را در این اندیشه سپری كرده و به استراحت پرداختند كه فردا پرچمدار اسلام چه كسی خواهد بود ؟ و اینك لحظه موعود فردا رسیده است ، همه چشم ها به دست پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله دوخته شده كه پرچم را به دست چه شخصی به اهتزاز در می آورد . در این حال پیغمبر اكرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود : علی كجاست ؟
یكی از حاضران پاسخ داد : علی علیه السّلام به درد چشم گرفتار است . رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله حضرت علی علیه السّلام را نزد خودش طلبید ، سپس آب دهان مبارك را به چشم علی علیه السّلام مالید و دعا كرد بلافاصله درد چشم برطرف شد ، آنچنان كه از آغاز دردی نداشته است ! پیغمبر اكرم صلّی اللّه علیه و آله پرچم پر افتخار اسلام را به حضرت علی علیه السّلام داد و فرمود : با این مردم نبرد می كنم تا مانند خودمان از نعمت اسلام برخوردار شوند . سپس خطاب به علی علیه السّلام ، فرمود : اینك با كمال قدرت و توانائی و با آرامش خاطر به مسیر خود ادامه بده همین كه به خیبر رسیدی ، نخست آنان را به آئین اسلام دعوت كن و آنچه بر آن ها واجب می گردد به اطلاعشان برسان . به خدا سوگند ! اگر خدا بوسیله تو مردی را به اسلام هدایت كند ، بهتر است برای از شتران سرخ مو .
و جالب این است كه بسیاری از علمای اهل سنت از زبان عمر بن الخطاب نوشته اند كه او گفته بود :
هیچ گاه امارت را به اندازه آن روز دوست نداشته ام كه رسول خدا امارت را به علی داد .

مسلم نیشابوری در صحیحش می نویسد :
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ يَوْمَ خَيْبَرَ لَأُعْطِيَنَّ هَذِهِ الرَّايَةَ رَجُلًا يُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يَفْتَحُ اللَّهُ عَلَي يَدَيْهِ قَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ مَا أَحْبَبْتُ الْإِمَارَةَ إِلَّا يَوْمَئِذٍ قَالَ فَتَسَاوَرْتُ لَهَا رَجَاءَ أَنْ أُدْعَي لَهَا قَالَ فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ فَأَعْطَاهُ إِيَّاهَا .
صحيح مسلم ، ج 7 ، ص 121 و مسند احمد ، ج 2 ، ص 384 .
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله در روز خیبر فرمود : پرچم اسلام را در اختیار مردی قرار می دهم كه خدا و رسول را دوست می دارد و خداوند خیبر را به دست او فتح می كند . عمر بن خطّاب گفت : آن روز بود كه خواهان امارت بودم و در این رابطه با همدستانم ، آهسته سخن گفتم و آرزو می كردم (كه ای كاش) رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله مرا پرچمدار اسلام معرفی كند .
(ولی بر خلاف انتظار) رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله، علی را به حضور طلبید و پرچم اسلام را به دست او داد .

بستن تمام درها به سوی مسجد ، جز در خانه علی علیه السلام :
یكی از مسائلی كه شعله های حسد را در دل های دیگران شعله ور كرد ، این بود كه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دستور دارد تمام درهایی كه به سوی مسجد باز شده اند بسته شود ، جز در خانه امیرالمؤمنین علیه السلام . این فرمان آن قدر بر صحابه گران آمد كه حتی لب به اعتراض گشودند و دلیل آن را جویا شدند ؛ پیامبر فرمود : من دستور بسته شدن درها را صادر كرده ام مگر در خانه علی ، شنیده ام بعضی سخنانی گفته اند ، به خدا سوگند من از جانب خودم این كار را نكردم ؛ بلكه فرمان از جانب خدا صادر شد و من انجام دادم.
در روایت زید بن أرقم آمده است :
عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ كَانَ لِنَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَبْوَابٌ شَارِعَةٌ فِي الْمَسْجِدِ قَالَ فَقَالَ يَوْمًا سُدُّوا هَذِهِ الْأَبْوَابَ إِلَّا بَابَ عَلِيٍّ قَالَ فَتَكَلَّمَ فِي ذَلِكَ النَّاسُ قَالَ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَحَمِدَ اللَّهَ تَعَالَي وَأَثْنَي عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي أَمَرْتُ بِسَدِّ هَذِهِ الْأَبْوَابِ إِلَّا بَابَ عَلِيٍّ وَقَالَ فِيهِ قَائِلُكُمْ وَإِنِّي وَاللَّهِ مَا سَدَدْتُ شَيْئًا وَلَا فَتَحْتُهُ وَلَكِنِّي أُمِرْتُ بِشَيْءٍ فَاتَّبَعْتُهُ .
مسند احمد ، الإمام احمد بن حنبل ، ج 4 ص 369 ، ح 18484 .
ابن حجر عسقلانی بعد از نقل روایت می گوید :
أخرجه أحمد والنسائي والحاكم ورجاله ثقات .
فتح الباري ، ابن حجر ، ج 7 ص 13 .
احمد ، نسائی و حاكم این روایت را نقل كرده اند و روات آن مورد اعتماد هستند .
و حاكم نیشابوری بعد از نقل آن می نویسد :
هذا حديث صحيح الاسناد ولم يخرجاه .
المستدرك ، الحاكم النيسابوري ، ج 3 ص 125 .
این روایت با شرایطی كه مسلم و بخاری قبول دارند ، صحیح است ؛ ولی آن ها نقل نكرده اند .

فرستادن علی علیه السلام برای خواندن سوره برائت :
در سالهای آخر عمر رسول خدا بود كه سوره برائت نازل شد . این سوره باید برای كفار مكه خوانده می شد . ابتدا ابوبكر برای خواندن آن به طرف مكه رفت ؛ اما در میان راه فرستاده رسول خدا آن را از ابوبكر گرفت و به امیرالمؤمنین داد، ودر این باره فرمود :
لا يذهب بها الا رجل مني وأنا منه .
مسند احمد ، الإمام احمد بن حنبل ، ج 1 ، ص 331 و المستدرك ، الحاكم النيسابوري ، ج 3 ، ص 133 و الإصابة ، ابن حجر ، ج 4 ، ص 467 و البداية والنهاية ، ابن كثير ، ج 7 ، ص 374 و ... .
این آیات را جز من ویا كسی كه از من باشد نباید بر مردم مكه بخواند.

ازدواج امیرالمؤمنین با فاطمه علیهما السلام :
روایات فراوانی در كتاب های شیعه و سنی وجود دارد كه بسیاری از صحابه ؛ از جمله خلیفه اول و دوم برای خواستگاری از فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند ؛ اما نبی مكرم اسلام دست رد به سینه همه آن ها زد ؛ ولی وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام خواستگاری كرد ، بلا فاصله قبول و دخترش را به ازدواج او درآورد . این مسأله نیز باعث شد كه شعله های حسادت در وجود دیگران شعله ور شود ؛ تا جایی كه حتی زنان خود را نزد فاطمه سلام الله علیها فرستادند و از امیرالمؤمنین علیه السلام عیب جویی كرده و گفتند كه او فقیر است و ... .
ابن حجر هیثمی در باب 11 از صواعق محرقه كه آن را بر ضد شیعه نوشته است ، می گوید :
وأخرج أبو داود السجستاني أنّ أبا بكر خطبها ، فأعرض عنه صلي الله عليه وآله ، ثمّ عمر فأعرض عنه ...
الصواعق المحرقة ، 163 .
ابو داود سجستانی نقل كرده است كه ابوبكر از حضرت زهرا خواستگاری كرد ، رسول گرامی اسلام او را رد كرد ، سپس عمر خواستگاری كرد رسول خدا او را نیز رد كرد ...
ابن حبان در صحیحش و نسائی در سننش می نویسند :
عن عبد الله بن بريدة عن أبيه قال خطب أبو بكر وعمر رضي الله عنهما فاطمة فقال رسول الله صلي الله عليه وسلم إنها صغيرة فخطبها علي فزوجها منه .
سنن النسائي ، ج 6 ، ص62 و خصائص أميرالمؤمنين (علیه السلام) ، النسائي ، ص 114 و صحيح ابن حبان ، ابن حبان ، ج 15 ، ص 399 و...
عبد الله بن بریده از پدرش نقل می كند كه ابوبكر و عمر از فاطمه خواستگاری كردند ، پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم به آن ها فرمود : فاطمه خردسال است ، سپس علی علیه السلام خواستگاری نمود ، پیامبر او را به ازدواج علی علیه السلام درآورد .
حاكم نیشابوری بعد از نقل این حدیث می گوید :
هذا حديث صحيح علي شرط الشيخين ولم يخرجاه .
المستدرك ، ج 2 ، ص167.
این حدیث ، طبق شرائطی كه بخاری و مسلم در صحت روایت قائل بودند صحیح است ؛ اما آن دو نقل نكرده اند .
متقی هندی می نویسد :
خطب أبو بكر وعمر فاطمة إلي رسول الله صلي الله عليه وسلم فأبي رسول الله صلي الله عليه وسلم عليهما .
كنز العمال ، المتقي الهندي ، ج 13 ، ص 114 .
ابوبكر و عمر فاطمه را از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم خواستگاری كردند ، آن حضرت نپذیرفت .
و همچنین هیثمی می نویسد :
عن حجر بن عنبس ، فقال : خطب أبو بكر وعمر رضي الله عنهما فاطمة رضي الله عنها فقال النبي صلي الله عليه وسلم هي لك يا علي . رواه الطبراني ورجاله ثقات .
مجمع الزوائد ، ج 9 ، ص204 و أسد الغابة ، ابن الأثير ، ج 1 ، ص 386 و ج 5 ، ص 520 و المعجم الكبير ، الطبراني ، ج 4 ، ص 34 و مجمع الزوائد ، الهيثمي ، ج 9 ، ص 204 و ... .
حجر بن عنبس می گوید : ابوبكر و عمر فاطمه (سلام الله علیها) را از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم خواستگاری كردند ، پیامبر خطاب به علی علیه السلام فرمود : فاطمه برای تو است . این روایت را طبرانی نقل كرده و راویان آن مورد اعتماد هستند .

نتیجه :
از آن چه گذشت ، این نتیجه را می گیریم كه عوامل بسیاری ؛ از جمله حسادت ها ، كینه ها و بغض هایی كه قریش از آن حضرت به خاطر كشتن پهلوانان و قهرمانان آن ها در جنگ های مختلف در دل داشتند ، سبب شد كه حق امیرالمؤمنین غصب و آن حضرت خانه نشین شوند .

موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)
مصطفی عباسی هرازی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page