ابوالقاسم، متكلّم و محدّث مورد اعتماد شيعى كه به تاريخ جنگها نيز آشنايى داشت، اصالتا اهل «انبار» (يكى از استانهاى شمالى عراق) بود، اما پدران او در كوفه اقامت داشتند. به همين دليل، شيخ طوسى او را كوفى الاصل دانسته است. وى در كوفه ديده به جهان گشود و در سامرّاء زندگى را به انجام رساند، ولى تاريخ ولادت و وفات او دقيقا معلوم نيست. وى از اصحاب امام هادى عليهالسلام (م 254 ق) و امام حسن عسكرى عليهالسلام (م 260 ق) بود و با آن دو امام ديدار داشت. همچنين بخشى از دوران غيبت صغرا (255 ـ 329 ق) را درك كرد و درباره نشانه هاى ظهور امام مهدى (عج) رواياتى نقل نموده است. بنابراين، وى مىبايست دست كم تا نيمه دوم سده سوم زنده بوده باشد؛ چنانكه از برخى از شاگردان او، كه تا اوايل سده چهارم حيات داشته اند، برمىآيد كه وفات او احتمالاً در اواسط نيمه دوم سده سوم (حدود 275 ه) اتفاق افتاده است. درباره تولّد او نيز نمىتوان سخن قاطعى گفت، اما روايات او، كه بيشتر با يك واسطه از امام صادق عليهالسلام (م 148 ق) نقل مىشوند، گواه آن هستند كه وى عمرى نسبتا طولانى داشت و احتمالاً در دهههاى پايانى سده دوم چشم به جهان گشود.
وى اصالتا اهل كوفه بود و تحصيلات خود را در اين شهر آغاز نمود. پس از فراگيرى فقه و حديث، به بصره عزيمت نمود و پس از مدتى اقامت، راهى بغداد گرديد و با برخى از مكاتب كلامى بغداد آشنا شد. گفته مىشود كه وى به مذهب «جبر» و «تشبيه» گرايش داشت و با مسلك اهل حديث همعقيده بود. معلوم نيست مدت اقامت او در بغداد چه اندازه بود، اما اين اندازه روشن است كه وى در بغداد نماند و از آنجا به «سرٌ من رأى» (سامرّاء) مهاجرت نمود و تا پايان زندگى در آنجا ماندگار شد. وى در سامرّاء نزد برخى از استادان سنّى همچون مسعدة بن صدقه عبدى (م. بعد 203 ق) نيز شاگردى نمود و از اين استاد درباره آداب زيارت امام حسين عليهالسلام و موضوعات ديگرى در زمينه فقه و اعتقادات، حديث بسيار شنيد. اين احاديث اكنون در جوامع روايى شيعه موجودند. شايد اقامت و پايان زندگى او در سامرّاء باعث شد تا خطيب بغدادى به اشتباه، او را اهل سامرّاء معرفى كند. با اين حال، طوسى در گزارش خود، محل وفات او را شهر بغداد دانسته است.
وى در مدت حيات علمى خود، استادان متعددى ديد كه از جمله آنها، عبدالرحمن بن اشعث و محمّد بن ابى عمير (م 217 ق) هستند. همچنين نزد برخى از استادان سنّى، كه خود از شاگردان امام صادق عليهالسلام بودند، مانند حسين بن علوان كلبى و ضحّاك بن محمّد بن شيبان، شاگردى نمود. سپس با اندوختههايى كه نزد استادان ياد شده داشت، به تربيت شاگرد اشتغال يافت و در طول مسافرتش به شهرهاى گوناگون عراق، آموختههايش را به نسل بعد انتقال داد كه در اين ميان، محدّثان بلندآوازه اى همچون سعد بن عبداللّه اشعرى (م 299 ق)، عبداللّه بن جعفر حميرى (م. بعد 297 ق)، سهل بن زياد آدمى (م. بعد 255 ق)، محمّد بن على بن محبوب، على بن حسن بن فضال كوفى (م 290 ق)، على بن ابراهيم بن هاشم (م. 307 ق) و على بن يعقوب هاشمى از معارف حديثى و فقهى او بهره بردند.
از تأليفات او، كتاب التوحيد، كتاب الفضائل، كتاب الخطب، كتاب المغازى، كتاب الدعاء و مسائل لابى الحسن الثالث عليهالسلام معرفى شده اند.
هارون بن مسلم بن سعدان كوفى
- بازدید: 2225