فقط یک لحظه تصوُر کنید که چهارشنبه سوری مراسمی مذهبی بود که هر سال به طور میانگین بیش از 10 کشته، بیش از 500 نفر زخمی و قطع عضو، صدها میلیون تومان خسارات و اینمقدا ر رُعب و وحشت و راه بندان ایجاد میکرد.
حتما تا حالا شاهد انواع و اقسام تحلیلهای مذهب ستیز به دلیل این مراسم بودیم. که آتش بازی هم شد شادی؟! چرا فکر آبرو و تصویر جهانی از ایران و ایرانی، توی رسانه های جهانی نیستین! چرا پولشو به فقرا نمی دید؟! حتما کمپین میزدند که هر کی توی راه بندون چهارشنبه سوری گیر کرده و از سر و صدای ترقه ها، چرتش پریده، سلفی بگیره بفرسته! شاید حتی آقای دبیرکل سازمان ملل هم میانهی چُرت زدنهایش از این وضعیت ابراز نگرانی کرده بود و این آئین نابخردانه را منشأ خشونت! و ضد حقوق بشر هم معرفی میکرد..
اما واکنشها نسبت به این مراسمِ سنتی چیست؟
می گویند سنتی صحیح است! که باید به روش صحیح اجرا شود و اجرای آن به روش کنونی هیچ ربطی به بنیان گذاران آن ندارد.
این نوع تحلیل، حتماً روش صحیحی است اما چرا پای باقی امور و آداب و مراسمات مذهبی که میرسد، شمشیر را از رو بسته و بابت یک مسالهی جزئی تمام یک کلیت اصیل و دیرین دینی زیر سؤال میرود؟
پاسخ ساده است:
اطوارهای روشنفکری می گوید: به هر چه رنگ دینی دارد (که اتفاقا اغلب آنها عقلانی و مفید هم هست) با شدت هر چه تمام حمله کن و هر چه که رنگ غیردینی دارد، حتی اگر خرافی و مضر یا آلوده به روشهای غلط، از آن دفاع و آن را ترویج کن...
بلی فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا
بل ران علی قلوبهم فاصبر علی مایقولون و سبح بحمد ربک
قل یا ایها الکافرون لااعبد ماتعبدون ...لکم دینکم و لی دین