وقتی معاویه، چهره پلید خود را نشان می‌دهد

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

إبن أبی شيبه (استاد بخاری) می‌گويد:
وقتی معاويه صلح نامه را امضاء كرد، به مسجد كوفه آمد و بر منبر رفت و گفت:
ما قاتلتكم لتصلوا و لا لتصوموا و لا لتحجوا و لا لتزكوا و قد أعرف أنكم تفعلون ذلك و لكن إنما قاتلتكم لا تأمر عليكم و قد أعطاني الله ذلك و أنتم له كارهون.
به خدا سوگند! من با شما نجنگيدم كه روزه بگيريد، نماز بخوانيد، به زيارت خانه خدا برويد، زكات بپردازيد. شما اين كارها را انجام می دهيد. بلكه به اين جهت بود كه بر شما فرمانروايی كنم و خدا آن را به من عطا فرمود، در حالی كه شما را خوشايند نبود.
المصنف لإبن أبي شيبة الكوفي، ج7، ص251
شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج16، ص46
مقاتل الطالبيين لأبو الفرج الأصفهاني، ص45
الإرشاد للشيخ المفيد، ج2، ص14

معاويه در اولين لحظه، چهره واقعی خود را به مردم نشان داد. بعد شروع كرد به جسارت كردن به امام حسن (عليه السلام) و أميرالمؤمنين (عليه السلام) و علناً گفت: و جميعها تحت قدمي و لا أفي بشئ منها.
همه مفاد صلح نامه زير قدم من است و به هيچ كدام وفا نخواهم كرد.
امام حسن (عليه السلام) هم در همان جا از خودش دفاع كرد و فرمود:
أيها الذاكر عليا! أنا الحسن و أبي علي و أنت معاوية و أبوك صخر و أمي فاطمة و أمك هند و جدي رسول الله و جدك حرب و جدتي خديجة و جدتك قتيلة، فلعن الله أخملنا ذكرا و ألأمنا حسبا و شرنا قدما و أقدمنا كفرا و نفاقا. فقال طوائف من أهل المسجد: آمين آمين.
اى آن كه على را به بدى ياد كردی! من حسن هستم و پدرم على است، تو معاويه هستی و پدرت صخر است، مادر من فاطمه و مادر تو هند است، جد من رسول الله و جد تو حرب است، جده من خديجه و جده تو فتيله است. پس خدا لعنت كند از ما دو نفر آن كس را كه نامش پليدتر و حسب و نسبش پست تر و سابقه اش بدتر و كفر و نفاقش پيش تر بوده است.
گروه های مختلفی كه در مسجد بودند، گفتند: آمين، آمين!
مقاتل الطالبيين لأبو الفرج الأصفهاني، ص46
شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج16، ص47
الإرشاد للشيخ المفيد، ج2، ص15

خيلی جالب است كه راويان اين روايت و خود أبو الفرج اصفهانی هم مى گويند آمين.
قال فضل: فقال يحيي بن معين: و نحن نقول آمين. قال أبو عبيد: و نحن أيضا نقول آمين. قال أبو الفرج: و أنا أقول آمين.
ما هم الآن كه اين روايت را نقل می كنيم، از قول خودمان و شيفتگان أهل بيت (عليهم السلام) آمين می گوييم.
اين گفتار معاويه نشان داد كه به هيچ چيز پای بند نبود. هنوز مركّب عهدنامه خشک نشده بود كه آن را زير پا گذاشت و نقض كرد.