شخصيت حضرت عبدالعظيم در نظر امامان(ع) وعالمان بزرگ شيعه

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

عبدالعظيم بن عبدالله بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب ـ ع ـ، صاحب كتاب «خطب اميرالمؤمنين» و «اليوم والليلة»، مشهور به حضرت عبدالعظيم و شاه عبدالعظيم، از سادات حسنى و از بزرگان اين خاندان، و مورد احترام امامان عصر خود و از راويان موثق است.
متأسفانه با همه جلالت قدر، زندگانى و حتى تاريخ ولادت و رحلت او به درستى روشن نيست. ليكن به موجب روايتى كه از امام هادى ـ ع ـ در باب فضيلت زيارت او آمده، روشن مى شود كه پيش از شهادت اين امام بزرگوار (254 ه* .ق.) درگذشته است و مى توان گفت در آغاز دهه ششم از سده سوم هجرى و در خلافت «المعتز» زندگانى را بدرود گفته است.
مؤلف كتاب «جنة النَّعيم» با آنكه نام زوجه آن جناب را هم نوشته[1]، متعرض تاريخ ولادت، سن و سال دقيق رحلت او نشده و تنها نويسد:
«پس بايد وفات حضرت عبدالعظيم، اوايل 250 هجرى، چند سال قبل از شهادت حضرت امام على النقى ـ ع ـ باشد».[2]
از امامان بزرگوار، با امام جواد، امام هادى و امام عسكرى ـ عليهم السلام ـ معاصر بوده است. امّا آيا محضر حضرت امام على بن موسى ـ ع ـ را هم درك كرده و از او حديثى شنيده است؟ مؤلف الذريعه در اين باره نويسد:
«عصر امام رضا و امام جواد ـ عليهماالسلام ـ را درك نمود و ايمان خود را بر امام هادى ـ ع ـ عرضه كرد. و از برخى كتابها نقل است كه وفات او در نيمه شوال سال 252 هجرى است».[3]
ابن بابويه در «من لايحضره الفقيه[4]» در باب روزه يوم الشك، روايتى از او از امام رضا ـ ع ـ آورده و ذيل آن نوشته است: «مصنف كتاب گويد حديثى است غريب و آن را جز از طريق عبدالعظيم حسنى نمى شناسم».
همچنين در تعليقه شهيد ثانى بر «خلاصه» آمده است كه حضرت رضا ـ ع ـ بر زيارت او توصيه فرموده است.[5] ليكن عالم رجالى معاصر جناب آقاى شوشترى نويسد:
«ظاهر اين است كه روايت حضرت رضا ـ ع ـ در وجوب بهشت براى زيارت فاطمه دختر موسى بن جعفر ـ ع ـ است، نه براى عبدالعظيم»[6].
سيد استاد بزرگوار آيت الله خويى ـ ره ـ ، آنچه را كه در كتاب «اختصاص» آمده است كه امام هشتم به عبدالعظيم فرمود: «سلام مرا به اولياى من برسان»، به خاطر ارسال حديث نامعتمد دانسته و نوشته اند: «متحصل از كلمات اصحاب ما اين است كه عبدالعظيم، رضا ـ ع ـ را نديده است، تا چه رسد كه در حيات آن امام درگذشته باشد».[7]
پس ظاهراً بلكه مطمئناً وى محضر امام هشتم را درك نكرده و مستقيماً از او روايتى نشنيده است.
به هرحال چون موضوعى كه اين جانب، تحقيق در آن را تعهد كرده ام حرمت اين بزرگوار در ديده علما و ائمه اطهار است، بيش در اين باره سخن را به درازا نمى كشانم.
سيد عبدالعظيم حسنى ـ چنانكه نوشتيم ـ مورد احترام امامان عصر خويش بوده است و عالمان انساب و تذكره نويسان در طول زمان او را به جلالت قدر ستوده اند. و روايتها از او در كتابهاى علماى شيعه آمده است؛ از جمله، روايتى كه از ابوبصير از امام صادق ـ ع ـ در بيان (الذين يستمعون القول فيتَّبعُون أحسنه) در كافى است.[8]
مقام او نزد ائمه اطهار
آنچه جلالت قدر اين بزرگوار و امامزاده عالى مقدار را هر چه بيشتر آشكار مى سازد، و عظمت مقام او را نشان مى دهد، فرموده امام عصر اوست درباره اش و همين سخنان است كه دانشمندان علم رجال را به تكريم او واداشته است.
سخن امام هادى ـ ع ـ درباره وى
ابوتراب رويانى از ابوحماد رازى آرد كه بر على بن محمد ـ ع ـ در «سُرّ مَنْ راى» درآمدم، و او را از مسائل حلال و حرام پرسيدم و مرا پاسخ گفت. چون او را وداع گفتم فرمود:
«حماد! اگر براى تو مشكلى در دين پيش آيد، از عبدالعظيم بن عبدالله حسنى بپرس و سلام مرا به او برسان».[9]
همچنين اين امام بزرگوار درباره او دعا كرده و دين او را درست خواند. صدوق به اسناد خود از وى نويسد:
بر امام خويش على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب ـ ع ـ درآمدم. چون مرا ديد فرمود: «مرحبا بر تو اى ابوالقاسم! تو به حق دوست مايى». گفتم: «پسر رسول خدا! مى خواهم دين خود را بر تو عرضه كنم تا اگر پسنديده است بر آن ثابت بمانم تا خدا را ديدار كنم». فرمود: «بگو!» و چون عقيدت خويش عرضه كردم امام فرمود: «ابوالقاسم؛ به خدا اين دين خداست كه آن را براى بندگانش پسنديده است. بر آن پايدار باش. خدايت در دنيا و آخرت بر آن پايدار بدارد»[10].
نيز صدوق آورده است كه مردى بر ابوالحسن على بن محمدهادى ـ ع ـ درآمد. امام ـ ع ـ از او پرسيد كجا بودى؟ گفت به زيارت حسين ـ ع ـ رفته بودم. فرمود: «اگر قبر عبدالعظيم را كه نزد شماست زيارت مى كردى، چون كسى بودى كه قبر حسين ـ ع ـ را زيارت كرده است»[11].
نظر دانشمندان شيعه درباره او
سده چهارم هجرى[12]
1) صدوق، محمد بن على بن حسين بن موسى بن بابويه (م 381 ه* .ق.) كتابى درباره اين بزرگوار به نام «اخبار عبدالعظيم»[13] دارد كه در آن خبرهاى روايت شده از او را آورده است. وى درباره عبدالعظيم نوشته است: عابد، پارسا و مرضى بود.[14]
2) صاحب، اسماعيل بن عبّاد، اديب و دانشمند معروف (متوفاى 385 ه* .ق.)، وزير مؤيدالدوله و فخرالدوله ديلمى، مشهور به صاحب بن عبّاد، به تقاضاى شخصى، رساله اى در نسب اين بزرگوار نوشته و در ضمن آن چنين آورده است:
پارسا و دين دار و عابد و شناخته به امانت و صدق لهجت بود، و عالم به امور دين، و قائل به توحيد و عدل، و روايت بسيار از او نقل است. از ابوجعفر محمد بن على بن موسى [ع] و پدرش ابوالحسن صاحب عسكر [ع] روايت كند و آن دو امام را براى او نامه هاست.[15]
3) ابونصر [سهل بن عبدالله] بخارى مؤلف كتاب «سرالانساب» كه به نقل مؤلف الذريعه از دانشمندان سده چهارم هجرى است، او را به زهد و علم ستوده و گويد در رى، در مسجد شجره مدفون است.[16]
سده پنجم هجرى
1) علم الهدى و التّقى سيد مرتضى (م 436 ه* .ق.) وى را با صفتهاى «سيد پارسا، عالم، زاهد، بلند مرتبت، بزرگ منزلت» ستوده و نويسد:
از امامان، امام جواد، امام هادى و امام عسكرى ـ عليهم السلام ـ را درك كرد و شيعه از حديثها و روايتهاى او تاكنون بهره برده است.[17]
2) دانشمند رجالى مشهور ابوالعباس احمد بن على بن احمد بن عباس معروف به نجاشى (م ـ 450 ه* .ق.) در كتاب رجال خود داستان آمدن اين سيد بزرگوار را به رى و مخفى زيستن و به عبادت پرداختن او را آورده (چون اين داستان در بيشتر كتابها و از جمله كتابهاى زيارت آمده، از نوشتن آن صرف نظر مى كنيم)، سپس سلسله روايت خود را از وى از طريق احمد بن على تا به ابوتراب رويانى مى آورد و مى نويسد: عبدالعظيم بن عبدالله، همه روايتهاى خود را براى ما حديث كرد.[18]
3) شيخ الطائفه محمد بن الحسن الطوسى (م 460 ه* .ق.) نويسد: عابد، پارسا و مرضى بود.[19]
4) سيد عالم نسب دان ابواسماعيل ابراهيم بن عبدالله بن حسن بن على شاعر، صاحب كتاب «منتقلة الطالبيه»[20]، در زمره طالبيانى كه به رى آمده اند درباره عبدالعظيم نويسد:
ابوالقاسم، عبدالعظيم بن عبدالله بن على بن حسن بن زيد، محدث و زاهد بود. او را مشهدى است در شجره رى و قبر او زيارت كنند. مادر او ام ولد است.
سده هفتم
ُ در كتاب «الشجرة المباركة فى الانساب الطالبية» كه آن را از امام فخر رازى[21] دانسته اند آمده است:
عبدالعظيم در رى كشته شد و مزار او بدان جا معروف و مشهور است.[22]
آنچه در باب كشته شدن حضرت عبدالعظيم در اين كتاب (منسوب به امام فخر) آمده، در كتابهاى ديگر نيست. تنها مؤلف «جنة النعيم» نويسد:
بناءً على هذا استبعادى نمى رود كه حضرت عبدالعظيم به امر سلطان جائر و خليفه معاصر مقتول شده باشد و اين بعد از اجتماع شيعيان و محبين و نشر احوال و فضايل و مآثر شريفش بوده است.[23]
ولى آيا كتاب «الشجرة المباركة» از فخر رازى است؟ چنانكه مصحح محترم در مقدمه كتاب نوشته اند، هيچ كس از تذكره نويسان، چنين كتاب را در شمار تأليفات فخر رازى نياورده است.
سده هشتم
1) تقى الدين، حسن بن على بن داود حلّى؛ [مرحوم سيد جلال الدين محدث نويسد:
وى ظاهراً متوفى در نيمه اول سده هشتم هجرى است چه كتاب خود را در هفتصد و هفت به پايان رسانيده است.]
تقى الدين درباره او نويسد:
ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبدالله بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب، عابدى پارسا و پسنديده بود.[24]
2) حسن بن يوسف بن على بن مطهّر معروف به علامه حلى (م 726 ه* .ق.) در كتاب «خلاصه» درباره او گويد:
عالم، عابد و پارسا بود و او را حكايتى است كه دلالت بر حسن حال او كند و ما آن حكايت را در كتاب كبير آورده ايم.
مؤلف «روضات» نويسد:
شايد مقصود از حكايت، داستان عرض دين است بر امام عصر خويش.[25]
سده نهم
1) مؤلف كتاب «عمدة الطالب»، سيد احمد بن على داودى حسنى (م 828 ه* .ق.) نويسد:
از عبدالله بن على شديد، عبدالعظيم متولد شد. سيدى زاهد كه در مسجد شجره رى مدفون است و قبر او را زيارت كنند و فرزند او محمد است و محمد را اولادى نبود.[26]
و هم اين مؤلف در كتابى ديگر نويسد:
و نسل على الشديد بن الحسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب ـ عليه السلام ـ از عبدالله بن على است و نسل عبدالله از احمد بن عبدالله و عبدالعظيم و حسن... و عبدالعظيم زاهدى بزرگ بود و پسر او محمد نيز.[27]
سده يازدهم
1) محمد باقر بن محمد استرآبادى مشهور به ميرداماد (م 1041)؛ وى در «الرواشح السماوية» گفته است:
از سخنان ذايع شايع اين است كه طريق روايت از جهت ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبدالله حسنى، مدفون به مشهد شجره رى ـ رضى الله تعالى عنه و أرضاه ـ حسن است، چه او ممدوح است و نصى بر توثيق او نيست. ليكن در نظر من، ناقد بصير و متبصر خبير اين نظر را مستهجن و قبيح مى شمارد و اگر درباره او جز حديث عرض دين و حقيقت معرفت او و فرموده امام هادى ابوالحسن ثالث ـ ع ـ كه «تو به حق دوست مايى» و نسب شريف وى كه از سلاله نبوت است نبود، او را كفايت مى كرد.[28]
مرحوم نورى نويسد:
محقق داماد در «رواشح» در شرح حال و در فضل زيارت او روايتهاى متضافره آورده؛ از جمله اينكه كسى كه او را زيارت كند بهشت براى او واجب است.[29]
سده دوازدهم
1) شيخ محمد بن حسن حر عاملى (م 1104) مؤلف كتاب «وسائل الشيعه» نويسد:
ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبدالله بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب ـ ع ـ ، عابد و پارسا بود و او را حكايتى است كه دلالت بر حسن حال او كند. ابن بابويه گفته است اومرضى بود. علامه و نجاشى نيز چنان گفته اند. صدوق در «ثواب الاعمال» آورده است كه زيارت او چون زيارت حسين ـ ع ـ است.[30]
2) علامه مجلسى (م: 1110 ه* .ق.) ذيل عنوان «فضل زيارت عبدالعظيم» روايت منقول از امام هادى ـ ع ـ را كه زيارت عبدالعظيم برابر زيارت حسين ـ ع ـ است از «ثواب الاعمال» صدوق و «كامل الزيارات» و نيز داستان در آمدن او را به رى تا به خاك سپرده شدنش در باغ عبدالجبار نقل كرده است.
3) محمد بن على اردبيلى (تاريخ ولادت و وفات او به تحقيق معلوم نيست و چون اجازه مجلسى براى او در سال 1098 صادر شده پس مى توان او را از علماى سده يازدهم و متوفاى سده دوازدهم به شمار آورد).
اردبيلى درباره عبدالعظيم نويسد:
عبدالعظيم بن عبدالله حسن علوى ... عابد و پارسا بود و او را حكايتى است كه بر نيكويى او دلالت كند (سپس همان روايتى را كه مردى از اهل رى نقل كند آورده است)[31].
سده سيزدهم
1) محمد بن اسماعيل حائرى (م 1215 ه* .ق.) در كتاب «منتهى المقال فى علم الرجال» درباره او نويسد:
او راست كتاب «خطب اميرالمؤمنين»[ع]. وى مردى عابد و پارسا بود.
سده چهاردهم
1) حاج ميرزا ابوالقاسم نراقى مؤلف كتاب «شعب المقال فى احوال الرجال» نويسد:
ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبدالله بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب ثقه اى جليل القدر بود. گريزان از سلطان به رى درآمد و در آنجا بمُرد و به خاك سپرده شد. امام هادى ـ ع ـ به بعض از اصحاب خود فرمود: اگر قبر عبدالعظيم را زيارت مى كردى چون كسى بودى كه حسين بن على ـ ع ـ را زيارت كرده است.[32]
[2 و 3) سخن حاجى حسين محدث نورى (م 1320 ه* .) و نيز سخن سيد محمد باقر خوانسارى، صاحب روضات (م 1313 ه* .) درباره او، ذيل سده يازدهم نقل شد.]
مفصل ترين و جامع ترين شرحى كه تاكنون درباره طبقه او در ميان راويان و روايتهاى رسيده از او ديده ام به شرحى است كه استاد معظم حضرت آية الله خويى در مجلد دهم از «معجم رجال الحديث» از صفحه 46 تا 51 و از 407 تا 408 آورده و پس از او آنچه در «قاموس الرجال» است.[33]
بالجمله از آنچه اين عالمان بزرگوار در طول هزار سال و بيشتر نوشته اند و آنچه امام عصر وى درباره او فرموده است، و ثاقت و بلكه جلالت قدر و بزرگى شأن او معلوم مى گردد.
________________________________________
1 - جنة النعيم والعيش السليم، المولى باقر بن اسماعيل اللمازندرانى (م 1313 ه* .) ص 124 چاپ سنگى تهران.
2 - جنة النعيم، ص 402
3 - الذريعه، ذيل عنوان خطب اميرالمؤمنين (ع).
4 - من لا يحضره الفقيه، ج 2 ص 80
5 - روضات الجنّات، محمدباقر الخوانسارى، ج 4 ص 210
6 - قاموس الرجال، التسترى، ج 5 ص 374
7 - معجم رجال الحديث، ج 10 ص 49
8 - اصول كافى ج 1 ص 392. براى اطلاع از مجموع روايتهاى رسيده از وى به «معجم رجال الحديث» مراجعه شود.
9 - رساله صاحب بن عباد به نقل رى باستان، حسين كريمان، ج 1، ص 356. روضات، ج 4، ص 208
حضرت آية الله خوئى نوشته اند اين روايت لااقل از جهت مرسل بودن ضعيف است (معجم رجال الحديث، ج 10، ص 49).
10 - توحيد، ص 81 ـ 82. روضات، ج 4 ص 207 و 208
11 - روضات، ج 4 ص 211 به نقل از ثواب الاعمال، ص 460. قاموس الرجال، ج 5، ص 346
12 - ترتيب قرن بر حسب درگذشت نويسنده است.
13 - ريحانة الادب، محمدعلى مدرّس تبريزى.
14 - جنة النعيم.
15 - روضات، ج 4، ص 208
16 - سرالانساب، ص 10 به نقل رى باستان، ج 1، ص 389
17 - جنة النعيم، ص 479؛ رى باستان، ج 1، ص 387
18 - رجال نجاشى، چاپ سنگى تهران 1317 ه* .ق.
19 - جنة النعيم، ص 471
20 - منتقلة الطالبيه، نسخه عكسى كتابخانه لغت نامه دهخدا.
21 امام فخر رازى (م 606 ه* )، از دانشمندان اهل سنّت است.
22 - الشجرة المباركة، ص 64، منشورات كتابخانه آية الله مرعشى.
23 - جنة النعيم، ص 401
24 - كتاب الرجال، چاپ مرحوم محدث، ص 226
25 - روضات، ج 4 ص 210
26 - عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب، ص 75
27 - الفصول الفخرية، چاپ مرحوم محدث، ص 107
28 - روضات، ج 4، ص 209 و آن از الرواشح.
29 - مستدرك الوسائل، ج 10، ص 367
30 - وسائل، چاپ دار احياء التراث، ج 20، ص 229 ـ 228
31 - جامع الرواة، الاردبيلى، ص 460
32 - شعب المقال، النراقى، ص 71 ـ 70
33 - قاموس الرجال، التسترى، ج 5 ص 347 ـ 345

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page