امام هادی علیه السلام زير نظر و مراقبت

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

در صفحات پيش ديديم كه هدف متوكل از احضار يا دعوت امام(ع) به سامره نزد خود و نزد ياران خود،محو كردن او در حاشيه دربار خلافت‏ بود تا حتى الامكان گوش و چشم او را بپايد و هيچ نكته زندگانى او چه صادر،چه وارد،از نظر دور نمايد.

امام با خويشتندارى در برابر آنان تظاهر به اين ميكرد كه آنچه درباره‏وى عمل مى‏كنند مورد قبول اوست و بهر حال با سياست دولت عباسيان ‏موافق است.دعوت به ضيافت را از طرف آنان مى‏پذيرفت و بر خوانشان‏ مى‏ نشست و در مجالس و مراسم آنان شركت مى‏جست (4)
اين موضع امام(ع)در برابر دولت،مسامحه يا چشم پوشى يا فروتنى‏نبود.زيرا چنين چيزى با شخصيتى مانند شخصيت امام(ع)مطابقت نداشت.
هر گونه فروتنى امام(ع)در برابر دستگاه به اين معنى بود كه بر ضد مصالح ‏عالى اسلام رفتار كرده است.اگر دولت احساس ميكرد كه امام(ع)از مواضع خود چشم پوشيده است،بالاترين مقام و موقعيت و جاه و جلال را تقديم‏وى ميكرد،بى آنكه وى را وادار به اقامت اجبارى و مراقبت‏شديد كند.
امام(ع)توجه داشت كه سياست‏ ستمگرانه آنان نسبت به او روز بروزتندتر و بيشتر مى‏شود تا جائيكه متوكل در پايان حكومت‏خود به علت ‏سعايتها و خبرچينى‏ ها بر ضد امام(ع)،او را زندانى كرد.آن اخبار،متوكل را هوشيارميكرد و شك را در او بيدار مى‏ساخت و وادارش مى‏نمود تا خانه امام(ع)را در مراقبت‏ شديد قرار دهد تا آگاه گردد كه آن اخبار درست است‏يا خير.
افتراها و خبر چينى ‏ها با شكست روبرو گرديد
1-همه خبرها و افتراها هميشه با شكست روبرو ميگرديد،بى آنكه‏از نظر كشف اطلاعات درباره حقيقت كار و فعاليت هاى امام(ع)به نتيجه برسد.
جاسوسان خليفه،هميشه وقتى باز ميگشتند تاكيد ميكردند كه در سراى آن‏بزرگوار(ع)، چيزى كه مايه شك باشد وجود نداشته است. (5) اين خبر به ‏متوكل آرامش ميداد و نسبت به حضرت امام(ع)،قدردانى و احترام خاصی ‏ابراز ميداشت.
امام هادى(ع)،هر بار كه خانه‏اش مورد بازديد قرار ميگرفت،موفق‏مى‏شد آنچه را كه مشكوك بود پنهان سازد زيرا پولها و نوشته‏ هائى به حضرتش‏ فرستاده مى‏شد كه لازم بود از نظر دولت پنهان ماند.هر گاه ميخواست كارى‏را كه آشكار شدن آن از نظر دولت براى او(ع)،محظورى داشت،پنهان دارد،روش رمز به كار مى‏برد (6).
2-هر وقت‏ سراى امام(ع)مورد بازرسى قرار ميگرفت،با نهايت‏ آرامش و سكون،خود را به بى اعتنائى مى‏زد و طورى وانمود مى ‏فرمود كه‏ از بيگناهى خود اطمينان دارد.به پاسبانانى كه براى تجسس مى‏ آمدند كمك‏ ميكرد تا ماموريت ‏خود را انجام دهند.براى آنان چراغ مى‏ افروخت و اطاق،هاى خانه را به آنان نشان ميداد تا براى دولتيان ايجاد شبهه نشود كه او فعاليت‏ غير عادى دارد.
اگر امام(ع)جز اين موضعى اتخاذ مى ‏فرمود،با رفتار خود شك‏ حكمرانان را در مورد فعاليت هاى خويش بر مى‏ انگيخت.بارها خانه امام را بازرسى ميكردند و آن در اثر سخن چيني هاى‏«بطحانى‏»نزد متوكل بود كه مى‏گفت امام داراى پول و اسلحه مى ‏باشد و متوكل بي درنگ به‏«سعيد»حاجب،فرمان ميداد به خانه امام(ع)حمله برد و هر چه پول و اسلحه بدست مى‏ آوردنزد او آورد.
يك بار«سعيد»بوسيله نردبانى از خيابان وارد پشت بام خانه امام(ع)گرديد و در تاريكى از نردبان پائين آمد و نمى‏دانست چگونه وارد اتاقها شود.امام(ع)با كمال آرامش او را ندا در داد و فرمود:«اى سعيد بر جاى‏باش تا شمعى برايت بياورم‏».سعيد گفت:بر جاى ماندم تا شمع آوردند.
در نور شمع پائين رفتم.او را ديدم،عبائى پشمين بر تن و كلاهى از همان جنس‏ بر سر داشت و سجاده او به حصيرى در برابرش گسترده،روى به قبله دارد.
پس مرا گفت:«اينك خانه ‏ها-يعنى اطاق ها-»وارد آن غرفه ‏ها شدم‏و بازرسى كردم و چيزى نيافتم‏».
سعيد كوشيد از امام پوزش طلبد و عذر مامور بودن خود را بخواهد اماامام(ع)اين آيه را تلاوت كرد:
و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون .
(زود است كه ستمگران بدانند به چه گرفتارى دچار خواهند گشت.) (7)
در رويدادى ديگر به متوكل خبر رسيد كه از شهر قم كه يكى از مراكز طرفداران امام(ع)بود، اموالى به حضرت او فرستاده‏اند.متوكل به وزيرخود«فتح بن خاقان‏»دستور داد كه مراقب اوضاع باشد و نتيجه را به او خبردهد.وزير گماشته خود را كه ابو موسى نام داشت بر اين گماشت تا جريان رازير نظر گيرد و به او خبر آورد (8).
نقش امام(ع)و موضع وى در حوادث
امام در سامره زير نظر جاسوسان متوكل شب و روز مورد مراقبت بودو ميكوشيد طبق آن وضع دشوار رفتار كند و كارهاى خود را در آن محيط سخت‏انجام دهد.فعاليتهاى او(ع)در آن دايره پر تشويش محدود ميشد و حتى الامكان‏ ميكوشيد بر خوردى روى ندهد.او(ع)با توجه به فشار و مراقبت‏ شديدى كه‏ متوجه او ياران او بود،حركت‏خود را در دو زمينه آغاز كرد:
1-آگاه ساختن امت و نشان دادن مواضع علمى خود به صورت پاسخ‏گفتن به شبهه ‏ها و جواب به پرسش هائى كه خليفه از او ميكرد،تا آن امام رادر تنگنا قرار دهد و نتواند از عهده حل آن بر آيد.مثلا متوكل از«ابن سكيت‏»
خواست مساله ‏اى پيچيده و دشوار در حضور او مطرح كند و از امام(ع)جواب‏ آنرا بخواهد. «ابن سكيت‏»،برخى مسائل را كه سخت دشوار ميدانست از امام پرسيد و امام در آن مبارزه و مباحثه پيروز گرديد.
«يحيى بن اكثم‏»،متوكل را گفت:«دوست ندارم پس از پرسشهاى من‏ازين مرد چيزى پرسيده شود زيرا وقتى آشكار گردد كه او دانشمند است رافضيان‏تقويت ميگردند» (9).
امام(ع)پاسخ پرسندگان را ميداد و شبهه ‏هاى كفر آميز را كه در اجتماع او رايج بود رد ميكرد (10).
2-پشتيبانى از پايگاه هاى خود و توجه داشتن به آنها تا در خور امكان،نيازشان را برطرف سازد و كوشش در آموزش آنان و تقويت ايمانشان به شخص ‏امام(ع)به عنوان اينكه در همه كارها فرمانده عالى آنان است.
امام با كوشش خستگى ناپذير و فراوان،هم خود را براى تجديد فعاليت ‏پيروان خود مصروف ميداشت.هر وقت فرصت اين كارها دست ميداد و امكان‏ فعاليت پيش مى ‏آمد،پايگاه هاى خود را با هر روشى كه امكان داشت تقويت ‏ميكرد تا در برابر مشكلات،نيروهاى پايدارى بدست آورند و مجهز و آماده ‏باشند.«براى امام هادى(ع)از راه هاى پنهانى و آشكار،و در هر صورت‏ ممكن،پولهاى سرشار از قبيل خمس و زكات و خراج مى‏رسيد و آنها را درمصالح عمومى اسلام به مصرف مى‏رسانيد تا جنبش فرو ننشيند.اين فعاليت ها البته دور از چشم حكمرانان و مركز حكومت عباسيان بود (11).
موضع عباسيان در برنامه ريزى امام(ع)
اما حكمرانان عباسى براى بدست گرفتن كارهاى امام(ع)و عارى‏ كردن برنامه امام از هر گونه تاثير و لگام زدن بر معارضه او،با روش هاى زيرعمل ميكردند:
1-صف آرايى در برابر امام(ع)و به مبارزه طلبيدن او(ع)از نظرعلمى.
درين مورد،نقشه‏هاى آنها با شكست روبرو گرديد زيرا چنانكه گفتيم،امام(ع)پاسخ پرسشها و استفتائات آنان را ميداد.
2-كوشش در جلب امام و كشانيدن او بطرف خود و نزديك ساختن او به دربار تا افكار وى(ع) بى ثمر و بى تاثير گردد و از پايگاه هاى توده‏اى خوددور افتد.مى‏توان موضع امام(ع)را در پذيرفتن و اظهار موافقت براى حضوريافتن در سامره و همراهى با آنان چنين تفسير كرد:
الف:حمله و فشار و اجبار تا مرز مرگ پيش مى‏آمد و مخالفت وامتناع آشكار امام از حضور يافتن در مجلس متوكل به اين نتيجه مى‏رسيد كه‏حكومت را بر ضد خود تحريك كند و خارج شدن خود را از مدينه،صورت ‏دشمنى با آنان دهد.چنان كارهائى،با سياست گام بگام و مرحله بمرحله‏اى‏كه امام در مقابل دولت ترسيم كرده بود وفق نميداد.
ب:امام(ع)ميخواست،سخن چين ها و افتراهاى بعضى از جاسوسان‏ را كه خواستار گرفتارى و آزردن او بودند،بداند.عبد الله بن محمد كه درمدينه مسئول سپاه و نماز بود،متوكل را متوجه خطرى كرد كه از جانب امام‏او را تهديد مى‏نمود.او معتقد بود كه فعاليت هاى امام(ع) در مدينه،عليه سلامت ‏و امنيت دولت است.او با سخن چينى و نشر خبر،شايع كرد كه در خانه امام(ع)
اسلحه،نيز نامه‏ هائى وجود دارد.ازين رو بود كه امام(ع)مى‏خواست دربرابر حكام طورى حركت كند كه شك و بيمى در دلها برنينگيزد تا شايد بتواندفرصتى بدست آورد و در زمينه ‏هاى لازم به فعاليت پردازد و تحرك و كوشش رادوباره آغاز كند.
ج:امام(ع)شايد با زيستن در محيط طبقات حاكم و با نفوذ دولت‏مى‏خواست به اين امر توفيق يابد كه در ميان آنان سخن حق را رايج گرداند واز موضع عادلانه خود دفاع كند-اين احتمال درست نيست-زيرا آنان براى‏ شخصيت امام احترام قايل بودند و علم و نسب و شرافت او را بزرگ ميداشتند و مى‏ ستودند.امام(ع)،به اين جهت مى‏ توانست در سطوح بالا،محبت واحترام و توجه آنان را بخود جلب كند.
د-امام در آن هنگام اين مساله را ميدانست كه طبيعت‏حكومت عباسى، سراپا بر اساس حسب و نسب مبتنى است و نسبتها و پيوندهاى خانوادگى ومصالح شخصى و واسطه انگيزى، پايه آن است.امام انديشيد كه مى‏توان ازين ‏واقعيت به سود اسلام بهره جست و كوشيد تا از فشار و ستم نسبت به مردم خود بكاهد و خطرهائى را كه به آنجا متوجه است براند.
قيامهاى علويان و دعوت براى رضا از آل محمد(ص)
ديگر از نگرانيها و وحشت فرمانروايان،شورش علويان بود.ازين روبود كه عباسيان در برابر آن، موضعى قاطعانه ميگرفتند تا پيش از آنكه رشديابد و گسترش پيدا كند،آنرا در نطفه خفه كنند و بقاياى آنرا تعقيب نمايندتا از دست آن آشوبها رهائى يابند.بديهى است كه اين چاره گرى و جلوگيرى،با همه وسايل قهر آميز و سركوبى وحشيانه صورت ميگرفت.
درين نظرگاه كينه آميز نسبت به علويان،يعنى حركت ضد علوى،بين‏خليفه و فرمانده و وزير و ساير بندگان و تركان كه در آن اوقات در سامره ‏پايتخت عباسيان پر بودند،تفاوتى وجود نداشت.چنانكه طبقه ذينفع وبرخوردار از همه امتيازهاى طبقاتى و همه فرماندهان و متنفذان كه اعلام ‏صلح و جنگ در دست آنان بود نيز در آن حركت ضد علوى مانند ديگران‏بودند.
در آن هنگام،دولت عباسيان به علت‏سياست ظالمانه خود دچار ناتوانى ‏و پاشيدگى و گسيختگى شده بود و از اندك جنبش علويان به وحشت در مى‏افتادو از سايه آنان نيز بهراس گرفتار مى‏آمد.ازين روى،در مقابل آنان روشى ‏خشن پيش مى‏گرفتند و شورشيان را به بدترين عقوبت مى‏آزردند.
شورشيان علوى اگر در خود احساس قدرتى ميكردند و پيروانى فراهم ‏مى‏ آوردند،در مى‏يافتند كه بايد برنامه‏اى تهيه كنند و نقشه‏اى طرح نمايند تابر ضد حكمرانان فاسد و منحرف خروج كنند.بيشتر شورشها با شعار-«رضا از آل محمد»-مردم را فرا ميخواندند و منظورشان از آن شعار،بهترين شخص ‏از آل محمد(ص)بود و به اعتقاد آنان كسى بهتر از حضرت امام هادى(ع)وجود نداشت.
شورشيان با آن شعار همه گير و گسترده،روش جنگى جالبى بكار مى‏ بردند تا بتوانند نام امام را پنهان دارند تا اگر انقلابيان شكست‏ خوردند،امام در برابر دستگاه حاكم،در موضع اتهام و گرفتارى قرار نگيرد.و خوب‏ ميدانستند كه امام(ع)زير نظر جاسوسان و خبر چينان دولتى قرار دارد و اگربر ضد حكومت،به ايجاد عصيان و تمرد متهم گردد ممكن است بقتل برسد.
بارها به اين حقيقت اشاره كرده ‏ايم و به تاكيد گفته ‏ايم كه امامان(ع)،مبارزه مسلحانه و روياروئى مستقيم را با حكومت وقت به شورشيان علوى ‏محول ميكردند تا وجدان و اراده امت را بر انگيزند و آنان را بر ضد انحراف ‏دولت به مقاومت آموخته كنند.آنان با فداكارى مستمر و پيوسته مى‏كوشيدندتا وجدان و اراده اسلامى را از سقوط نگاه دارند.
امامان(ع)،مخلصان‏ و طرفداران خود را پشتيبانى ميكردند اما به صورت مستقيم يا از گذرگاه ‏تعليماتى كه در دل افراد پايگاه هاشان مؤثر واقع ميشد و آنان را وادار ميكردتا عليه دولت دست به عصيان مسلحانه زنند.
اما به جهت تنگى مجال و مقال نمى‏توان وارد اين بحث‏شد كه همه‏شورشيان علوى بر اساس آگاهى اسلامى در تطبيق احكام اسلام و زير رهبرى‏امام معصوم دست به شورش مى‏زدند يا نه.اما عقيده شايع اين بود كه هدف‏بيشتر آنان همان بوده است. (12)
________________________________
1- كامل-ج 5-ص 304.
2- مروج الذهب مسعودى ج 4 ص 84.
3- تذكره ابن جوزى و موسوعه ص 93.
4- تاريخ غيبت ص 142.
5- همان مدرك.
6- مدرك سابق.
7- سوره شعرا-227-ارشاد ص 310 و فصول مهمه ص 296.
8- مناقب ص 515.
9- مناقب ج 3 ص 507.
10- احتجاج ج 2 ص 251-260.
11- مناقب ج 3 ص 512.
12- براى تفصيل بيشتر به تاريخ غيبت،نوشته صدر به و مقاتل الطالبين مراجعه شود.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page