گذری بر سیره اخلاقی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

 یا رسول الله! کلامت، روشن و فصیح بود. و فراخور عقل و درک مخاطب سخن می گفتی، گاهی سخن را سه بار تکرار می کردی، تا طرف خوب بفهمد. هنگام سخن، کلام را با لبخند می آمیختی، هرگز سخن کسی را قطع نمی کردی، زبان به بدگویی و عیبجویی از دیگران نمی گشودی.
صدایت که می کردند، می گفتی، لبیک! خطبه هایت، از همه کوتاهتر، ولی پرمایه تر بود. زبانت را از آنچه بی مورد و بیهوده بود، فرو می بستی همواره خدا را یاد می کردی و استغفار بر زبان داشتی، چیزی می گفتی که دلها را به هم الفت دهد، نه آنکه میانه ها را به بزند، با کسی مجادله و جر و بحث نمی کردی، هنگامی که سخن می گفتی، همه ساکت بودند، آنچنانکه گویی بر سرشان پرنده نشسته است، سراپا گوش! نزد تو نزاع لفظی نمی کردند، به سخن دیگران، خوب گوش می کردی. محکم و استوار راه می رفتی، گام برداشتنت، چنان بود که نشان می داد ناتوان و کسل نیستی! آنچنان که گویی سنگی از سرازیری می غلطد، با مهابت و چالاک!
وقتی سواره بودی، اجازه نمی دادی دیگران، پیاده پا به پایت راه آیند. یا سوار بر مرکب می کردی یا بر سر موعدی، قرار می گذاشتی. از گذرگاهی که عبور می کردی، عطرت نشان می داد که از آنجا گذشته ای. از هر جا می گذشتی سنگها و درختان، تعظیمت می کردند. در سفرها آخرهای جمعیت راه می رفتی، تا اگر کسی درماند، یا کمک خواست. کمکش کنی.
گاهی سوار اسب می شدی. گاهی بر قاطر و الاغ سوار می شدی، یا بر شتر، و گاهی نیز پیاده! سواره که بودی، دیگران را هم بر ترک می نشاندی. اوقات داخل خانه را به سه قسمت تقسیم می کردی: بخشی برای نیایش و عبادت و برای خدا، قسمتی برای خانواده و بخش دیگری برای کارهای شخصی خود.
در خانه، با خانواده همکاری می کردی،، گوشت می بریدی، شیر می دوشیدی، لباس وصله می زدی، هر غذایی که می پختند، می خوردی، از طعامی بد نمی گفتی، در را می گشودی، کفش خود را می دوختی.
بر زمین می نشستی و بر زمین غذا می خوردی، به خدمتکار خانه وقتی خسته می شد کمک می کردی، زیر اندازت عبایی بود و بالشی از پوست، پر شده از لیف خرما! بر حصیر می خوابیدی، هنگام خواب، مسواک می زدی و دعا می خواندی و چون از خواب بر می خاستی، خدا را سجده می کردی.
کار مراجعه کنندگان را از راه می انداختی، نیازمندان وسائلی را دست خالی رد نمی کردی.
بنده شکور خدا بودی. نور چشمانت نماز بود. وقتی به نماز می ایستادی، از خوف خدا رنگ از چهره ات می پرید. در سینه، ناله های سوزناک و آوای حزینی داشتی. هنگام سجود، چنان بر زمین می چسبیدی، که گویا جامه ای بر زمین افتاده است. وقت نماز که می رسید، دیگر جامه ای بر زمین افتاده است. وقت نماز که می رسید، دیگر کسی را نمی شناختی و به چیزی توجه نداشتی جز به نماز! به نماز عشق می ورزیدی.
فرا رسیدن وقت نماز را انتظار می کشیدی، و هنگام نماز که می شد، می گفتی: ای بلال! خوشحالمان کن، هیچ چیز را بر نماز مقدم نمی داشتی.
می فرمود (به ابوذر): خداوند، فروغ دیدگانم را در نماز قرار داده است. آنگونه که گرسنه، غذا را دوست می دارد و تشنه آب را، من هم شیفته نمازم. با این تفاوت که گرسنه و تشنه، سیر و سیراب می شود، اما من از نماز، سیر نمی شوم.
رکوعها و سجودهای طولانی داشتی. به خدا عرضه می داشتی: پروردگارا! دوست دارم یک روز سیر باشم و شکرت کنم، روز دیگر گرسته باشم تا از تو سؤال کنم.
نشست و برخاستت، همراه با ذکر خدا بود. با آنکه معصوم بودی، ولی آن قدر از خشیت خدا می گریستی که مصلا و سجده گاهت خیس می شد.
هنگام دعا، همچون مسکینان نیازمند دستها را بالا می گرفتی. بنده خدا بودی. یک بار که بر زمین نشسته و با دست غذا می خوردی. زنی گفت: یا رسول الله، چرا مانند بندگان نشسته و غذا می خوری؟ و...فرمودی: وای بر تو! چه کسی بنده تر از من است؟ تو عبد خدا و رسول او بودی.
چهره ات گشاده بود و خوش رو. به هر کس می رسیدی سلام می گفتی. با هر که دست می دادی، آن قدر صبر می کردی که او دستش را بکشد. به صورت کسی خیره نمی شدی. به هیچ کس، دشنام و ناسزا نمی گفتی. بر تند خویی و بداخلاقی دیگران صبر می کردی. هدیه مردم و دعوت بردگان را می پذیرفتی، به عیادت بیماران و تشییع جنازه می رفتی. از اصحاب، تفقد و احوالپرسی می کردی. دیر غضبناک می شدی، زود می بخشیدی، از همه بیشتر عذرپذیر بودی. با بینوایان محروم، هم غذا و همنشین می شدی. پیش دیگران، پایت را دراز نمی کردی، مزاح و شوخی می کردی ولی جز حق نمی گفتی. با یاران، حقله وار می نشستی. خود را برای اصحاب می آراستی و عطر می زدی. باری بر دوش مردم نبودی. در کارهای اجتماعی مشارکت داشتی. بخشنده و سخی بودی. چیزی را از خواستاران مضایقه نمی کردی. به بزرگ هر قومی احترام می کردی.
آری....ای رسول خدا!
وفای به عهد، صدق و راستی، امانت و محبت از ویژگیهای تو بود. از مهمان کار نمی کشیدی، خلف وعده نداشتی، مردم دار و اهل مدارا بودی، سعه صدر و وسعت نظر داشتی، اخلاقت قرآن بود!
قرآن مجسم بودی و آیات عینیت یافته کلام الله!(4)

4) برگرفته از: مکارم الاخلاق، سنن النبی و بحار الانوار، ج 16

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page