آخرین فرستاده خدا (بعثت حضرت رسول صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله)

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

اشاره
قرن‏ها از پیام آخرین پیامبر الهی گذشته و آموزه‏ های الهی، دستخوش تحریف گشته و جامعه که بر اساس اندیشه‏ های سست و ارزش ‏های غیر انسانی بنیاد گرفته بود، سخت در آتش جهل و زشتی و تباهی می‏سوخت. زورمداران و زراندیشان ستوده می‏شدند و نیک ‏اندیشان محترم نبودند. هنگامه ‏ای شگفت بود. در چنین عصری که به جاهلیت موسوم و به نادیده گرفتن حقوق انسان معروف بود، محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله فرمان بعثت یافت. او که آخرین حلقه از سلسله رسولان رهایی بود، در حراء مبعوث شد و آغازین سطور کتاب عظیم رسالتش را با نام الهی و مفاهیمی چون قرائت، کرامت، قلم، علم و انسان رقم زد و پس از آن، سال‏ ها آن پیامبر آزادگی و صداقت با تعالیمی حیات‏ بخش، انسان را به مقصود والا و مقصد اعلی فراخواند و به آموزه ‏هایش در قالب جامعه‏ ای الهی و پیشرو عینیت بخشید.


سروش ایزدی
بعثت و فرود آمدن جبرییل در خولت حرا، بازگشایی راه‏های آسمان به حریم بسته انسان است. آدمی پیچیده در گلیم تغافل، ناگاه صدای سنگ جرس را از در و دیوار می‏شنود و هیاهوی کاروانیان را که به سوی کعبه مقصود رجعت می‏کنند، در می ‏یابد. خداوند، بانگ بیدار باش را از سر رحمت بیکران خود به صدا درآورده است. این سروش ایزدی بر بال جبرییل فرود آمد و از حنجره پاک محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله بر زمین منتشر گردید. باری، وقت است که برخیزیم و غمزه آن نگار به مکتب نرفته را در آخرین طلوع حکمت رب العالمین به تماشا نشینیم.
مبعث، عید ملک و ملکوت
مبعث هم‏چون حوادث دیگر تاریخ نیست. این روز را نه از سر مجاز، که از راه حقیقت «یوم اللّه‏» خوانده‏اند؛ زیرا عید زمین و آسمان و مرکز اتصال خداوند و کارگزاران فرشته فام او و گزیده ‏ترین بنده اوست. مبعث، عید ملک و ملکوت و عید خلق در آستان خالق است. چشم اگر بگشایید، شادی فرشتگان را خواهید دید و گوش اگر نازک کنید، غریو شادمانی سنگ و درخت نیز بر آسمان‏ها بلند است. آدمی مهمان این بزم آسمان زمینی است. باید اهل نظر بود تا در این مجلس فرخنده، از جام فیض، حظی برد و نصیبی.
رستگاری ابدی
همه انسان‏ها در صحیفه‏ های تاریخ گذشته و لحظه ‏های تاریخ نانوشته آینده، همواره نیازمند دست‏یازی به نشانه‏ هایی‏ اند که راه را به ایشان بنماید و از انحراف در مسیر رجعت الی اللّه‏ بازشان دارد. همه لحظه‏ های ناب تاریخ ایمان، نشانه ‏های همین سفر ابدی‏اند. کوچ همواره انسان‏ها تا دره عشق، از منزلگاه ‏هایی این‏گونه گذشته و می‏گذرد و بی‏شک آن رستخیز ناگهان، لحظه پرشور و ناب مبعث پیامبر، این نیک‏ترین بنده حق، والاترین و زیباترین نشانه رستگاری ابدی بشریت است.
مبعث در کلام فاطمه زهرا علیه السلام
همگان بدین معترفند که هیچ کس مانند خاندان پیامبر خاتم صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله که در درک اسرار بعثت، یگانه همه روزگاران و در شیوایی و رسایی سخن، سرآمد همگان بوده ‏اند، نتوانسته حق مطلب را درباره بعثت نبی اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله ادا کند. از این رو شایسته است اسرار بعثت را درکلام دختر ایشان بجوییم: «پروردگار بزرگ، به پایان همه کارها دانا بود و بر دگرگونی ‏های روزگاردر محیط بینا و به سرنوشت هر چیزی آشنا. محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله را برانگیخت تا کار خود را به اتمام و آنچه را مقدر ساخته به انجام رساند. پیغمبر که درود خدا بر او باد، دید که هر فرقه ‏ای دینی گزیده و هرگروه در روشنایی شعله‏ ای خزیده و هر دسته به بتی نماز برده و همگان یاد خدایی را که می‏شناسند از خاطر سترده ‏اند. پس خدای بزرگ تاریکی ‏ها را به نور محمد روشن ساخت و دل‏ها را از تیرگی کفر بپرداخت و پرده ‏هایی را که بر دیده ‏ها افتاده بود، به یکسو انداخت.»
بعثت در حجاز؛ بهترین انتخاب
گزینش حجاز، پیش از هر سرزمین دیگری می‏توانست معجزه بودن دین اسلام را نشان دهد. اگر بعثت در سرزمینی با فرهنگ و تمدنی کهن روی می‏داد، چه بسا در تحلیل آیندگان، آن‏گونه که باید به حقیقت راهی یافته نمی‏شد و چه بسا گمانه های آینده، آن دین را نتیجه قمری چنان تمدنی می‏دانستند. پس باید سرزمینی انتخاب می‏شد که فاقد تمدنی کهن باشد. گذشته از این، بزرگ‏ترین دین و عظیم ‏ترین روشنی، باید با عمیق‏ترین جاهلیت و تاریکی مواجه باشد و آن تاریکی و جهل در حجاز شکل گرفته بود. شاید اگر دین در فضایی روشن‏تر رخ می‏ نمود، سیاهی روزافزون حجاز آن را به مخاطره می‏ انداخت و با مشکل مواجه می‏کرد. پس باید اول لایه ‏های عمیق جهالت شکافته و ظلمت مطلق شکسته می‏شد و این جز در حجاز ممکن نبود.
آخرین درس خد
سرانجام شب انتظار به پایان رسید و سپیده وصل با پیامی به نام خدا، عالم امکان را نورباران ساخت. ابعاد پهناور روح پیامبر بزرگ ما محمد مصطفی صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله، این امانت سنگین را بر شانه‏ های جان خویش دریافت، رازهای الهی را بر صحیفه ضمیر خویش نگاشت و آن‏گاه مدرسه ‏ای فراتر از مکان و خارج از زمان برای نبی‏ اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله بنیان نهاد. اسلام، آخرین درس خدا و مجموع همه درس ‏های ایزدی خطاب به انسان است. پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله آخرین و کامل‏ترین اسوه و آموزگار ایمان و عشق است. قرآن، آخرین صحیفه هدایت و رستگاری است و انسان بی‏هیچ حجاب و پرده‏ای رویاروی حجت بالغه حق قرار گرفته است؛ بعثت، جشن کمال است ؛ جبرئیل، پیام‏آور کمال؛ محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله، تجلی کمال؛ اسلام، درس کمال و آدمیان، مخاطب این کلام و کمال. مبعث فرخنده پیامبر اسلام صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله، خجسته ‏ترین لحظه هدایت انسان و یادآور لحظه ناب اتصال خاک و افلاک و سخن گفتن خدا با انسان‏هاست.
خاکی ‏ترین و آسمانی‏ ترین مرد
علاوه بر آنچه در آینه قرآن و روایات به عنوان معجزات پیامبر صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله شمرده شده، معجزه‏ای دیگر نیز از آن حضرت پدیدار گشته و آن اعجاز شخصیت و رفتارش است که در تمام دوران‏ها نظیر ندارد. در اوج قدرت، همچنان پاک‏ترین و با حیاترین مرد روزگار خویش است. مهربان‏ ترین و بی‏ کینه‏ ترین دل‏ها را در سینه دارد و سراپایش از عشق به انسان‏ها مالامال است. او حتی دشمنان سرسخت و کینه توز دیرین را با محبت در آغوش می‏کشد و برایشان دعا و طلب مغفرت می‏نماید.
پوشش او، کم بهاترین پوشش ‏ها، خانه‏اش از ساده‏ ترین خانه‏ ها و شکمش گرسنه ‏ترین شکم‏ ها بود. کفش و لباس خود را شخصا وصله می‏کرد. شیر می‏دوشید و دستاس می‏نمود. پیشاپیشِ کسی راه نمی‏رفت و تعظیم و چاپلوسی کسی را نمی ‏پذیرفت. با فقیران همسفره بود و بر همگان، حتی کودکان سلام می‏داد و در حالی از دنیا رفت که هیچ‏گونه نقدینه ‏ای از طلا و نقره بر جای نگذاشت.
مؤلفه‏ های جاهلیت در کلام علی صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله
سال‏های طولانی بر مردمی گذشت که بر اثر دوری از مکتب پیامبران، درمنجلاب گمراهی و فساد غوطه ‏ور بودند، نه امنیت جانی داشتند، نه امنیت مالی و ناموسی. سایه شوم جهل و تعصب همه جا را تاریک کرده بود. ظلم و بیداد گری و لجاجت و انواع جنایات هولناک، همه را به ستوه آورده بود؛ به گونه‏ای که به فرموده علی علیه‏ السلام «میوه درخت جاهلیت فتنه و آشوب و غذای مردمش مردار گندیده، لباس زیرینشان ترس و وحشت و لباس رویینشان شمشیر بود. آب حیات انسانی در زمین فرو رفته بود و منارهای هدایت، کهنه و فرسوده شده و پرچم ‏های گمراهی و تیره ‏بختی آشکار گردیده بود».
بعثت، سرآغاز انقلاب فرهنگی
سرآغاز بعثت با نام خدا شروع شد و پس از نام خدا، با خواندن و قلم و علم و آموزش آغاز گردید. این واژه‏های زرین، بیانگر آن است که بعثت، با انقلاب فرهنگی و آگاهی ‏بخشی در همه زمینه ‏ها شروع شد و باید همواره برای پیشبرد اهداف بعثت، به زیربنای استوار آن، یعنی انقلاب فرهنگی اهمیت ویژه داد. بعثت، یعنی سرآغاز مبارزه با هرگونه شرک و انحراف فکری، عقیدتی و عملی و هرگونه خرافات. بعثت، یعنی رستاخیز بر پا خاستن برای نجات انسان‏ها از زیر یوغ اسارت‏ های فکری، اجتماعی و سیاسی؛ بعثت پیامبر اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله، یعنی تبیین و تکمیل همه اهداف پیامبران و کتاب‏های آسمانی و تثبیت و اجرای آن اهداف به طور کامل.
پیام مهم بعثت
قرآن کریم، خط مشی پیامبرخاتم و ایمان آورندگان به آن حضرت را بر دو محور اساسی دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا ترسیم می‏کند و می‏فرماید: «محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند بر کفار سخت می‏گیرند و با همدیگر مهر می‏ورزند». این صراحت، پیام مهمی برای همه مسلمانان در همه مکان‏ها و زمان‏ها دارد و آن اینکه در انجام تکلیف الهی و اجرای مقررات دینی، باید تعارف را کنار گذاشت. رفتار خود پیامبر اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله و امامان معصوم علیهم‏السلام هم دقیقا بر همین خط مشی منطبق بود. پای‏بندی به این خط ‏مشی جامع و در عین حال روشن، می‏تواند امت اسلامی را به همان عزت و عظمت صدر اسلام برساند.
تحولات اخلاقی و حقوقی پس از بعثت
پیامبر اسلام رحمه ‏الله بعد از بعثت، به ویژه در دوره سیزده ساله مکه، کوشیدند رابطه انسان را با خداوند، رابطه ‏ای درست و صحیح تعریف کنند و به انسان‏ها بفهمانند خدای خالق، همواره در کنار آن‏هاست و برای ارتباط با خدای خویش، هیچ نیازی به واسطه ‏ای به نام بت نیست و انسان با هر زبانی می‏تواند با خداوند سخن بگوید و همه انسان‏ها نیز در پیشگاه خداوند مساوی هستند.
زمان بعثت پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله، انسان‏ها به خویشتن نگاهی منفی داشتند و تصور می‏کردند از هویت، استقلال و شخصیت انسانی برخوردار نیستند، بلکه محور در قبیله و جمع بزرگ‏تری به نام نسل و نژاد است که پیامبر این نگاه نادرست را تغییر داد. اصلاح دیگری که آن حضرت صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله بدان اهتمام ورزید، رابطه انسان‏ها با یکدیگر بود. پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله به آنها آموخت تا نگاهشان به یکدیگر انسانی باشد.
اهداف کلی بعثت
با توجه به آیات قرآن، نخستین و اساسی ‏ترین هدف فرستادن پیامبران، دعوت به یکتاپرستی و نفی هرگونه شرک و طاغوت است. قرآن کریم، دو اصل دیگری هم که بیشتر جنبه عملی و روبنایی دارد در دعوت پیامبران بیان می‏کند. آن دو اصل استغفار از گناه و بازگشت به سوی خداست که به روشنی در آیه سوم سوره مبارکه هود بیان شده است: «و اینکه از پروردگار خویش آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید».
اهداف آموزشی و تربیتی بعثت
قرآن در موارد متعددی، اهدافی را از بعثت پیامبران مطرح می‏کند که بیشتر جنبه تعلیمی و تربیتی دارند. از جمله این اهداف تبشیر و انذار است. هدف دیگر، اصلاح فرد و جامعه است؛ اصلاح در تمام ابعاد اندیشه، اخلاق و... قرآن در زمینه اصلاح فردی وپاکسازی انسان‏ها، در سوره مبارکه نازعات به موسی علیه ‏السلام می‏فرماید: «به سوی فرعون برو و به او بگو: آیا می‏خواهی پاکیزه گردی؟ من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا از او بترسی (و گناه نکنی)». این تعبیر قرآن، اشاره لطیفی است به این حقیقت که رسالت پیامبران، پاکسازی انسان‏ها و بازگرداندن طهارت فطری نخستین به آنهاست.
هدف بعثت از نظر قانون و اجتماع
یکی از اهدافی را که قرآن از بعثت پیامبران مطرح می‏کند، برقراری عدالت و حل اختلاف انسان‏ها در اجتماع است؛ یعنی اجرای احکام الهی و سیراب کردن تشنگان عدالت از منبع فیض خداوندگاری. در سوره مبارکه حدید آمده است: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند». یا در آیه شصت و چهارم سوره مبارکه نحل می‏فرماید: «ما قرآن را بر تو نازل نکردیم، مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند، برای آنها روشن کنی».
بعثت و احیای ارزش‏ه
از جمله دست آوردهای بعثت، احیای ارزش‏ها و مفاهیم حیات انسان و عمل و روابط اجتماعی او و تجسم بخشیدن به این ارزش‏ها و مفاهیم بود. فرزند آن اجتماعی که فضل و برتری را بر اساس نسب و ریشه خانوادگی و وضع اجتماعی استوار کرده بود، به پا خاست تا تمام این تعلقات و رنگ‏ها را در هم شکند و اعلان کند تا همه مردم جهان چون دندانه ‏های شانه با یکدیگر برابرند و فریاد «برتری به میزان پارسایی» برآورد و این شعار را لباس حقیقت پوشاند تا مردم از قید استثمار خارج شوند. زاده بیابانی که مردم آن جز به مشکلات ناچیز و سد جوع خویش و در تقسیمات عشایری، جز به تفاخر قبیله ‏ای نمی‏پرداختند، ظاهر شد تا بزرگ‏ترین بارها را بر دوش کشد و رهبری انسان را به عهده گیرد و عالم را نجات بخشد و مظلومان را در سراسر گیتی از استبداد کسراها و قیصرها برهاند