114. سأل سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع
تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد. این عذاب، مخصوص کافران است و هیچ کس نمی تواند آن را دفع کند.
چنان که تفسیر نمونه(357) آورده، بسیاری از مفسران و ارباب حدیث، شأن نزولی برای این آیه نقل کرده اند که حاصل آن چنین است:
هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) علی (علیه السلام) را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه هرکس من مولی و ولی او هستم، علی مولی و ولی او است. چیزی نگذشت که این مسأله در شهرها منتشر شد. نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و این که تو فرستاده او هستی، دهیم؛ ما هم شهادت دادیم. سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی، ما همه این ها را نیز پذیرفتیم؛ اما با این ها راضی نشدی تا این که این جوان (اشاره به حضرت علی (علیه السلام)) را به جانشینی خود منصوب کردی و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه. آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست، این از ناحیه خدااست.
نعمان روی برگرداند، در حالی که می گفت: اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجاره من السماء؛(358) خداوندا! اگر این سخن، حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران!
این جا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت و همین جا آیه سأل سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع نازل شد.
آن چه یاد شد، مضمون عبارتی است که در مجمع البیان(359) از حسکانی(360) با سلسله سندش از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است. همین مضمون را بسیاری از مفسران اهل سنت و روات حدیث، با مختصری تفاوت نقل کرده اند. علامه امینی در الغدیر آن را از سی نفر از علمای معروف اهل سنت (با ذکر مدرک و نقل عین عبارت) نقل می کند؛ از جمله، تفسیر غریب القرآن حافظ ابو عبید هروی؛ تفسیر شفاءالصدور ابوبکر نقاش موصلی؛ تفسیر الکشف و البیان ابو السحاق ثعالبی؛ تفسیر ابوبکر یحیی القرطبی؛ تذکره ابو اسحاق ثعلبی؛ کتاب فرائد السمطین حموینی؛ کتاب دررالسمطین شیخ محمد زرندی؛ تفسیر سراج المنیر شمس الدین شافعی؛ کتاب سیره مجلسی؛ کتاب نورالأبصار سید مؤمن شبلنجی و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطی از شمس الدین الشافعی.(361)
357) تفسیر نمونه، ج 25، ص 7 - 8؛ نیز ر.ک: تنبیه الغافلین، ص 176 - 177.
358) انفاق (8) آیه 32.
359) مجمع البیان، ج 5، ص 352.
360) شواهد التنزیل، ج 2، ص 381 - 382، ح 1030.
361) الغدیر، ج 1، ص 239 - 246 (به نقل از: تفسیر نمونه، ج 25، ص 7 - 8)