سوره فلق

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

 159. بسم الله الرحمن الرحیم
قل أعوذ برب الفلق من شر ما خلق و من شر غاسق اذا وقب و من شر النفاثات فی العقد و من شر حاسد اذا حسد
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر. بگو: پناه می برم به پروردگار سپیده صبح، از شر همه آن چه آفریده است، و از شر هر موجود شرور، هنگامی که شبانه وارد می شود، و از شر آنان که با افسوس، در گره ها می دمند، و از شر هر حسودی، هنگامی که حسد می ورزد.
گویند: لبید بن اعصم یهودی، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را سحر کرد و سپس آن را در چاهی پنهان ساخت. از این رو، آن حضرت بیمار شد. جبرئیل به همراه معوذتین (این سوره و سوره بعدی) نازل شد و پیامبر را از آن جادو آگاه ساخت و گفت: آن جادو در چاه دروان و در میان پوست شاخه خرما و زیر سنگی پنهان است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی (علیه السلام) را برای خثنی سازی آن گره جادو به آن محل فرستاد و فرمود: معوذتین را بر آن بخوان. حضرت، تخته سنگ را برداشت و پوست را بیرون آورده، مشاهده کرد که در آن، خرده های موی سر و دندانه های شانه و چند گره است که با سوزن به هم دوخته شده است.
امام (علیه السلام) آیات این دو سوره را تلاوت کردند. هر آیه ای که خوانده می شد، گرهی باز می شد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خود را سبک می یافت؛ چنان که گویی از بندی رها شده است.(526)
پاسخ به یک اشکال
برخی با استناد به مضمون روایاتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را مصون از تأثیر سحر می داند و نیز با استشهاد به کریمه ... و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلاً مسحوراً أنظر کیف ضربوا لک الأمثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلاً(527) بر این شأن نزول، اشکال کرده اند.
در پاسخ به این اشکال، از علامه طباطبائی (رحمه الله) در تفسیر گرانسنگ المیزان بهره می جوییم:
مراد روایات، نفی از سحر و جنوبی است که موجب فساد عقل بشود، و آن چه در این آیه سوره فرقان، به پیامبر نسبت داده شده، به همان معنا است که البته ساحت مقدس پیامبر، از آن مبرا است؛ ولی تأثیر آن حضرت، از سحری که موجب بیماری جسمی آن بزرگوار گردد، دلیلی بر مصونیت از آن نیست. بنابراین، ایراد به شأن نزول، مندفع است.(528)

526) ر.ک: مجمع البیان؛ الدرالمنثور؛ پرتوی از قرآن و المیزان، ذیل آیات این سوره.
527) فرقان (25) آیه 8 - 9 (... و ستمکاران گفتند: شما از مرد جادو شده ای پیروی می کنید. بنگر که چگونه برایت مثل ها زدند و گمراه شدند و توان راه یافتنشان نیست).
528) ر.ک: المیزان، ج 20، ص 393 - 394