سيره اقتصادي امام باقر(علیه السلام)

(زمان خواندن: 13 - 26 دقیقه)

در يك نگاه
در امور معيشتي و اقتصادي، «منابع درآمد» و «مصارف آن» از مباحث اصلي مي باشد؛ از اين رو، زيبنده است اين دو موضوع را در زندگي امام محمدباقرعليه السلام مورد بررسي قرار دهيم.


الف) منابع مالي
منابع پولي و مادّي امام باقرعليه السلام و ديگر ائمّه معصوم عليهم السلام عبارت بود از:
1. كار و كوشش (كشاورزي، دامداري، تجارت و كارگري)؛
2. موقوفات معصومان عليهم السلام؛
3. هداياي شيعيان و نذورات مردمي؛
4. خمس.(1)
امام باقرعليه السلام پيرامون «خمس» مي فرمايد:
«لا يحلّ لأحد أن يشتري من الخمس شيئاً حتّي يصل إلينا حقّنا؛ براي احدي جايز نيست كه از خمس چيزي را بخرد، مگر اينكه حقّ ما را به ما برساند.»(2)
با مطالعه زندگي آن حضرت، در مي يابيم كه امام عليه السلام در كار كشاورزي بسيار كوشا بوده و از نقاط دور و نزديك - كم و بيش - وجوهات شرعي (خمس) و هدايايي به پيشگاه ايشان تقديم و ارسال مي شد؛ امّا از ناحيه حكومتِ آل مروان و عوامل آن، فشارها و محدوديّت هاي شديدي وجود داشت كه زندگي امام باقرعليه السلام، بني هاشم و شيعيان را در تنگناهاي اقتصادي قرار داده بود؛ مثلاً يكي از منابع تأمين زندگي مادّي اهل بيت عليهم السلام، منطقه حاصلخيز و وسيع «فدك» و «موقوفات» پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم و معصومان عليهم السلام بود كه از دوره خلافت ابوبكر، تحت تصرّف خلفا و حاكمان ستمگر قرار داشت.
ب) مخارج و هزينه ها
امام صادق عليه السلام اوضاع مالي و معيشتي امام باقرعليه السلام را اين گونه بازگو مي كند:
«پدرم از نظر مالي، در وضع و شرايط خوبي نبود؛ مخارج سنگيني از عائله اي بسيار را اداره مي كرد.»(3)
افراد تحت تكفّل آن حضرت، عبارت بودند از:
1. خانواده و فرزندانش.
2. خانواده پدرش امام سجّادعليه السلام.
3. خانواده شيعياني كه دچار خشم و فشار بني اميّه قرار گرفته بودند (خانواده شهدا و زندانيان).
4. فقراي مدينه.
5. افرادي كه از نقاط دور به محضر امام عليه السلام رسيده و تقاضاي كمك مالي مي نمودند.(4)
آري، امام باقرعليه السلام افراد گوناگوني (خانواده شهدا و زندانيان، از كارافتادگان، بيوه زنان، ايتام، بيماران و بردگان) را تحت حمايت و پوشش اقتصادي قرار داده بود؛ به طوري كه برخي از آنها تا هنگام شهادت امام عليه السلام اين واقعيّت و ماجرا را نمي دانستند كه هزينه زندگي آنان، مستقيم و غير مستقيم، از جانب آن حضرت تأمين و فرستاده مي شد و نان آورِ محرومان در تاريكي شب، همان باقرالعلوم عليه السلام بود و بس!
در عصر حكومت عمر بن عبدالعزيز (101 - 99 ق.) تا حدودي گشايش مالي در زندگي امام باقرعليه السلام ايجاد شد؛ چرا كه خليفه اموي علاوه بر برگرداندن «فدك» به آن حضرت، حقوق اهل بيت و بني هاشم را نيز از محلّ بيت المال پرداخت مي كرد.(5)
كار؛ يعني «عبادت»
امام باقرعليه السلام با وجود داشتن خدمتكار و كهولت سن، هرگز از كار و تلاش دست نكشيد؛ در اين رابطه حتّي افرادي به گمان خود، تلاش اقتصادي حضرت را بيانگر نوعي دوري از مفاهيم زهد و قناعت مي دانستند. لذا امام عليه السلام در پاسخ ظاهربينان و زاهد نماياني چون: «محمد بن مُنْكَدر» فرموده است:
«لو جائني الموت و أنا علي هذه الحال جائني و أنا في طاعة من طاعة الله عزّوجلّ أكفّ بها نفسي و عيالي عنك و عن النّاس...؛ هرگاه مرگ به سراغم بيايد و من در حال كشاورزي باشم، در واقع مرگ در حالي مرا فراگرفته كه در مسير بندگي و عبادت الهي بوده ام. انگيزه من از كار و كوشش، اين است كه خود و خانواده ام را از تو و ديگران بي نياز گردانم...»
محمد بن منكدر بعد از شنيدن كلام حكيمانه حضرت، گفت:
«راست گفتي! خدايت تو را رحمت كند. من مي خواستم تو را پند و اندرز بدهم، ليكن تو مرا موعظه كردي.»(6)
شيداي خدمت
امام باقرعليه السلام در طول مدّت زندگاني اش علاوه بر انجام عباداتِ واجب و مستحبّي و نيز پرورش شاگردان ممتاز و صالح، به سر و سامان دادن زندگي اقشار آسيب پذير هم اهميّت مي داد؛ به طوري كه خود مي فرمايد:
«... ولأن أعول اهل بيت من المسلمين أسدّ جوعتهم و أكسو عورتهم فأكفّ وجوههم عن النّاس أحبّ اليّ من أن أحجّ حجّة و حجّة - انتهي الي... سبعين - ؛... هرگاه متكفّلِ يك خانواده از مسلمانان شوم، از گرسنگي نجاتشان دهم، و بدن آنها را بپوشانم، و آبرويشان را از مردم حفظ كنم، اين كارها را بيشتر دوست مي دارم از اينكه يك حجّ [مستحبّي ] يا دوتا... و حتّي هفتاد حجّ را انجام بدهم.»(7)
امام صادق عليه السلام در بيان سيره پدر بزرگوارش نقل مي كند:
و كان أبي اذا تصدّق بشي ء...؛ پدرم هرگاه صدقه مي داد و پولي را در دست فقيري مي نهاد، از او پس مي گرفت، مي بوسيد و مي بوييد، دو مرتبه آن را در كف دست سائل مي گذاشت و حكمت اين كارش را چنين بيان مي فرمود:
«و ذلك انّها تقع في يد الله...؛ زيرا صدقه قبل از آنكه در دست مستمند قرار بگيرد، به دست خدا مي رسد. لذا دوست دارم چيزي را كه در دست خداوند نهاده شده و مورد قبولش واقع شده است، ببوسم و ببويم.»(8)
امام باقرعليه السلام در هر جمعه به نيازمندان كمك مي كرد و در فضيلت «جمعه» مي فرمود: «ألأعمال تضاعف يوم الجمعة فاكثروا فيه من الصّلاة و الصّدقة و الدّعاء؛ پاداش عبادات در روز جمعه دو برابر است، پس در اين روز نماز، صدقه و دعا را زياد انجام بدهيد.»(9)
امام و محرومان
امام باقرعليه السلام همانند ديگر ائمّه معصوم عليهم السلام نسبت به مردم - خصوصاً شيعيان - كمك هاي مالي داشته و هماره پذيراي محرومان جامعه بود؛ به گونه اي كه راويان و سيره نگاران به سخاوت و مهمان نوازي حضرت، اذعان و اعتراف نموده اند. لذا مناسب است گفتار برخي از آنها را يادآور شويم.
حسن بن كثير:
نزد امام عليه السلام از فقر خويش و بي وفايي دوستانم، گلايه كردم؛ آن حضرت فرمود: «بِئْسَ اْلأخُ أخٌ يَرْعاكَ غَنيّاً وَ يَقْطَعُكَ فَقيراً؛ بد برادري است آنكه در زمان توانگري، حقّ تو را نگهدارد ولي به هنگام احتياج، رشته دوستي خود را از تو بِبُرد.»
سپس به غلامش دستور داد كيسه اي (هفتصد درهم) آورده تا به من دهد. آنگاه فرمود: «اين پول ها را خرج زندگي ات كن و هرگاه تمام شد، مرا آگاه ساز.»(10)
عمرو بن دينار و عبدالله بن عبيد بن عمير:
هر وقت به ديدار امام باقرعليه السلام مي رفتيم، به ما خرجي، پوشاك و پول مي داد و مي فرمود: «اين هدايا براي شما تهيّه شده بود، پيش از آنكه به ملاقاتم بياييد.»(11)
سلمي (كنيز حضرت):
هميشه عدّه اي به خانه امام باقرعليه السلام مي آمدند و در حالي از محضر امام بيرون مي رفتند كه حضرت، آنها را از غذاهاي نيكو سيراب ساخته، با لباس هاي پاكيزه پوشانده و پول هايي را نيز به مهمانان بخشيده بود. لذا يك روز به آن حضرت عرض كردم: با وجود هزينه زياد عيالمندي و مهماني، بايد از مقدار احسان و هدايا كم نمائيد!
امام باقرعليه السلام در پاسخ فرمود:
«يا سلمي! ما حسنة الدّنيا إلاّ صلة الإخوان و المعارف؛اي سلمي! بهترين كار دنيا، جز اين نيست كه انسان با برادران و دوستان خود، ديدار و احسان داشته باشد.»(12)
سليمان بن قرم:
آن حضرت به ما پانصد، ششصد تا هزار درهم هديه مي داد و هيچ گاه از كمك به برادران ديني اش، پاسخ به نياز ارباب رجوع و رسيدگي به حال محرومان، افسرده و خسته نمي شد.(13)
شيخ مفيد:
و كان مع ما وصفناه من الفضل في العلم...؛ آن بزرگوار گذشته از برتري در علم و صرف نظر از سيادت و بزرگواري و امامت، جود و سخاوتش در ميان شيعه و سنّي زبانزد همگان بود... با اينكه نانخور آن جناب، بسيار و وضع زندگي و درآمدش متوسّط بود.(14)
دنياي ممدوح
دنيا و مادّيات بر اثر دخالت عوامل و عناصر، به دو گروه: پسنديده و ناپسند، تقسيم مي شود؛ يعني نيّت و انگيزه افراد مي تواند دنيا را در مسير آخرت و معنويّات و يا در مقابل و تضادّ آنان قرار دهد. بنابراين، دنياي پسنديده و ثروت هاي مشروع، وسيله و ابزار رسيدن به كمالات خواهد بود؛ لذا امام باقرعليه السلام اين حقيقت را بدين گونه گوشزد فرموده است:
«ليس منّا من ترك دنياه لآخرته و لا آخرته لدنياه؛ هركس دنيا را به خاطر آخرت و آخرت را به جهت دنيا رها كند، از ما نيست.»(15)
«من طلب الدّنيا إستعفافاً عن النّاس و سعياً علي أهله و تعطّفاً علي جاره لقي الله عزّوجلّ يوم القيامة و وجهه مثل القمر ليلة البدر؛ هركس دنيا را به جهت بي نيازي از مردم، توسعه زندگي خانواده و احسان و نيكي به همسايه اش طلب كند، روز قيامت در حالي كه چهره اش همانند ماه شب چهاردهم مي درخشد، خداوند متعال را ديدار مي نمايد.»(16)
گردش پول
براي تضمين «سعادت و پيشرفتِ» مادّي و معنوي؛ فردي و اجتماعي سزاوار است دو عامل مهمّ اقتصاد اسلامي هماره در سرلوحه زندگي مردم و كارگزاران قرار بگيرد؛ يعني «ثروت حلال» و «ثروتمندان صالح». از اين رو، مي بايد از نفوذ عناصر خائن و ناصالح در «مديريت اقتصادي» جلوگيري شود و گرنه آنان با اهرم ثروت و قدرت، زمينه نابودي امّت اسلامي را فراهم خواهند كرد. امام باقرعليه السلام در اين رابطه مي فرمايد:
«إنّ بقاء المسلمين و بقاء الاسلام أن تصيرالأموال عند من يعرف فيها الحقّ و يصنع فيها المعروف و إنّ من فناء المسلمين...؛ همانا بقاي مسلمانان و اسلام، در اين است كه گردش ثروت در نزد كساني باشد كه حقّ اموال و وظيفه خود را نسبت به آن مي شناسند و به معروف، عمل مي كنند. و متقابلاً يكي از عوامل نابودي مسلمانان و اسلام، اين است كه سرمايه پولي در دست افرادي به گردش در آيد كه حقّ ثروت و مسئوليت خود را نسبت به آن نشناخته و با آن، كار پسنديده اي انجام نمي دهند.»(17)
مسئوليّت پذيري
تشكيل «خانواده» به معناي پذيرش «مسئوليّت» است؛ لذا نان آور و سرپرست خانواده موظّف است هزينه يك زندگي حلال و آبرومندانه را با كار و تلاش تأمين كند. امام باقرعليه السلام در اين خصوص مي فرمايد:
«من سعادة المرء أن يكون القيِّم علي عياله؛ از سعادت هر انسان، آن است كه سرپرستي خانواده خود را [به خوبي ]بر عهده گيرد.»(18)
«كفي بالمرء إثماً أن يضيّع من يعول؛ از بدي و گناهكار بودن مرد، همين بس كه حقوق خانواده و زيردستانش را ضايع و تباه كند.»(19)
كشاورزي
يكي از بسترهاي گسترده و مطلوب براي تأمين زندگي، «فعّاليت كشاورزي» است؛ به گونه اي كه بخش مهمّي از نيازهاي غذايي و نيز اشتغال زائي را مي توان از اين طريق تأمين ساخت. امام باقرعليه السلام در اين راستا مي فرمايد:
«ما في الأعمال شي ء أحبّ إلي الله تعالي من الزّراعة...؛ هيچ كاري در پيشگاه خدا محبوب تر از زراعت نيست. خداوند هيچ پيامبري را نفرستاد مگر اينكه كشاورز بود، جز ادريس كه خيّاط بود.»(20)
«خيرالأعمال زرعٌ يزرعه فيأكل منه البرّ والفاجر؛ بهترين كار، كشاورزي است كه از حاصل آن، نيكوكار و بدكار مي خورند.»(21)
عبادت مالي
براي ريشه كن ساختن «فقر» و كم نمودن «فاصله طبقاتي»، يكي از راهكارهاي كارآمد و مؤثّر، «پرداخت زكات» و به كارگيري مديريّت شايسته در مصارف آن است. امام باقرعليه السلام درباره اهميّت و جايگاه «زكات» مي فرمايد:
«بُنِيَ إلاسلامُ علي خمس: علي الصّلوة والزّكاة و الصّوم و الحجّ و الولاية؛ اسلام بر پنج پايه و ركن بنا شده است: نماز، زكات، روزه، حجّ و ولايت.»(22)
«إنّ الله تبارك و تعالي قرن الزّكاة بالصّلوة فقال: «اقيموا الصّلوة و اتوا الزّكاة» فمن اقام الصّلوة و لم يُؤت الزّكاة فكأنّه لم يقم الصّلوة؛ به راستي خداوند تبارك و تعالي «زكات و نماز» را [در قرآن ]مقرون يكديگر قرار داده و فرموده است: «نماز را به پا داريد و زكات اموال را بدهيد.» پس كسي كه نماز را اقامه كند ولي زكات ندهد، همچون كسي است كه نماز را به پا نداشته است.»(23)
آن حضرت پيرامون كيفرِ افرادي كه زكات نمي پردازند، مطالبي بيان نموده؛ از جمله اينكه: ثروت مانع الزّكاة به شكل افعي در دوزخ، برگردنش خواهد پيچيد.(24)
بركات صدقه
گرچه «زكات» بخش مهمّي از نيازهاي اقشار آسيب پذير را مي تواند برطرف سازد؛ امّا به تنهايي، توانايي مبارزه همه جانبه با مصاديق فقر را ندارد. از اين رو، مقوله «صدقه» و كمك هاي مالي و مستحبّي، نقش تكميلي را مي تواند به خوبي ايفا كند. امام باقرعليه السلام پاداش صدقه دهنده و بركات صدقه را در چندين حديث، بيان نموده است كه عبارتند از:
برطرف كردن فقر، افزايش در عمر، ايمني از هفتاد نوع مرگ ناپسند؛ بهبودي بيماران؛ دفع انواع بلاهاي دنيوي، ذخيره شدن ثواب اخروي؛ قرار گرفتن در پناه رحمت الهي؛ روسياهي ابليس، تباهي نقشه هاي حاكمان ستمگر و خاموش شدن خشم و عقوبت الهي.(25)
امام باقرعليه السلام علاوه بر تشويق شيعيان به كارهاي نيكي همانند صدقه، هماره به اين نكته نيز اشاره فرموده است كه:
«ما من شي ءٍ أحبّ إلي الله عزّوجلّ من عمل يداوم عليه و إنْ قلّ؛(26) چيزي نزد خداوند بهتر از عمل [نيكي ] كه ادامه داشته باشد، نيست اگرچه اندك باشد.»
بنابراين، پرداخت صدقه به نيازمندان را نبايد به برهه اي از زمان محدود ساخت؛ بلكه سزاوار است در طول زندگي، اين سيره حسنه را استمرار بخشيد.
ويژگي اهل ايمان
انسانيّت و مؤمن بودن، مي طلبد كه اوّلاً: دردهاي فردي و اجتماعي مشاهده شود. ثانياً: هريك از ما متناسب با امكانات و توانايي، به مداواي دردهاي اجتماعي بپردازيم و گرنه، پيامدهاي سوء «سكوت و غفلت» گريبان همه را خواهد گرفت!
امام پنجم، حضرت باقرالعلوم عليه السلام مي فرمايد:
«فوالله ما شيعتنا الاّ من... و تعهّد الجيران من الفقراء و ذوي المسكنة و الغارمين و الأيتام...؛ سوگند به خدا! شيعه ما نيست مگر فردي كه... نسبت به همسايگانِ تهيدست، مستمند، بدهكار و يتيم، متعهّد و دلسوز باشد...»(27)
«إنّ المؤمن أخ المؤمن... ولا يَحْرِمُهُ؛ همانا مؤمن، برادر مؤمن است... و نبايد او را [از خوبي ها] محروم كند...»(28)
آن حضرت ضمن بر شمردن «حقوق مؤمن» مي فرمايد:
«و يفرّج عنه كربته و يقضي دينه؛ و ديگر اينكه: اندوه مؤمن را بر طرف سازد و قرضش را ادا كند.»(29)
سفره سخاوت
امام باقرعليه السلام همچون ديگر معصومان، روحيّه تعاون، همدردي، فداكاري و نيكوكاري را در جامعه اسلامي تقويّت نموده است؛ كه به برخي از دستورات ارزنده آن حضرت اشاره مي كنيم:
«إنّ أحبّ الأعمال إلي الله عزّوجلّ إدخال السّرور علي المؤمن، شبعة مسلم أو قضاء دينه؛ همانا بهترين كارها نزد خداوند متعال ايجاد شادي در دل و زندگي مؤمن، سيراب نمودن مسلمان و يا پرداخت بدهي اوست.»(30)
«من قضي مسلماً حاجته قال الله عزّوجلّ: ثوابك عليّ و لا أرضي لك ثواباً دون الجنّة؛ هركس حاجت مسلماني را برآورده كند، خداوندِ صاحب عزّت و جلال، خطاب به او فرمايد: پاداش تو برعهده من است و من براي تو پاداشي جز بهشت قرار نمي دهم.»(31)
«من أطعم مؤمناً أطعمه الله من ثمار الجنّة؛ هركس مؤمني را سيراب و اطعام كند، خداوند او را از ميوه هاي بهشتي سيراب خواهد نمود.»(32)
صرفه جويي و مديريت
بهترين راهكار براي هر مسئله اي، «مديريّت» و «برنامه ريزي» است؛ در رابطه با امور اقتصادي نيز سزاوار است دولت اسلامي و خانواده ها به موضوع «برنامه ريزي» و «ميانه روي» بيشتر عنايت داشته باشند. پيشواي پنجم شيعه به اين مطلب چنين اشاره فرموده است:
«الكمال كلّ الكمال التّفقّه في الدّين و الصّبر علي النّائبة و تقدير المعيشة؛ كمال و پيشرفت نهايي آن، عبارت است از: تحقيق و دانايي در دين، بردباري در برابر ناملايمات و تنظيم امور مالي و هزينه زندگي.»(33)
«و أمّا المنجيات... و القصد في الغني و الفقر؛ و امّا اسباب و راه هاي نجات بدين گونه است... رعايت اقتصاد و صرفه جويي در تمام حالات، چه در وقت بي نيازي و چه در هنگام نيازمندي.»(34)
نعمت قناعت
يكي از آموزه هاي ديني، مسئله «قناعت» است؛ امّا توجّه به اين نكته ضروري است كه قناعت ورزيدن، در موضوعِ «مصرف» مصداق پيدا مي كند نه در «توليد». به عبارت ديگر، سفارش معصومان عليهم السلام، در خصوص اكتفا نمودن به مخارج و هزينه كفاف و متوسّط زندگي است، نه قناعت كردن در كار و تلاش!
امام باقرعليه السلام در اين زمينه مي فرمايد:
«من قنع بما رزقه الله فهو من أغني النّاس؛ هركس به مقدار رزقي كه خدا به او داده، قانع باشد، پس او بي نيازمندترين مردم مي باشد.»(35)
«وانزل ساحة القناعة باتّقاء الحرص و ادفع عظيم الحرص بإيثار القناعة؛ و با دوري از حرص و آز، در ميدان قناعت فرود آي و با نيروي قناعت، بلاي بزرگ حرص را از خود دفع كن.»(36)
دستِ نياز
امام باقرعليه السلام گرچه شيعيان را به پوشاندن و مخفي نگاه داشتن حاجت، درد و مصيبت، سفارش نموده است؛(37) ليكن بازگو نمودن نياز را به افراد شايسته، در موقع ناچاري و شدّت تنگدستي، منع ننموده است. آن حضرت مي فرمايد:
«فإنّ المؤمن لايستغني عن أخيه؛ همانا مؤمن از [كمك هاي ] برادر خود بي نياز نيست.»(38)
«ولو يعلم المسؤول ما في المنع، مامنع أحدٌ أحداً؛ و اگر مردم مي دانستند كه ردّ كردن و جواب منفي دادن به درخواست نيازمند چه [آثار زشتي ] دارد، هيچ كس خواهش ديگري را ردّ نمي كرد.»(39)
امّا از آنجا كه آبرو و شخصيّت مؤمن، بالاتر از امور مادّي و مالي است، امام باقرعليه السلام چنين هشدار مي دهد كه:
«إنّما مثل الحاجة الي من أصاب ماله حديثاً كمثل الدّرهم في فم الأفعي، أنت اليه محوج و أنت منها علي خطر؛(40) همانا مَثَلِ درخواست كردن از افرادِ نوكيسه و تازه به دوران رسيده، همانند درهمي است در دهان مار، كه تو به آن پول احتياج و نيازداري، در حالي كه از ناحيه مار بيمناك هستي.»
بي شك مطمئن ترين راه براي رفع نيازمندي ها و حفظ آبرو و عزّت، توجّه به درگاه «خيرالرّازقين» است و بس؛ لذا امام باقر عليه السلام مي فرمايد:
«إِنَّ اللهَ كَرَهَ إلْحاحَ النَّاسِ بَعْضَهُمْ عَلي بَعْضٍ فِي الْمَسْألِةِ و أحَبُّ ذلِكَ لِنَفْسِهِ. اِنَّ اللهَ جَلَّ ذِكْرُهُ يُحِبُّ أنْ يُسْأَلَ وَ يُطْلَبَ ما عِنْدَهُ؛(41) همانا خداوند اينكه عدّه اي از مردم در مورد نياز خود، پيش برخي ديگر با اصرار تقاضا داشته باشند، ناپسند مي شمارد؛ ولي رجوع و درخواستِ مكرّر را نسبت به خودش دوست مي دارد. همانا خداوندِ بلند مرتبه، دوست دارد كه فقط از درگاه او درخواست شود و مردم، نعمت هاي او را طلب نمايند.»
چشمه رزق
در نظام آفرينش، دو نوع عامل وجود دارد: مادّي و معنوي؛ محسوس و غير محسوس. لذا براي ايجاد گشايش در زندگي و بركت در رزق، شناسايي و بهره گيري از آن عوامل قابل توجّه مي باشد. امام محمّد باقرعليه السلام در اين رابطه مي فرمايد:
«مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ زيدَ في رِزْقِهِ؛ هركه نيّتش نيك باشد، رزقش زياد گردد.»(42)
«صِلَةُ اْلأَرحامِ تزكّي اْلأَعمالَ وَ تنْمي اْلأَمْوالَ...؛ صله رحم، اعمال را پاك كند و اموال را فزوني بخشد...»(43)
«ألْبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يُنْفِيانِ الْفَقْرَ...؛ نيكوكاري و صدقه، فقر را از بين مي برند...»(44)
بر اساس روايات ديگر، «صدقه» علاوه بر زدودن فقر از زندگي مستمندان، در معيشتِ صدقه دهندگان نيز گشايش و بركت ايجاد مي كند.
رابطه گناه و فقر
براي پيروزي در مبارزه با فقر، نخست مي بايد عوامل پيدايش فقر را ريشه يابي كرد؛ يكي از علل پديدآمدن مشكلات مادّي و شيوع قحطي، موضوع «گناه» است كه متأسّفانه بسياري از كارشناسان اقتصادي و عامّه مردم، چندان به آن توجّه نمي كنند! از اين رو، امام باقرعليه السلام مي فرمايد:
«إنّ الرّجل ليذنب الذّنب فيدرأ عنه الرّزق؛ همانا انسان گناهي را مرتكب مي شود، سپس رزق و روزي اش قطع مي گردد.»
آنگاه حضرت به آيات 19 و 17 سوره «قلم» استناد نمود.(45) همچنين مي فرمايد: «إنّ لله عقوبات في القلوب و الأبدان، ضنك في المعيشة...؛(46) به درستي كه خداوند كيفرهايي دارد نسبت به دل ها و بدن ها، از جمله قرار دادن گنهكاران در تنگناي اقتصادي است.»
اموال نامشروع
بر اساس آيات و روايات، «لقمه» تأثير ماندگاري در سعادت و شقاوت آدمي دارد و رشد و سقوطِ اخلاقي هر فرد و جامعه اي، به نوع و كيفيّت «منابع درآمد» آنان نيز بستگي دارد. امام باقرعليه السلام همگان را به كسب «لقمه حلال» و پرهيز از «ثروت هاي نامشروع» سفارش فرموده است؛ برخي از توصيه هاي آن حضرت را يادآور مي شويم.
«أفضل العبادة، عفّة البطن و الفرج؛(47) برترين عبادت، عفّت شكم و پاكدامني است.»
«أخبث المكاسب، كسب الرّبا؛ پليدترين درآمدها، كسب ربا است.»(48)
«إنّ الرّجلَ إذا أصاب مالاً مِنْ حرامٍ، لم يُقْبَلْ منه حجٌّ و لا عمرةٌ و لا صلةُ رحمٍ...؛ همانا انسان اگر از مال حرام ثروت به دست آورد، حجّ، عمره و صله رحم... او در پيشگاه خدا پذيرفته نمي شود.»(49)
«من أصاب مالاً من أربع، لم يقبل منه في أربع...؛ هركه مال از چهار طريق به دست آورد، چهار چيز از او قبول نمي شود. هركه مال را از راه: اختلاس (نادرستي)، يا ربا، يا خيانت و يا دزدي به دست آورد، از وي زكات، صدقه، حجّ و عمره پذيرفته نشود.»(50)
انگل هاي اجتماع
فلسفه تأسيس مراكز خيريّه و تشويق نيكوكاران، زدودن فقر از سيماي جامعه و گسترش فضائل است، نه «گداپروري» و سربار باقي ماندنِ اقشار آسيب پذير؛ بنابراين، در كنار توجّه به مشكلات محرومان، بايسته است كه دست افرادِ فرصت طلب و غير مستحقّ را از منابع و مراكز خيريّه كوتاه كرد. امام باقرعليه السلام نكوهش درخواست مالي و عقوبت «اهل تكدّي» را چنين ترسيم فرموده است:
«لو يعلم السّائل ما في المسألة، ما سأل أحدٌ أحداً؛ اگر درخواست كننده و فقير بداند تقاضاي كمك مالي، چه [ضرر و زياني ] دارد، هيچ كس از ديگري درخواست نكند.»(51)
«فَإنَّ اللهَ يُبْغِضُ... السَّائِلَ الْمُلْحِفَ؛(52) همانا خداوند، گداي سمج و لجوج را دشمن دارد...»
«إنّه من سأل و هو بظهر غني لقي الله مخموشاً وجهه يوم القيامة؛ هركس از ديگران درخواست چيزي كند، در حالي كه واقعاً بي نياز است؛ خدا را در قيامت با صورتي خراشيده و لطمه خورده ملاقات كند.»(53)
«اُقسم بالله و هو حقّ، ما فتح رجل علي نفسه باب مسألة إلاّ فتح اللهُ عليه باب فقر؛ سوگند به خدايي كه بر حقّ است! مردي نيست كه راه درخواست و گدائي را بر خود بازكند، مگر آنكه خداوند درب فقر و تنگدستي را به روي او بگشايد.»(54)
نبايدها
براي رسيدن به يك زندگي شرافتمندانه، سزاوار است از خصلت هاي ناپسند پرهيز نموده و قلب و ذهنِ خويشتن را از وجود اين رذائل اخلاقي و صفاتي همچون: تنبلي، حرص، شكم پرستي و طمع پاكيزه سازيم. امام باقرعليه السلام در خصوص هريك از اين موارد، رهنمودهايي دارد كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
الف) آفات تنبلي
«إيّاك والكسل و الضّجر فانّهما مفتاح كلّ شرّ، من كسل لم يُؤدّ حقّاً و من ضجر لم يصبر علي حقّ؛(55) بپرهيز از كاهلي و افسردگي؛ چرا كه اين دو، كليدهاي تمام زشتي ها هستند. آدم تنبل حقّش را نمي تواند به دست آورد و آدم افسرده حال نمي تواند در كار حق، بردباري بورزد.»
«إنّي لأبغض الرّجل أن يكون كسلاناً عن أمر دنياه و من كسل عن أمر دنياه فهو عن أمر آخرته أكسل؛(56) همانا من دشمن مي دارم فردي را كه در كارهاي [خوب ]زندگي دنيوي اش تنبل است؛ زيرا هركس در كار دنيوي كاهلي كند، نسبت به كار آخرتش كاهل تر خواهد بود.»
ب) سرانجام حرص و آز
«مثل الحريص علي الدّنيا كمثل دودة القزّ كلّما ازدادت من القزّ علي نفسها لفّاً كان أبعد من الخروج حتّي تموت غمّاً؛ انسانِ حريص به [مال ] دنيا، همانند كرم ابريشمي است كه هرچه به دور خود زياد بپيچد، خارج شدنش از آن تارها سخت تر گردد تا آن حد كه بميرد.»(57)
ج) نكوهش شكم پرستي
«ما من شيي ء أبغض إلي الله عزّوجلّ من بطن مملوء؛ هيچ چيز نزد خدا مبغوض تر از شكم پُر نيست.»(58)
«أبعد الخلق من الله إذا ما امتلأ بطنه؛ دورترين مردم از خدا، كسي است كه شكمش پُر باشد.»(59)
د) طمع
«واقطع اسباب الطّمع ببرد اليأس؛ و اسباب طمع را به سوهان نوميدي بِبُر.»(60)
«و اطلب بقاء العزّ بإماتة الطّمع؛ و بقاي عزّت را به ميراندن طمع طلب فرماي.»(61)
«الطّمع هو الفقر الحاضر(62)؛ طمع، همان نيازمندي آشكار است.»
__________________________________
1. براي آگاهي بيشتر از منابع مالي معصومان(ع)، ر.ك: فرازهاي برجسته از سيره امامان شيعه(ع)، محمدتقي عبدوس - محمد محمدي اشتهاردي، ج 1، ص 208 - 145، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1372ش.
2. همان، ص 197 و 198.
3. در مكتب فجر دانشها حضرت امام محمدباقر(ع)، دكتر علي قائمي، ص 137 و 138، انتشارات اميري، تهران، اوّل، 1376 ش.
4. همان، ص 138.
5. ر.ك: همان، ص 232 و 233.
6. تفصيل اين داستان در منابع گوناگون آمده است؛ از جمله: فرازهاي برجسته از سيره امامان شيعه(ع)، ج 1، ص 170 و 171؛ المحجّة البيضاء، ملاّمحسن فيض كاشاني، ج 3، ص 142، دفتر انتشارات اسلامي، قم، دوم.
7. مراة العقول، ج 9، ص 108 و 109 و غيره.
8. آثار و بركات صدقه، محمود جويباري، ص 85، امّ ابيها، قم، اوّل، 1377 ش؛ گلواژه احسان، سيد مهدي شمس الدين، ص 28 و 29، قدس، قم، اوّل، 1370 ش.
9. آثار و بركات صدقه، ص 72؛ چهل مجلس، هزار حديث، احمد دهقان، ص 322، صبح پيروزي، قم، اوّل، 1381 ش.
10 و 11. الارشاد، شيخ مفيد، ترجمه سيد هاشم رسولي محلاّتي، ج 2، ص 164، علميّه اسلاميّه، تهران، دوم. بنا به نقل ديگر، راوي آن «اسود بن كثير» است. (المحجّة البيضاء، ج 4، ص 244).
12. المحجّة البيضاء، ج 4، ص 243.
13. همان، ص 244؛ الارشاد، ج 2، ص 164 و 165.
14. الارشاد، ج 2، ص 164.
15. تحف العقول، ص 234 و 235.
16. راهنماي سعادت و خوشبختي، عبدالله صالحي، ص 136، انتشارات مهدي يار، قم، دوم، 1383 ش. به نقل ديگر، «توسيعاً علي اهله»، (مراة العقول، ج 19، ص 23).
17. زكات براي همه، ص 119، به نقل از مستدرك الوسائل، ج 2، ص 393.
18. خطوط كلّي اقتصاد در قرآن و روايات، جعفر خوشنويس، ترجمه مهدي انصاري، ص 77، كتابخانه عمومي امام اميرالمؤمنين علي(ع)، اصفهان، اوّل، 1364 ش.
19. همان، ص 80.
20. بيست و پنج اصل از اصول اخلاقي امامان(ع)، محمدتقي عبدوس - محمد محمدي اشتهاردي، ص 401، دفتر تبليغات اسلامي، قم، اوّل، 1374 ش.
21. 600 حديث برگزيده از چهارده معصوم(ع)، شعبانعلي لامعي، ص 180 و 181، پخش: كانون انتشارات ناصر، قم، 1362 ش. به روايت ديگر، «خيرالأعمال الحرث تزرعه...»، (مراة العقول، ج 19، ص 332).
22. زكات براي همه، احمد محسني گركاني، ص 103، پيام مهدي(عجّ)، قم، اوّل، 1377 ش.
23. همان، ص 101؛ خطوط كلّي اقتصاد در قرآن و روايات، ص 584.
24. ر.ك: زكات براي همه، ص 293 و 294؛ خطوط كلّي اقتصاد...، ص 584، 588 و 590.
25. ر.ك: الحكم الزّاهرة، عليرضا صابري يزدي، ترجمه محمدرضا انصاري محلاّتي، ج 1، ص 668 و 669، سازمان تبليغات اسلامي، 1372 ش؛ خطوط كلّي اقتصاد...، ص 490 و 506؛ گلواژه احسان، ص 64، 111 و 112؛ تحف العقول، ص 298؛ آثار و بركات صدقه، ص 54 و 55.
26. چهل مجلس، هزار حديث، ص 322.
27. تحف العقول، ص 295؛ گفتار دلنشين چهارده معصوم(ع)، محمد محمدي اشتهاردي، ص 148 و 149، انصاريان، قم، پنجم، 1376 ش.
28. راهنماي سعادت و خوشبختي، ص 143؛ گفتار دلنشين...، ص 154.
29. بيست و پنج اصل...، ص 20؛ مراة العقول، ج 9، ص 27.
30. الحكم الزّاهرة، ج 1، ص 671.
31. راهنماي سعادت و خوشبختي، ص 138؛ چهل داستان و چهل حديث از امام محمدباقر(ع)، عبدالله صالحي، ص 121، مهدي يار، قم، اوّل، 1381 ش.
32. راهنماي سعادت و خوشبختي، ص 139؛ چهل داستان و...، ص 122.
33. چهل داستان و...، ص 125؛ تحف العقول، ص 292. همين حديث با اندكي اختلاف از امام صادق(ع) نيز روايت شده است. (خطوط كلّي اقتصاد...، ص 538).
34. راهنماي سعادت و خوشبختي، ص 144.
35. الحكم الزّاهرة، ج 1، ص 650 و 651.
36. سخنان برگزيده از برگزيدگان جهان و تاريخ چهارده معصوم(ع)، سيد ابراهيم مرتضوي ميانجي، ص 244، انتشارات مرتضوي، قم، اوّل، 1394 ق.
37. اربع من كنوز البرّ كتمان الحاجة و كتمان الصّدقة و كتمان الوجع و كتمان المصيبة (تحف العقول، ص 295).
38. همان، ص 293.
39. همان، ص 300؛ الحكم الزّاهرة، ج 1، ص 640؛ خطوط كلّي اقتصاد...، ص 428.
40. تحف العقول، ص 294.
41. همان، ص 293.
42. گفتار دلنشين...، ص 154.
43. چهل مجلس، هزار حديث، ص 323.
44. المحجّة البيضاء، ج 2، ص 109 و غيره.
45. زكات براي همه، ص 407.
46. تحف العقول، ص 296.
47. همان.
48. خطوط كلّي اقتصاد...، ص 297 و غيره.
49. چهل حديث درباره ربا، سيد عمران هاشمي شهرستاني، ص 56، انتشارات رنگ آسمان، قم، اوّل، 1381 ش.
50. 600 حديث برگزيده...، ص 182 و 183.
51. الحكم الزّاهرة، ج 1، ص 640؛ تحف العقول، ص 300.
52. تحف العقول، ص 300.
53. گلواژه احسان، ص 140.
54. المحجّة البيضاء، ج 2، ص 105؛ خطوط كلّي اقتصاد...، ص 428. به نقل ديگر، «... باب المسألة...»، (راهنماي سعادت و خوشبختي، ص 138).
55. تحف العقول، ص 295؛ گفتار دلنشين...، ص 154.
56. الحكم الزّاهرة، ج 2، ص 469، دفتر تبليغات اسلامي، قم، اوّل، 1373 ش. بر اساس نقل ديگر، امام(ع) فرمود: «انّي ابغض للرّجل...».
57. المحجّة البيضاء، ج 5، ص 366. بنا به اقوال ديگر، «مثل ذروة» و «كدود القزّ»، (راهنماي سعادت و خوشبختي، ص 142 و 143؛ چهل حديث درباره ربا، ص 60).
58. الحكم الزّاهرة، ج 1، ص 656.
59. همان، ص 658.
60. سخنان برگزيده از بزرگان جهان و...، ص 244 و 245.
61. همان، ص 246.
62. المحجّةالبيضاء، ج 2، ص 106.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page