254- خبر شهادت امام در ماه رمضان

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

 عصر پیامبر (ص) بود، چند روز به ماه مبارک رمضان مانده بود، پیامبر (ص) مسلمانان را به مسجد دعوت کرد، و در حضور مردم در عظمت و شأن ماه رمضان سخنرانی نمود، از جمله فرمود: شیطان ها در این ماه، در بند زنجیرها هستند، از درگاه خداوند بخواهید که آنها را بر شما مسلط نکند.
امیرمؤمنان علی (ع) از میان جمعیت بر خاست و عرض کرد: ای رسول خدا در این ماه، بهترین اعمال چیست؟
پیامبر(ص) در پاسخ فرمود:
یا ابا الحسن افضل الاعمال فی هذا الشهر، الورع عن محارم الله عزوجل
ای ابوالحسن! بهترین اعمال در این ماه، پرهیز از محرمات خدا است.
سپس آن حضرت گریه کرد.
علی (ع) عرض کرد: ای رسول خدا چرا گریه می کنی؟
پیامبر (ص) فرمود: گریه ام به خاطر حادثه ناگواری است که در همین ماه بر تو وارد می شود، گویا می بینم که تو در نماز هستی، و شخصی که شقی ترین فرد از گذشتگان و آیندگان است، و همپایه کشنده ناقه حضرت صالح (ع) می باشد(306) با ضربت خود بر فرق تو می زند، و محاسنت را با خون سرت رنگین می کند.
علی (ع) عرض کرد: یا رسول الله و ذلک فی سلامة من دینی ای رسول خدا! آیا این حادثه هنگام سلامت دینم رخ می دهد!.
پیامبر فرمود: فی سلامة فی دینک آری هنگامی که از نظر دینی، از هر گونه انحراف، سالم هستی، این حادثه رخ می دهد
آن گاه پیامبر (ص) در حضور جمعیت فرمود: ای علی! کسی که تو را بکشد، مرا کشته است، و کسی که با تو دشمنی کند با من دشمنی نموده است، کسی که به تو دشمنی کند با من دشمنی نموده است، کسی که به تو ناسزا بگوید به من ناسزا گفته است، زیرا تو همچون جان من هستی، روح تو روح من است، و سرشت تو سرشت من است، خداوند متعال من و تو را آفرید و برگزید، و مرا برای نبوت، و تو را برای امامت، انتخاب کرد، کسی که امامت، انتخاب کرد، کسی که امامت تو را انکار کند، نبوت مرا انکار نموده است، ای علی! تو وصی من، و پدر فرزندانم، و شوهر دخترم، و جانشین من در میان امتم، هنگام زندگی من و بعد از رحلت من می باشی، فرمان تو فرمان من، و نهی تو نهی من است، سوگند به خداوندی که مرا به نبوت مبعوث کرد، و مرا به عنوان بهترین خلق خدا برگزید، تو حجت خدا بر خلقش هستی، و امین اسرار او، و خلیفه او بر بندگانش می باشی.(307)

306) 1.قوم ثمود، افرادی سرکش و مغرور بودند، پیامبرآنها حضرت صالح (ع) هر چه آنها را نصیحت کرد اثر نبخشید، از آن حضرت معجزه خواستند، او به اذن خدا در دل کوه ناقه ای (شتر ماده ای) بیرونه آورد، آنها به جای اینکه معجزه الهی را بپذیرند، آن ناقه را پی کردند و کشتند، آنها برای پی کردن و کشتن ناقه، فردی شقاوتمند و بی رحم به نام قدار بن سالف مأمور این کار کردند، و این شخص به عنوان شقی ترین فرد گذشتگان لقب گرفت سه روز پس از این ماجرا، بر اثر عذاب عمومی الهی، به هلاکت رسیدند (شرح در تفسیر نمونه، ج 27، ص 62 - 61).

307) 1.عیون اخبار الرضا، ج 1، 297، به نقل از حضرت رضا(ع)