امام باقر علیه ‏السلام از نگاه دانشمندان اهل سنّت

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

ابن حجر هَیْثَمی از متعصّبان اهل سنّت درباره امام باقر علیه ‏السلام می‏نویسد:
«ابو جعفر محمّدٌ الباقر سُمِّی بذالک مِنْ بَقَرَ الاَْرضَ ای شَقَّها وَ آثارَ مُخْبَئاتِها وَ مَکامِنها فلذالک هُوَ اَظْهَرَ مِنْ مُخْبَئاتِ کُنُوزِ المعارِف و حقائق الاحکام ما لایخفی الاّ علی مُنْطَمِسِ الْبَصیرة اَو فاسِدِ الطّویّة وَ مِنْ ثمّ قیل فیه هو باقِرُ العلم وَ جامعه و شاهِرُ علمِه وَ رافِعُهُ؛
لقب باقر برای ابو جعفر محمّد باقر برگرفته از شکافتن زمین و بیرون آوردن گنج‏های پنهان آن است، بدین جهت که او از گنج ‏های پنهان معارف و حقایق احکام آن قدر آشکار ساخت که جز بر افراد بی‏ بصیرت و دل‏های ناپاک پوشیده نیست و از این جاست که وی را شکافنده و جامع دانش و نشر دهنده و بر افرازنده‏ ی علم خویش نامیده ‏اند.
وی سپس به شخصیّت امام در بعد عرفان اشاره می‏کند و می‏گوید: «و لَهُ من الرّسوخ فی مقامات العارفین ما یکلُّ عنه اَلْسِنَةُ الواصفین و له کلماتٌ کثیرةٌ فی السلوک و المعارف لا تَحتَمِلُها هذه الْعِجالة؛ و برای او از استواری و ثبات در مراحل سلوک عرفانی منزلتی است که وصف کنندگان از بیان آن عاجزند و در زمینه‏ ی این سلوک و معارف دارای کلمات فراوانی است که فرصت، مجال طرح آن را نمی‏دهد.»[1]
عبدالله عطاء مکّی از دانشمندان عصر امام می‏گوید: «هیچ گاه دانشمندان را از نظر علمی بدان سان که نزد امام محمد باقر علیه ‏السلام بودند کوچک و حقیر نیافتم. دیدم حکم ابن عُتَیبَه را با همه‏ ی زیادی علم و منزلتی که در نزد مردم داشت، در مقابل آن حضرت همانند کودکی بود که در مقابل معلّم خویش نشسته باشد.»[2]  
«جاحظ» دیگر دانشمند برجسته‏ ی اهل سنّت آفاق زیبا و بلندای کلام حکیمانه ‏ی امام باقر علیه ‏السلام را این گونه ترسیم می‏کند: «قد جَمَع محمّد ابن علی ابن الحسین علیهم ‏السلام صلاح حال الدّنیا بِحذافیرها فی کلمتین فقال: ,صلاح جمیع المعایش وَ التّعاشر مِلاُْ مکیال: ثلثان فِطْنَة و ثُلُثُه تغافلٌ،؛ محمّد ابن علیّ ابن الحسین مصلحت تمامی زندگی دنیا را در دو کلمه جمع نموده و فرموده است: ,صلاح همه‏ ی زندگی‏ ها و روابط و معاشرت «با دیگران» در پر نمودن پیمانه‏ای است که دو سوّم آن هوش و فراست و زیرکی و یک سوّم آن تغافل (و خود را به غفلت زدن در بعضی از امور) است.»،[3](17)
قتاده فقیه بصره به امام باقر علیه ‏السلام گفت: «بخدا سوگند من در نزد فقیهان و ابن عبّاس نشسته ‏ام امّا اضطراربی که در نزد شما دارم، در نزد هیچ یک از آنان نداشته ‏ام.
فقال له ابو جعفر علیه‏ السلام اَتَدْری این اَنت، انت بین یدی بیوتٍ اذن اللّه ان ترفع و یذکر فیها اسمه...؛
فرمود: آیا می‏دانی که در کدامین مکان قرار گرفته‏ ای؟ تو اکنون در مقابل خانه ‏هایی هستی که خداوند به رفعت و بلند مرتبه ‏ای آن رخصت داده است و نام خدا در آن برده می‏شود و صبح و شام خدای را در آن خانه ‏ها تسبیح می‏کنند و آنان مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش آنان را از یاد خدا و اقامه‏ ی نماز و پرداخت زکات باز نمی‏دارد.
تو در این گونه مکانی و ما دارای این خانه ‏ها.»[4]
نظیر همین سؤال را عکرمة دیگر دانشمند اهل سنّت از امام علیه ‏السلام نمود و پاسخی نظیر پاسخ قتاده دریافت داشت.[5]
فخر رازی از علمای اهل سنّت در تفسیر خود در بیان نظرهای مختلف راجع به معنای کوثر می‏نویسد:
«سومین نظر در معنای کوثر این است که منظور از آن، فرزندان پیامبر اسلام صلی ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله است و این به آن جهت است که این سوره در ردّ کسانی نازل شده است که از آن حضرت به خاطر نداشتن فرزند عیب جویی می‏کردند که در این صورت معنای آن این است که خداوند تو را فرزندان و نسلی عطا می‏کند که در طول تاریخ برقرار خواهند ماند. سپس می‏گوید: ,ببین که چقدر انسان‏ها از اهل بیت پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله به شهادت رسیده ‏اند اما جهان همچنان شاهد رونق فزاینده‏ ی آنان است. آن گاه بنگر که چه تعداد از بزرگان اندیشمند مانند امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا علیهم‏ السلام و محمّد نفس زکیّه در میان آن‏ها جلوه ‏گر شده است.»،[6]

*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*

[1] - الصّواعق المحرقة، ص 201
[2] - حلیة الاولیاء، ج 3، ص 186؛ ارشاد مفید، ص 280، به نقل از بحارالانوار، ج 46، ص 286 و تذکرة الخواصّ، ص 337 و البدایة والنّهایة «ابن کثیر»، ج 9، ص 311، به نقل از سیره‏ ی پیشوایان، ص 308
[3] البیان و التّبیین، ج 1، ص 84، نقل از بحارالانوار، ج 46، ص 289.
[4] - بحارالانوار، ج 46، ص 357
[5] - همان، ص 258.
[6] ـ تفسیر فخر رازی، ج 32، ص 124.