330- قصاصی همانند قاتل پیامبر

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 در نقل دیگر آمده آن سه نفر (ابن ملجم، شبیب و وردان) در مقابل آن دری که علی (ع) از آن جا برای نماز در کمین نشستند، وقتی که امام علی (ع) به آن جا آمد، این سه نفر حمله کردند، شمشیر شبیب به طاق مسجد خورد، ولی شمشیر ابن ملجم بر فرق همایون آن حضرت اصابت کرد، این سه نفر فرار کردند، شبیب به خانه خود رفت، پسر عموی او دید او پارچه حریری را که به سینه اش دوخته بود در می آورد(384) از او پرسید: این چیست؟ گویا تو علی (ع) را کشتی.
شبیب می خواست بگوید: نه، از روی شتاب زدگی گفت: آری همان دم پسر عمویش با شمشیر به او حمله کرد و او را کشت. ابن ملجم از سوی دیگر گریخت، شخصی به نام ابوذر که از قبیله همدان بود او را دنبال کرد و چادر شبی که در دست داشت به روی او انداخت و او را به زمین کوبید و شمشیرش را گرفت، و او را نزد امیرمؤمنان (ع) آورد. وردان تروریست سوم، گریخت و ناپدید گردید. بعد معلوم شد که کشته شده است.
امیرمؤمنان (ع) در مورد ابن ملجم فرمود: اگر من از این ضربت از دنیا رفتم، او را به عنوان قصاص بکشید، و اگر جان سالمی، به در بردم، آن گاه رأی خودم را خواهم گفت، و به نقل دیگر فرمود: اگر از دنیا با او همانند قاتل پیامبران (که قصاصشان کشتن و سوزاندن است) رفتار کنید.
ابن ملجم گفت:
والله لقد ابتعته بالف و سممته بالف فان خاننی فابعده الله.
سوگند به خدا این شمشیر را به هزار درهم خریده ام و با هزار درهم زهر،
آن را مسموم نموده ام، اگر آن شمشیر به من خیانت کند نفرین بر او باد.(385)

384) 2.این پارچه حریر را قطام به سینه او بسته بود.

385) 1.اعلام الوری، ص 202؛ بحار، ج 42 ص 239