ابوالقاسم برید بن معاویه عجلی(کوفی عربی)فرزند معاویه بن ابی حکیم عجلی بود. از پدرش چندان اطلاعی در دست نیست.
برید از روایتگران شیعی عرب تبار و منسوب به قوم بن یعجل بود.
بدین جهت او را عجلی گفته اند. بنی عجل در حد فاصل یمامه عربستان و بصره عراق میزیستند و قسمتی از آبهای متعلق به این قوم در بیابان های کوفه بوده است.
به نظر میرسد برید در کوفه میزیست و لقب کوفی هم از این جهت بر او اطلاق شده است. هرچند نمیتوان چنین ادعایی را ثابت کرد;ولی کوفی بودن بیشتر شاگردان وی و اقامت دامادش محمدبن مسلم درکوفه، سکونت او در کوفه را قوت میبخشد.
بنابراین، گرچه از امام باقر علیهما السلام و امام صادق دوربود، ولی مناسبت هایی چون حج فرصت استفاده از آنان را برای او فراهم می آورد، به گونهای که از اصحاب و یاران و همدلان آن دوبزرگوار به شمار آمده است.
او پدر زن محمد بن مسلم، یاور فقیه امام باقر و صادق علیهماالسلام بود و به تجارت اشتغال داشت. برید زمان آن دو امام رادرک کرده و در دوران امام صادق(ع) قبل از شوال 148 هجری ققمریدر گذشت.علی بن حسن بن فضال او را از درگذشتگان سال 150 دانسته است.
ویژگی های اخلاقیانسان از شناخت و درک مقام این دانشمند وارسته و پارسا، کهمورد رضایت امامان معصوم علیهم السلام بود، ناتوان است.
برید از دیدگاه امام صادق(ع)
امام صادق(ع)در وصف برید تعابیری دارد که در مورد کمتر شخصی به کار رفته است. نمونه ای از تعابیر امام(ع)چنین است:
1 دوست امامدوستی، پیوند ناگسستنی بین افراد ایجاد میکند. امام معصوم بانگاه الهی خود، برید را دوستخود مینامد. او را در خدمتبهمکتب تشیع سر آمد همه میبیند و میفرماید:
چهار تن نزد من محبوبترین مردمند; برید، زراره، محمد بن مسلمو نعمان احول.
دوستی، گاه سبب میشود افراد رازشان را به یکدیگر بسپارند.
روزی امام صادق(ع) برید را مخاطب قرار داده، از علی(ع)و موعظه وی به کارگزاران فرمود:
وقتی موعظه طولانی پایان یافت، گریست، از زمان خود شکوه کرد واصلاح عالم را بشارت داد.
2 پیش گامترین«سابقان» در سوره واقعه کسانی هستند که در کردار نیک بردیگران پیشی گرفتهاند و در نتیجه در آخرت نیز به مغفرت، بخشش ورحمت الهی نزدیکترند.
امام راحل(ره)در کتاب گرانقدر چهل حدیث مینویسد:
اگر کسی در این طبقه(اهل علم)به وظایف خود عمل کند و پس ازاصلاح خود، به اصلاح دیگران بپردازد و نگهداری ایتام آل رسولنماید، چنین شخصی از زمره مقربین و سابقین به شمار میآید.
برید از نظر علمی سرآمد یاران امام شمرده میشد و در ارشادمردم بسیار کوشا مینمود و در حفظ دین از انحراف و بدعتها نقشیبه سزا داشت. بنابراین، بیتردید در شمار مقربان و سابقان جایدارد.
امام صادق(ع)در باره برید، زراره، ابوبصیر و محمد بن مسلم فرمود:
آنان حافظان دین و امانت داران پدرم در حلال و حرام شمرده میشوند... این گروه در دنیا(در پیروی از ما)پیش قدم بودند و درآخرت نیز پیشگام خواهند بود.
امام همچنین فرمود: آنها مصداق آیه(السابقون السابقون اولئک المقربون)شمرده میشوند.
3 از فروتنانواژه «مخبتین» تنها یک بار در قرآن به کار رفته است. درآیه 34 و 35 سوره حج میخوانیم:
(...و بشر المخبتین الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم والصابرین علی ما اءصابهم و المقیمی الصلوه و مما رزقناهم ینفقون.)
«به فروتنان مژده بده، آنان که هرگاه یاد خدا شود، دلهاشان بترسد و شکیبایان برآنچه(حوادث دردناکی که در زندگی) بدانها رسدو به پای دارندگان نماز و کسانی که از آنچه به آنها روزیدادیم، میبخشند.»
مخبتین در درون و برون در برابر فرمانهای پروردگارشان فروتن یمیورزند. «کبر» درجاتی دارد; کبر در برابر خدا، در برابرانبیا و اولیا، در برابر اوامر خدا و در برابر بندگان خدا.
مخبت کسی است که از تمام درجات کبر دور باشد.
برید از این صفتبرخوردار بود. امام صادق(ع)او را یکی ازچهار تن «مخبتین» دانسته و اهل بهشتشمرده است.
4 حواری دو امامیاران مخصوص و برگزیده شخص را حواری میخوانند. این واژه از«حور» به معنی سفیدی مشتق شده است، همانگونه که جامه شویان لباسها را از آلودگی پاکیزه میکنند، حواری نیز پاک بودند ودیگران را با موعظه و تذکر از آلودگیها پاک میکردند. گروهیگفتهاند: حواریون آن دستهاز یاران حضرت عیسی(ع)بودند که پیشه شان جامه شویی بود.
بعضی از روایات این اصطلاح را در باره برخی از یاران رسولخدا(ص)و امیر مومنان و پیشوایان معصوم علیهم السلام به کار بردهاست. امام کاظم(ع)فرمود: «وقتی روز قیامت فرا میرسد، منادیفریاد بر میآورد: «کجایند حواریان محمد بن عبدالله رسول خدا؟!
آنان که پیمان نشکسته، تا آخر پایدار ماندند.» سلمان، مقداد وابوذر به پا میخیزند...»
سپس حواریان امامان را ذکر میکند و میفرماید: «... منادیفریاد بر میآورد: «کجایند حواریان محمد بن علی و حواریان جعفربن محمد؟!» نه نفر بر میخیزند و برید بن معاویه عجلی در شمارآنهاست.»
5 از اوتادامام صادق(ع)برید را در شمار «اوتادالارض و اعلام الدین» جایداده است. اوتاد جمع وتد به معنای میخ است.
همان گونه که کوهها مایه استحکام زمین است و همچون زرهی زمینرا در برابر فشارهای درونی و بیرونی حفظ میکند; دانشمندان صالحو بندگان خوب خدا نیز چنین نقشی دارند. جمعی از تربیتشدگانمکتب اهلبیت، مانند برید، محمدبن مسلم، لیثبن البختری و زرارهبن اعین، توانستند به این مقام دستیابند و از ناحیه پیشوایاندین بدین لقب مفتخر شوند.
مقام علمیابعاد گونه گون مقام و منزلت علمی برید، عبارت است از:
الف فقیه تمام عیار اجتهاد یعنی کوشش برای به دست آوردن حکم دین با تکیه برمنابع.
بشر در زمانهای مختلف به افرادی نیاز دارد که نظر شرع را درباره مسایل و نیازهایش بیان کنند. هرچند در بدوامر به نظرمیرسد در زمان امامان معصوم علیهم السلام آن بزرگواران خلا پاسخ بهاحکام را پر میکنند و به مجتهدان غیر معصوم نیاز نیست; ولی ازآنجا که همیشه و همه جا دسترسی به امام ممکن نبود; خود امامان معصوم علیهم السلام یاران مستعد وبرجسته خود را برای به دوش کشیدن این مسئولیت، تربیت میکردند وبهاستنباطوافتا فرامیخواندند.
امام در مقام تجلیل از برید و چندتن از یارانش،میفرماید:(گاه)به شخصی حدیثی میگویم... و او را از قیاس بازمیدارم; ولی او از نزد من که خارج میشود، گفتارم را تاءویلمیکند(و بر غیر مراد حمل میکند.)... . اگر بشنوند واطاعت کنند...، آنچه پدرم به یارانش یاد میداد، به آنان(شاگردانم) خواهم آموخت.
امام بارها برید را به قرآن هدایت کرد و پرسشهای او را باقرآن جواب داد; یعنی از قرآن غفلت نکن، تدبرکن، استنباط کن تا پاسخ پرسشهایت را به دست آوری.
برید همراه امام بود، گاه در سفر نیز امام را رها نمیکرد ودر مجالس پرسش و پاسخ از وجود امام بهره میبرد. برخی مواقع به سبب کثرت پرسش، شرمگین میشد و از دیگران میخواست مشکل شرعیاشرا با امام در میان نهند.
بریددر پرتو نورگیری از اهل بیت علیهم السلام به مقام منیع فقاهت و استنباط احکام رسیده بود. امام صادق(ع)در این باره فرمود:
«ما احداءحیی ذکرنا و احادیث ابی الا زراره و... وبرید...»
«هیچ کس یاد ما و روایتهای پدرم را زنده نکرد، جز زراره و... برید. اگر اینها نبودند، کسی قدرت استنباط نداشت.»
حضرت در جای دیگر میفرماید: «اگر آنها(برید، ابوبصیر، محمدبن مسلم و زراره)نبودند،آثارنبوت ازمیان میرفت.او چنان مورد توجه بود که امام صادق(ع)از مقام علمی و جایگاهش نزد امامباقر(ع)خبر داد و فرمود: «پدرم(امام باقر(ع» بر گروهی درس پردن و یاد دادن حلال و حرام خدا اعتماد میکرد. آنها مخزن علمبوده و هستند. در حقیقت، یاران راز دار پدرم شمرده میشوند.
خداوند هرگونه بدی را به وسیله آنها از اهل زمین دور میکند.
آنها هنگام مرگ و زندگی در میان شیعیان، مانند ستارگانمیدرخشند و یاد پدرم را زنده نگه میدارند... .»
حضرت پس از این گفتار، گریست. جمیل پرسید: آنها کیانند؟
فرمود: «آنها، که در مرگ و زندگی درود و رحمتخدا بر آنانباد، عبارتند از: برید عجلی، زراره، ابوبصیر و محمد بن مسلم. »
ب پاسدار شریعت عالمان دین همواره پاسخ به پرسشها و شبهات را نیز وظیفه خودمیدانستند و بدین طریق، دین را حفظ میکردند. در آن روزگار،بدعت، عمل به رای و قیاس توسط خودی ها و ایجاد شبهات توسط معاندان، دین را مورد تهدید جدی قرار داده بود. اگر این محافظان و سنگرداران نبودند، دین از راه اصلی منحرف میشد.
امام صادق(ع)آنان(برید و سه نفر دیگر)را نگاهبانان دین معرفیکرده،میفرماید:
«خداوند بدعتها را به وسیله آنان بر میدارد... آنان انحراففرقه ها و کج فکری غالیان را از دین دور میکنند.»
ج فقیه مقبولراوی شناس بزرگ، کشی علیه الرحمه برید را از یاران فقیه امام باقر و امام صادق علیهما السلام شمرده و پذیرش امامیه رابر این ادعا، گواه آورده است. او مینویسد:
«اصحاب امامیه بر تصدیق آنان اتفاق نظر دارند، آنها را بهفقه و فهم دین پذیرفتهاند و6 تن را داناترین آنهادانستهاند.»
سپس آنان را نام میبرد و برید را در شمار آنها جای میدهد.
نجاشی، رجال شناس نامی، در باره برید میگوید:
«وجه من وجوه اصحابنا و فقیه ایضا له محل عندالائمه علیهمالسلام»
او از بزرگان امامیه شمرده میشد و فقیه نیز بود. و نزد ائمهعلیهم السلام موقعیت داشت.
علامه حلی در «خلاصه الاقوال» عبارت نجاشی را ذکر میکند و بااضافه کردن کلمه «ثقه» ، برید را فردی مورد اطمینان و اعتمادمیخواند:
«وجه من وجوه اصحابنا ثقه فقیه له محل عندالائمه»
د توجه به مستحباتبرید، چون همه فقیهان پرهیزکار، به تکالیف، احکام، شرایط وموانع اعمال توجه داشت و پرداختن به مستحبات را از یاد نمیبرد.
روزی از امام پرسید: آیا قرائتبیشتر در نماز برتر استیا درنگدر رکوع و سجده؟
امام پاسخ داد: به دلیل آیه(فاقرووا ما تیسر منه و اقیمواالصلاه) «هرقدر برای شما آسان است، قرآن بخوانید و نماز به پادارید.» رکوع و سجده طولانی افضل است.
سپس پرسید: قرائت طولانی یا دعای بسیار کدام افضل است؟
امام با استناد به آیه(قل هل یعبوبکم ربی لولا دعاوکم) «ایپیامبر! بگو: آیا اگر دعا نکنید، پروردگارم به شما اعتنا خواهدداشت؟» دعای بسیار، بالاتر است.
ه راوی آگاهبرید، ناقل روایات بسیار است. تنوع روایات و کثرت آنها گویایتلاش او در این عرصه است; این راوی فقیه بارها پرسشهای حقیقی یافرضی را با امام در میان مینهاد و پاسخ میشنید. او در حفظ، نقلو گسترش روایات توفیق بسیار داشت و نامش با عنوانهای «برید»
، «برید بن معاویه» ، «برید عجلی» و «برید بن معاویه عجلی» در سند بسیاری از روایات کتابهای روایی شیعه، به چشم میخورد.
برید بیشتر روایاتش را بدون واسطه از امام باقر و امام صادق علیهما السلام شنیده و چند مورد را نیز دامادش محمد بن مسلمبرایش بازگو کرده است. افزون براین، او از اصبغ بن نباته،اسماعیل بن رجاء از محدثان اهل سنت و مالک بن اعین نیز روایت نقل کرده است.
شاگردانده ها حدیث در کتابهای معتبر شیعه به وسیله برید روایتشدهاست و محدثان دستبه دست، این گنجینه را به ما رساندهاند.
نزدیک به چهل نفر بدون واسطه از او روایت نقل کردهاند. «عمربناذنیه» ، «حریزبن عبدالله» ، «حارث بن محمدبن نعمان احول»
و «قاسم بن عروه» در شمار این چهلتنجای دارند.
1 ابن اذنیه، عمر بن محمدبن عبدالرحمن بصری، ازروایتگرانفقیه و از اصحاب امام صادق(ع)است. احمدبرقی او را از اصحابامام کاظم(ع)نیز دانسته است.
همه رجال شناسان شیعی او را مورد اعتماد دانسته اند و اکثر روایاتی که او نقل کرده، در مسایل فقهی است.
2 ابوعلی حارث بن محمدبن نعمان اءحول بجلی کوفی از اصحابامام صادق(ع)است. به گفته نجاشی، او کتابی دارد که از امام صادق(ع)نقل کرده است.
شیخ طوسی مینویسد: او دارای اصل است.
3 ابومحمد حریزبن عبدالله ازدی سجستانی از اهالی کوفه بود.
به نوشته نجاشی، او بیشتر برای تجارت به سجستان مسافرت میکرد.
گفته شده از امام صادق و امام کاظم علیهما السلام روایت نقلکرده است، ولی تنها دو روایتش از امام صادق(ع) مورد تاءییداست. او کتاب بزرگی به نام کتاب الصلاه دارد. کتاب نوادر نیز ازآثار اوست.
شیخ طوسی مینویسد: او مورد اعتماد است. اهل کوفه و ساکنسجستان بوده است. از جمله کتابهای او کتاب الصلاه، کتاب الزکاه،کتاب الصوم و کتاب النوادر است.
حریز سرانجام در سجستان کشته شد.
4 ابومحمد قاسم بن عروه بغدادی از روایتگران شیعی و دارایکتاب است. او از امام صادق(ع)روایت نقل کرده است و به گفته شیخطوسی از اصحاب امام صادق(ع)به شمار میآید. ابن داود او راممدوح دانسته است.
ابو محمد سرانجام در بغداد درگذشت و کتابی از وی به یادگارماند.
و - از اصحاب اجماعرجالی نامدار شیعه ابوعمروکشی، که در سال 340 ق. در گذشت،گروهی از روایتگران شیعی را با چنین عبارتی توثیق کرده است:
«اءجمعت العصابه علی تصحیح ما یصح عن جماعه»
او این گروه را سه طبقه و 18 تن دانسته است.
عدهای از رجال شناسان متقدم و متاءخر، مثل سیدبن طاوس و علامهحلی و دیگران، از این گروه با عنوان «اصحاب اجماع» یادکرده اند.
کشی، در بیان طبقه اول که از یاران امام باقر و امام صادق علیهما السلام هستند، میگوید:
«اجتمعت العصابه علی تصدیق هولاء الاولین من اصحاب ابی جعفر وابی عبدالله و انقادوا لهم بالفقه.»
امامیه به تصدیق آن پیشینیان از یاران امام باقر و امام صادق علیهما السلام اتفاق نظر دارند و بر فقاهت آنان معترفند.
او سپس «برید» را در زمره آنان نام برده است.
این سخنان، به ضمیمه روایاتی که ائمه اطهار در وصف بریدگفته اند، مقام و منزلت وی را نمایان میسازد.
البته روایاتی در نکوهش برید وارد شده است. که عالمان رجال شناس آنها را ضعیف دانسته، روایات ستایش برید را بر آن مقدم کرده اند.
استرآبادی در منهج المقال مینویسد: روایات(نکوهنده اصحابائمه:)سندشان مخدوش است; و علیهم السلام مکن است علت نکوهش آنان، گذشته از آنکه توجه و دلسوزی معلمانه بدانهاست تا دردادن فتوی احتیاط کنند، آن باشد تا در دید مخالفان، بزرگ شمرده نشوند. زیرا گاهی امامان معصوم علیهم السلام اصحاب خاص و موردعلاقه خود را به گونه ای نکوهش میکردند تا بین مخالفان و حسودانبه جرم ارتباط و انتساب به مذهب حق از اعتبار نیفتند و خطریمتوجه آنان نگردد.
گرایشهای رواییهرچند این فقیه حدیث شناس، روایاتی چند در فقه دارد و فقیهان به آثار او در ابواب فقه استدلال کردهاند; ولی روایات تفسیری،اخلاقی و کلامی نیز توسط او نقل شده است. او در تفسیر آیات ولایی قرآن، روایات بسیار دارد.
برید شیدای ولایت روایات برید، عشق و علاقه او به اهلبیت علیهم السلام را نشان میدهد. او پروانه وار گرد وجود آنان میچرخید تا از حرارت و نورآن منبع هدایت بهره گیرد.
برید و چند تن دیگر از امام باقر(ع)روایت کرده اند که فرمود:
«حدای عزوجل پیامبر(ص)را به ولایت علی(ع)امر کرد و(آیه 55 سوره مائده)(سرپرست شما تنها خداست و رسولش و کسانی که ایمان آورده اند، نماز به پادارند و در حال رکوع زکوه دهند.)را بر اونازل کرد و ولایت اولوالامر(کارداران)را واجب ساخت. مردم ندانستند مقصود از ولایت چیست؟ خدا به محمد(ص)امر کرد تا ولایترا برای آنها توضیح دهد; چنانکه نماز، زکوه، روزه و حج راتوضیح داد. چون امر به ولایت از جانب خدا به پیامبر(ص)رسید،دلتنگ شد و ترسید مردم از دین برگردند و او را تکذیب کنند. ازاین جهت، به پروردگارش مراجعه کرد. خدای عزوجل چنین وحیفرستاد: ای پیامبر، آنچه از پروردگارت برتو نازل شده، برسان واگر نکنی، پیامش را نرسانده ای; خدا تو را از گزند مردم حفظ میکند.(سوره مائده، آیه67)او هم فرمان خدای متعال را امتثالکرد و به امر ولایت علی(ع)در روز غدیرخم قیام کرد. آن حضرت مردمرا برای نماز جماعتبانگ زد و فرمان داد حاضران به غائبانبرسانند. واجبات خدا یکی پس از دیگری نازل میشد و امر ولایت آخرین آنها بود. پس از این آیه، خدای عزوجل این آیه را نازل فرمود: «امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمامساختم.» (مائده، آیه3)امام باقر(ع)اضافه کرد: «خدای عزوجل میفرماید: بعد از این، واجبی بر شما نازل نکنم، واجبات را برای شما کامل کردم. »
برید میگوید: امام باقر(ع)در تفسیر این آیه: «اءومن کانمیتا فاءحییناه و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس; آیا کسی که مرده بود و ما او را زنده کردیم و به او نوری دادیم تا میانمردم راه رود.»
آنان که ولایت معصومان را نمیشناسند، مرده خواند و فرمود:
«امام نوری است که مردم بدان هدایت میشوند.» «و آن کس که به امام(ع)معرفت و شناخت نداشته باشد مانند کسی است که درتاریکی ها واقع شده باشد و نتواند از آن برون رود.»
غروب آفتاب سرانجام برید در دوران حیات امام صادق(ع)درگذشت.
به گفته اکثر مورخان، چون کلینی و ذهبی امام صادق(ع)در شوالسال 148 هجری قمری به شهادت رسید. بنابراین، برید در سال 148 ویا قبل از آن در گذشته است. علیبن حسن بن فضال او را متوفای سال 150 دانسته است.
آثارفرزندقاسم فرزند برید از یاران امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام و از روایتگران مورد اعتماد بود. رجال شناسان در موثق بودن او اتفاق نظر دارند.
قاسم از پدرش روایتی نقل نکرده است.
کتاب احمدبن حسین غضائری میگوید: کتابی از برید دیدهام که علی بن عقبه بن خالداءسدی آن را روایت کرده است.
روایاتهمان طور که بیان شد، برید در زمینههای گوناگون حدیث نقلکرده است. سه روایت وی را حسن ختام این مقاله قرار میدهیم:
1 برید از امام باقر(ع)نقل کرده است که فرمود:
در کتاب علی(ع)یافتیم که رسول خدا بر فراز منبر فرمود: سوگندبه خدایی که جز او شایسته پرستش نیست، هرگز به هیچ مومنی خیردنیا و آخرت داده نشد، مگر به سبب خوشبینی به خدا، امید به او،اخلاق نیکو و دوری از غیبت مومنان. سوگند به خدایی که جز اوشایسته پرستش نیست، خدا هیچ مومنی را بعد از توبه و استغفارعذاب نمیکند مگر به سبب بدگمانی به خدا، نومیدی از او(کوتاهی کردن در امید به خدا)، بد اخلاقی و غیبت مومنان.
قسم به خدایی که جز او شایان پرستش نیست; گمان هیچ بندهای درباره خدا نیکو نشود، جز اینکه خدا همراه گمان بنده خود باشد;(هرگونه به او گمان برد، خدا با او رفتار کند.)زیرا خدا کریم است و همه خوبیها به دست اوست. او شرم میکند از اینکه بنده مومنش به وی گمان نیک برد و او خلاف گمان و امید بنده رفتارکند. پس به خدا خوشبین باشید و با خضوع و التماس از اوبخواهید.»
2 در منابع شیعی و اهلسنت روایتی از برید نقل شده که او ازطریق اسماعیل بن رجا و پدرش و ابوسعید خدری نقل میکند که: رسول خدا(ص)در حالی که بند کفشش پاره شده بود، بیرون آمد و کفش راجهت تعمیر به علی(ع)داد. سپس حضرت نشست و ماهم گرد حضرت باآرامش و آمادگی کامل نشستیم. در این هنگام فرمود: «همانطور که من بر تنزیل(نزول قرآن و نص و معنای ظاهری آن)قرآن جنگیدم،بعضی از شما نیز بر تاءویل(معنای باطنی و بطن)قرآن خواهدجنگید.»
بعضی از اصحاب عرض کردند: ما هستیم، یارسول الله؟
فرمود: لا ولکنه خاصف النعل; خیر، ولیکن او همان است که مشغول تعمیر کفش است. »
ابوسعید خدری میگوید: وقتی جهت تبریک نزد علی(ع)رفتیم،سربلند نکرد; گویا قبلا شنیده است.
3 شیخ صدوق از برید عجلی چنان نقل کرده است که امام باقر(ع)فرمود: بعد از شهادت حسین بن علی(ع)بر پیکر آن حضرت سیصد و بیست و اندی زخم(اثرنیزه، شمشیر و تیر)یافتشد.
ویژگی های فردی برید عجلی
- بازدید: 7780