اوضاع فرهنگى جامعه در زمان امام باقر عليه السلام‏

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

در زمانى كه امويان زلال احكام و قوانين الهى را از سرچشمه، گل‏ آلود كرده و خورشيد حقيقت دين و دين‏دارى را در پس ابرهاى تيره و تارِ زر و زور و تزوير پنهان كرده و جماعت مردم را با ظاهر سازى‏ هاى منافقانه مشغول نموده و بر اريكه قدرت تكيه زده بودند، مردان الهى و حجّت‏ هاى او بر مردم على‏رغم همه توانايى‏ ها و دانايى‏ ها از صحنه حاكميت جامعه كنار گذاشته شده بودند.


البته آنها نيز بيكار ننشسته بودند و هر كدام طبق شرايط زمانه وظايف الهى خود را انجام مى‏دادند، اما روش اين بزرگواران در پاسدارى از دين خدا هر كدام به گونه‏اى بود كه براى اميرالمؤمنين على (ع) زمينه ايجاد حكومتى عادل فراهم شد. براى امام حسن (ع) بر اثر خيانت فرمانده انش، هيچ‏گونه زمينه ‏اى براى حكومت فراهم نبود و مجبور شد سكوت اختيار كند و با غاصبان حكومت و خلافت صلح نمايد. در زمان امام حسين (ع) كه تنها بيست و اندى سال از حكومت امويان گذشته بود و طى اين مدت اسلام را كاملاً وارونه جلوه داده و در صدد حذف دين بودند، امام چنين صلاح ديدند كه خود و خاندان و اصحاب پاكش را فدا كند تا از نابودى دين جلوگيرى نمايد و با نثار خون خود و عزيزانش به جامعه بيدارى ببخشد. امام سجاد (ع) در خفقانى‏ترين شرايط عَلَم امامت را بر دوش گرفتند و انواع نامردى‏ها و قتل و غارت‏ها را با چشم خود ديدند، لكن با سوز دعا و مناجات‏ هايشان از حق و حقيقت دفاع مى‏كردند.
اين دوران‏ها گذشت تا رسيد به امام باقر (ع) كه در زمان ايشان تقريباً دين از تدبير و سياست جامعه كنار گذاشته شده بود و حكّام اموى موفق شده بودند حكومت خود را بدون تنش سياسى اداره كنند، چون بعد از واقعه اسفبار عاشورا كسى توانايى رويارويى را با آنان نداشت. از طرفى، دانشمندان و عالمان و آگاهان جامعه كه از صحنه سياسى به دور مانده بودند، به دنبال مرجع و محلى بودند كه چالش‏ها و درگيرى‏هاى عقيدتى و فقهى خود را كه طى اين سال‏ها برايشان پديد آمده بود حل و فصل نمايند. سال‏ها بود كه عقايد و افكار انحرافى توسط عمّال بنى اميّه در سطح جامعه منتشر شده بود و تشخيص اسلام ناب از آن‏چه كه اين نامردمان به كار بسته و اظهار مى‏داشتند كار مشكلى شده بود. انحطاط فرهنگى و گسترش رسوم جاهلى و درگيرى‏هاى فقهى بين فرق و مذاهب مختلف اوضاع جامعه را از لحاظ فرهنگى نابسامان كرده بود و نشر عقايد مرجئه و غُلات و اسرائيليات، تشخيص حق و باطل را مشكل كرده بود و مى‏طلبيد كه امامى آگاه، وارث علم رسالت و حجّت خدا در زمين، آستين همت بالا بزند و گوهرهاى مخفى دين را از زير گرد و غبار عقايد انحرافى اينان بيرون كشيده و معرفى نمايد. در اين اوضاع و احوال بود كه امام باقر (ع) با استفاده از علم امامت و درايت و توانايى خود توانست بهترين كار ممكن را در آن شرايط انجام دهد و دست به يك نهضت علمى عميق و حساب شده بزند و با انجام مناظره و گفت و گو و تأسيس حوزه علميه و تربيت شاگردانى فرهيخته و متشرّع و دين‏مدار، به تبليغ و تبيين دين جدّش رسول الله (ص) بپردازد.

نگار بخشى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page