ابواسحاق، فقيه و محدّث والامقام شيعى، از اصحاب امام جواد عليه السلام و از شاگردان يونس بن عبدالرحمن(م 208 ق)، از تاريخ ولادت و وفاتش آگاهى درستى نداريم، اما اين اندازه روشن است كه وى پس از امام هادى عليه السلام زنده بود و تاريخ وفات آن امام را، كه در 254 ه رخ داد، گزارش كرده است. در بعضى از منابع، گزارشى از معاصرش ابراهيم بن هلال ثقفى (م 283 ق) نيز نقل كرده است. بنابراين، محتمل است كه وى عصر غيبت را درك كرده و احتمالاً تا اواسط نيمه دوم سده سوم (حدود 275 ق) حيات داشته است. درباره زمان تولّد او، تنها مى دانيم كه وى در زمان امام رضا عليه السلام (م 203 ق) مىزيست و چون از سن كافى برخوردار نبوده، حديثى از آن امام نقل نكرده است. بنابراين، تولّد او مىبايست پيش از 203 ه و احتمالاً در اواخر سده دوم (حدود 190 ه) اتفاق افتاده باشد. برخى از محققان معاصر بدون ذكر هيچ مدركى، زمان تولّد او را در عصر امام كاظم عليه السلام (م 183 ق) نوشتهاند.
وى اصالتا اهل كوفه بود و در همان جا چشم به جهان گشود. دوران كودكى و همچنين بخش زيادى از حيات علمى خود را در آنجا سپرى كرد و در مجلس درس استادان فراوانى شركت جست. گفته مىشود وى در مدت اقامتش در كوفه، يك بار بى آنكه بفهمد، با حضرت خضر عليه السلام ملاقات كرد و اعمال مسجد سهله و مسجد زيد بن صوحان را از آن حضرت فرا گرفت. همچنين گفته مىشود كه وى در مسجد «صعصعه»، امام عصر(عج) را در ماه رجب در حال دعا و نماز مشاهده كرد.
وى سرانجام، از كوفه به قم آمد و نخستين كسى بود كه احاديث كوفه را در قم منتشر نمود. اين كار موفقيت آميز او در قم، وجاهت علمى و نفوذ او را در بين فقها و محدّثان قم كاملاً آشكار مىسازد؛ زيرا در ميان بزرگان قم شخصى مانند احمد بن محمّد بن عيسى اشعرى (م. حدود 280 ق) به چشم مىخورد كه دقت عمل بسيار داشت و به هيچوجه، نقل روايات ضعيف را برنمىتافت و حتى راويان بلندپايه و سرشناس به دليل مخالفت او، نمى توانستند آزادانه به نقل حديث بپردازند. به همين دليل، احمد بن خالد برقى (م 274 يا 280 ق)، سهل بن زياد آدمى (م. بعد 255 ق) و عدهاى ديگر به دست او از شهر قم تبعيد شدند. وى در چنين شرايطى، وارد قم شد و با اينكه هزاران حديث (6414 حديث) در آنجا نقل كرد، اما هيچگاه بزرگان قم اين اجازه را به خود نمىدادند تا در برابر احاديث او مخالفت نمايند.
وى همچنين فرزندانى داشت كه در فقه و حديث، مقام بلندى يافتند. فرزندش، على بن ابراهيم بن هاشم (م. بعد 307 ق)، از چهره هاى برجسته و صاحب تفسير بود كه كلينى در كافى، بيش از 7060 روايت از او نقل كرده است. فرزند بزرگترش، اسحاق بن ابراهيم، نيز يكى ديگر از محدّثان شيعه بود كه از او نيز احاديث فراوانى در جوامع روايى شيعه بر جاى ماندهاند. وى در كوفه استادان زيادى ديد كه بنا به قولى، تعداد آنها به دويست نفر مىرسيد و در ميان آنها، چهره هاى سرشناسى همچون يونس بن عبدالرحمن (م 208 ق)، حنان بن سدير كوفى، ابراهيم بن ابى محمود خراسانى، ابراهيم بن محمّد وكيل همدانى، عبداللّه بن ميمون قدّاح، حمّاد بن عيسى كوفى (م 209 ق)، صفوان بن يحيى (م 210 ق) و ابوهاشم داود بن قاسم جعفرى (م 261 ق) ديده مىشوند. وى همچنين با شاعر معروف، ابوتمام حبيب بن اوس طائى (م 231 ق) ارتباط داشت و نزد او شاگردى كرد. نجاشى اين شاعر را «شيعى امامى» و به نقل از جاحظ، رافضى معرفى كرده است.
از شاگردان او، غير از فرزندش، على، كه بيشترين حديث را از او نقل كرده، كسانى همچون محمّد بن على بن محبوب، احمد بن محمّد بن خالد برقى (م 280 يا 274 ق)، محمّد بن حسن صفّار (م 290 ق)، عبداللّه بن جعفر حميرى، (م. بعد 297 ق)، سعد بن عبداللّه اشعرى (م 301 ق)، على بن بابويه قمى (م. 329 ق)، ابوعلى محمّد بن همّام اسكافى (م 336 ق) و بسيارى ديگر از او نقل حديث كردهاند. از تأليفات او، دو كتاب نوادر (تازه ها) و قضايا اميرالمؤمنين عليه السلام معرفى شده اند.
مقاله ها
ابراهيم بن هاشم قمى
- بازدید: 2183