محمّد بن عبدالجبار ابى صهبان قمى شيبانى

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

كنيه او در منابع ذكر نشده، ولى ملقّب به «شيبانى» است. او فقيه، محدّث و از اصحاب مورد اعتماد امام هادى و امام حسن عسكرى عليهماالسلام بود. از تاريخ تولّد و وفات او اطلاع درستى نداريم، اما شاگردى او نزد صفوان بن يحيى (م 210 ق) و مشاهده نام او در شمار اصحاب امام جواد عليه‏ السلام (م 220 ق) گواه آنند كه وى در اواخر سده دوم (حدود 190 ه) تولّد يافته است. همچنين وفات او با توجه به برخى از شاگردانش، كه تا 306 ه حيات داشته‏ اند، مى ‏بايست در دهه ‏هاى پايانى سده سوم (حدود 280 ه.) اتفاق افتاده باشد. روايت شيخ كلينى (م 329 ق) نيز با يك واسطه از او حاكى از آن است كه وى سده چهارم را درك نكرد و در اواخر سده سوم زندگى را به انجام رساند. وى در قم چشم به جهان گشود و احتمالاً محل وفات او كوفه بوده است. پدرش عبدالجبار ابى صهبان در قم شهرتى داشت و شيخ طوسى در معرفى صاحب شرح حال، بيشتر بر كنيه پدرش تكيه دارد و او را «ابن ابى صهبان» معرفى مى‏كند.
وى ظاهرا تحصيلات خود را در قم آغاز نمود و به اتفاق معاصرش احمد بن محمّد بن خالد برقى (م 274 ق) نزد آدم بن اسحاق اشعرى قمى شاگردى نمودند. سپس او براى تكميل تحصيلات خود به عراق آمد و در كوفه ساكن شد و احتمالاً در آنجا با طايفه «بنى شيبان» هم‏پيمان شد و از همين‏رو، ملقب به «شيبانى» گشت. وى در كوفه نزد استادان بلندآوازه‏ اى همچون صفوان بن يحيى (م 210 ق)، حسن بن على بن فضّال كوفى (م 224 ق)، محمّد بن اسماعيل بن بزيع، محمّد بن ابى عمير (م 217 ق)، محمّد بن سنان و على بن مهزيار اهوازى كوفى (م حدود 255 ق) شاگردى نمود و در فقه و حديث و همچنين در مباحث كلامى به حد كمال رسيد. از استادان ديگر او عبدالرحمن بن ابى نجران (م حدود 255 ق) و اسحاق بن جعفر (فرزند امام صادق عليه ‏السلام ) هستند.
از جمله معاصران كوفى او، فضل بن شاذان نيشابورى (م 260 ق) است كه با هم نزد صفوان بن يحيى (210 ق) استماعاتى داشته ‏اند. ظاهرا وى در كوفه اقامت دايم داشته و بسيارى از محدّثان قمى در كوفه از او حديث شنيده اند. از جمله شاگردان او، ابوعلى اشعرى، احمد بن ادريس قمى (م 306 ق)، محمّد بن يحيى عطّار قمى (استاد كلينى)، سعد بن عبداللّه اشعرى (م 301 ق)، محمّد بن حسن صفّار قمى (م 290 ق) و عبداللّه بن جعفر حميرى (م بعد 297 ق) هستند. وى در كوفه مكاتبات متعددى با امام حسن عسكرى عليه ‏السلام داشت و به طور مستقيم از آن امام جواب مى‏ گرفت. مكاتبات او با امام حسن عسكرى عليه ‏السلام چندان بود كه برخى احتمال داده‏اند وى زمانى خادم آن حضرت بوده است. صاحب‏ نظران روايات و شنيده ‏هاى او را كاملاً صحيح و قابل استناد مى‏دانند.
از آثار قلمى او چيزى در منابع گزارش نشده است، اما بايد اذعان داشت كه وى يكى از فقها و محدّثان پركار بود و اكنون احاديث بسيارى از او در جوامع روايى شيعه به جاى مانده ‏اند. شايد به همين دليل، طوسى در الفهرست خود، نام او را به طور مستقل ذكر نموده، با اينكه كتاب يا رساله ‏اى از او نقل نكرده است.