شهر قم همواره خاستگاه و پناهگاه اصحاب و راویان امامان مکتب ناب تشیع و بزرگانی چون زکریا بنادریس، زکریا بنآدم، ابراهیم بن هاشم و جمع بسیاری دیگر از رادمردان مکتب امامت و ولایتبوده است.
علی بن ابراهیم، یکی دیگر از فرزانگان نامدار و راویان معروف و پرآوازه جهان تشیع است.
اینک به دوردست های تاریخ نظر افکنده، به زیارت یکی از نامآوران تشیع در قرن سوم و چهارم هجری میرویم و به تماشای سیمای علی بن ابراهیم مینشینیم. علی فرزند ابراهیم بنهاشم، از راویان مشهور و قابل اعتماد است و کنیه اش را ابوالحسن دانستهاند.
اثر بسیار معروف و ارزشمند او - تفسیر علی بنابراهیم - موجب شده است تا وی را «مفسر قمی» بنامند. قبل از اینکه به شرح حال او پردازیم، به پاس احترام به مقام علمی و معنوی پدرش، ابتدا نگاهی اجمالی به سیمای پدر بزرگوارش - ابراهیم بنهاشم - میافکنیم تا از منظر او، شناختبهتری به فرزند پیدا کنیم.
ابراهیم بنهاشم
ابراهیم بنهاشم پدر بزرگوار علی بنابراهیم و کنیهاش «ابواسحاق قمی» است وی در اصل از بزرگان شیعیان کوفه بوده است و سپس به شهر قم مهاجرت کرده است. او از اصحاب امام رضا(ع) و امام جواد(ع) است.
در بارهاش گفتهاند:
ابراهیم بنهاشم اولین کسی بود که احادیث ائمه بزرگوار تشیع را که در میانراویان کوفی رایجبود، به شهر قم نقل و منتشر کرده است. و از اینرو میتوان او را پیشگام حدیث در قم دانست. شیخ طوسی، او را از شاگردان یونس بنعبدالرحمان - از اصحاب امام رضا(ع) - دانسته است و میگوید: ابراهیم بنهاشم به ملاقات امام رضا(ع) رسیده و محضر او را درک کرده است.
ایشان کتابهای متعددی دارد که از جمله آنها «النوادر» و «قضایا امیرالمؤمنین(ع)» است ابراهیم بنهاشم، از طریق نقل روایات و احادیث ائمه علیهم السلام، خدمات بیشماری به اسلام کرده و عشق و علاقه خویش را به مکتب ائمه معصومین(ع) ابراز کرده است اگر چه ابراهیم بنهاشم را در زمره یاران امام رضا(ع) بشمار آوردهاند اما هیچ روایتی از امام رضا(ع) و نیز یونس بنعبدالرحمان به نقل از او یافت نشده است اما روایات متعددی را از امام جواد(ع) نقل کرده است که در کتب حدیث معروف تشیع به ثبت رسیده است.
وی از بزرگان بسیاری استفاده کرده و نزد آنان حدیثشنیده و نقل کرده است که تعدادشان حدود 160 نفر میباشد. از جمله آن بزرگان، محمد بنابیعمیر است که تعداد 2921 روایت را از وی نقل کرده است.
مجموع روایاتی که از ابراهیم بنهاشم قمی نقل شده است و در کتابهای معتبر وجود دارد،6416 مورد میباشد.
علامه حلی در باره اعتبار علمی روایات نقل شده از سوی او میگوید: هیچ کس از یاران و اصحاب در باره نفی یا تعدیل روایات وی، مطلبی را نگفتهاند ولی روایات او بیشمار است و قبول کردن روایاتش نزد من ارجحیت دارد.
این مسئله در میان بزرگان علم رجال مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و بزرگمردانی چون شهید ثانی احادیث او را معتبر و صحیح دانسته، آنها را مورد قبول خود میدانند.
محقق عالی مقام - آیت الله خویی - میگوید: سزاوار نیست در باره موثق بودن ابراهیم بنهاشم شک و تردید به خود راه داد.
علی بنابراهیم
نام این راوی عالیقدر، در شمار اصحاب حضرت امام هادی(ع) قرار گرفته است. شیخ طوسی به این مساله اشاره کرده است. سپس نجاشی به پیروی از شیخ طوسی در باره علی بنابراهیم میگوید:
او از افراد مورد وثوق و قابل اعتماد در احادیث و روایات میباشد و مذهب و افکار اعتقادی او کاملا صحیح است.
علی بنابراهیم علاوه بر عصر امام هادی(ع)، در دوران حیات پر برکت امام حسن عسکری(ع) و نیز زمان غیبت صغری زندگی میکرده است. البته در کتابهای معتبر تشیع هیچ روایتی از امام هادی و نیز دیگر امامان معصوم علیهم السلام به نقل از علی بنابراهیم یافت نشده است. آیت الله خویی در این باره میگوید: نبودن روایت مستقیم از ائمه علیهم السلام منافاتی با این مطلب ندارد که نامش در زمره اصحاب امام هادی(ع) باشد.
علاقه و دلدادگی او نسبتبه سرچشمههای زلال امامت، به اندازهای بود که نه تنها شیعیان، بلکه دانشمندان اهل سنت نیز به این مساله اشاره کردهاند. ابن حجر عسقلانی که از دانشمندان نامدار اهل سنت در علم رجال است، از علی بنابراهیم در کتاب خویش نام برده، سپس میگوید: او از شیعیان سرسخت است. سرسختی و ارادت او نسبتبه پیشوایان معصوم، در لابلای روایاتی که علی بنابراهیم نقل کرده بخوبی آشکار است.
همچنین تلاش بیوقفه و زحمات طاقتفرسای او در شنیدن، بدست آوردن، یادگیری و منتشر ساختن روایات و احادیث، این محبت و علاقمندی را شفافتر ساخته است. این تلاش بیوقفه به حدی بوده است که علی بنابراهیم توفیق یافته تا تعداد 7140 روایت را نقل کند.
کتاب «کافی» تالیف حدیثشناس بزرگ ثقةالاسلام کلینی، مملو از روایات و احادیث علی بنابراهیم استبه گونهای که میتوان آن کتاب را «مسند علی بنابراهیم» بشمار آورد.
کلینی خود در این باره میگوید: تمام احادیثی را که در کتاب خود (کافی) آوردهام به نقل از بزرگانی چون علی بنابراهیم، محمد بنیحیی، علی بنموسی کمیدانی، داوود بن کوره و احمد بنادریس است.
از این تعداد (7140) روایاتی که وی نقل کرده است، تعداد 6214 مورد از آن را از پدرش ابراهیم بنهاشم و او نیز از محمد بنابیعمیر نقل کرده است. تعداد بیشمار روایات علی بنابراهیم، ستایش و تمجید همگان را بار آورده است. از اینرو عمر رضا کحاله - از دانشمندان اهل سنت - ضمن معرفی او میگوید:
علی بنابراهیم شخصیتی فقیه، مفسر قرآن و اخباری است (کسی که احادیثبسیاری را نقل میکند) و کلینی از او وایتبرگرفته است.
به یقین این فقیه قمی، برای بدست آوردن و گردآوری این حجم بسیار زیاد از احادیث و سخنان پیشوایان دین، به نقاط مختلفی مسافرت کرده است و در راه رسیدن به این مهم زحمات زیادی را بر خود هموار کردهاند.
او در این راه علاوه بر استفاده از محضر بزرگان شیعه، نزد حافظان و راویان اهل سنت رفته و از آنان احادیثی را ثبت و ضبط کرده است.
ابنحجر عسقلانی در این باره
میگوید: علی بنابراهیم از برخی علمای اهل سنت چون ابوداود سیستانی، ابنعقده و افراد دیگر، روایت نقل کرده است.
مفسر قمی در اواسط زندگی پرافتخارش، نعمتبینایی خود را از دست داد و تا پایان عمر با دلی روشن و قلبی حقبین به حیات با برکتخویش ادامه داد اما او با این حالت جسمانی خویش، از پای ننشست و همچنان در دریای عمیق روایت و حدیثشنا میکرد تا از این طریق معارف انسانساز شریعت را به کمک و یاری امامت گردآورده و آن را به آیندگان بسپارد.
بنابراین بزرگترین امتیاز وی و زرینترین صفحه زندگیاش را میبایست، گردآوری، تدوین، تالیف و نقل و نشر روایات امامان معصوم علیهم السلام بر شمرد. از اینرو بر ما سیرابشدگان از زمزم زلال «کافی» وظیفه است تا این تلاش عظیم و مقدس را ارج نهیم.
آثار و تالیفات
راویان و اصحاب امامان معصوم علیهم السلام، به منظور ثبت و ضبط معارف ناب مکتب تشیع و انتقال آن به نسلهای آتی، احادیث معتبر را از نزدیکترین و مطمئنترین یاران ائمه دریافت میکردند سپس آنها را در موضوعات مختلف دستهبندی و تنظیم کرده و هر موضوعی را در کتابی مستقل با نامی ویژه به نگارش در میآوردند. علی بنابراهیم هاشم که از معروفترین راویان تشیع میباشد و روایات بسیار زیادی (بیش از 7000 حدیث) را نقل کرده است، به این امر مهم (دستهبندی موضوعی روایات) همت گمارده استبه گونهای که نام 14 کتاب او بدین شرح به ثبت رسیده است. شیخ طوسی پنج کتاب او را چنین نام میبرد: 1- التفسیر 2- الناسخ و المنسوخ3- قرب الاسناد 4- الشرایع 5- المغازی ابنالندیم - دانشمند بزرگ اهل سنت - در کتاب خویش، از علی بنابراهیم قمی، تحت عنوان فقهاء و محدثان و علمای شیعه، نام برده و علاوه بر «قرب الاسناد» نام دو کتاب دیگر وی را چنین مینویسد:
1- المناقب 2- اختیار القرآن
دانشمند بزرگ علم رجال - نجاشی علاوه بر هفت کتاب نامبرده فوق، از دیگر کتابهای وی چنین نام میبرد:
1- التوحید و الشرک 2- فضائل امیرالمؤمنین(ع)3- الانبیاء(ع) 4- المشذر 5- الحیض6- رسالهای در معنای هشام و یونس(ع)- جواب مسائل محمد بنبلال.
اگر چه هر یک از کتابهای این فقیه بزرگ اسلام، خود گنجینهای ارزشمند است اما کتاب تفسیر علی بنابراهیم قمی از امتیاز ویژه و موقعیتبرجستهای برخوردار است که نگاهی به آن کتاب ضروری مینماید.
تفسیر نور با نور
از خدمات ارزنده این شخصیت نستوه، تالیف کتاب تفسیر قرآن است. از آنجا که کتاب «تفسیر القمی» از مزایای خاصی برخوردار است، به مطالبی چند از این تفسیر اشاره میشود تا از آن طریق، گوشهای دیگر از زندگی این راوی نور آشکار گردد.
علیبنابراهیم قمی در این کتاب، برای توضیح و تفسیر هر یک از آیات نورانی حق، روایات متعددی از امام صادق(ع) را به نقل از پدرش ذکر کرده است. پدرش نیز آن روایات را از طریق ابن ابیعمیر و برخی دیگر از بزرگان بیان نموده است.
اما پس از چندی یکی از شاگردان علی بنابراهیم، روایاتی دیگر از امام محمد باقر(ع) را در تفسیر و توضیح آیات قرآن، به آن تفسیر اضافه میکند و با اضافه کردن آن روایات، ساختار کتاب تفسیر از اوائل سوره آل عمران (و انباکم بما تاکلون و ما تدخرون فی بیوتکم) تا آخر قرآن تغییر مییابد. در واقع تفسیر موجود که به «تفسیر قمی» معروف است، تفسیر امام باقر و امام صادق علیهما السلام میباشد.
شیوه این تفسیر بصورتی است که به مناسبت هر آیه قرآن، حدیثی از امام صادق و امام باقر(ع) در ذیل آن بیان شده و از این طریق شرح و توضیح داده شده است. این تفسیر، از تفسیر معروف به عسکری جدا بوده و همچنین تفسیری به نام تفسیر کبیر و صغیر نیز وجود ندارد.
آن دسته از روایاتی که از سوی امام صادق(ع) در این تفسیر وجود دارد، از طریق علی بنابراهیم نقل شده و دسته دیگر که از سوی امام باقر(ع) است از طریق ابیالجارود نقل شده است.
«تفسیر القمی» از منابع بسیار قدیمی و معتبر شیعه استبطوریکه منبع تفاسیر بعدی قرار گرفته و علامه طبرسی و دیگر مفسران از آن بهرهمند شدهاند. در باره تفسیر علی بنابراهیم مطالب بسیاری از سوی بزرگان و پژوهشگران مختلف نقل شده است که مشتاقان میتوانند بدانجا مراجعه نمایند.
تفسیر القمی در دو جلد به چاپ رسیده است. این تفسیر اولین بار در سال1313 قمری با چاپ سنگی، در دسترس عموم قرار گرفت.
و تا کنون با تصحیح و حواشی جدید، چندین بار بصورت مجدد چاپ شده است.
بستگان
به یقین بخشی از هویت مذهبی، علمی و اجتماعی هر شخص، از آیینه شفاف خانواده، بستگان و نزدیکان او آشکار میگردد. این اصل مهم در همگان قابل بررسی و مطالعه است.
از آنجا که علی بنابراهیم قمی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است، نگاهی هر چند مختصر به بستگان وی ضروری مینماید.
علی بنابراهیم علاوه بر پدری فرزانه، برادران و فرزندانی داشته است که همگان از راویان مشهور و معروف شیعه بودهاند.
برادران او عبارتند از:
1 - اسحاق بنابراهیم - بنظر میآید وی برادر بزرگ علی بنابراهیم بوده است زیرا کنیه پدرشان (ابراهیم) «ابواسحاق» بوده است. از آنجایی که کنیه هر شخصی معمولا بر اساس نام فرزند اول آن شخص بوجود میآمده استبنابر این احتمال میرود که اسحاق برادر بزرگ علی بنابراهیم است. همچنین روایت کردن علی بنابراهیم از برادرش اسحاق این ادعا را قوت بخشید. چنانچه شیخ عباس قمی میگوید، از برخی روایات معلوم میشود که علی بنابراهیم، برادری به نام اسحاق داشته است و او از برادرش اسحاق روایاتی را نقل کرده است. محقق پرتلاش - آیت الله خویی - نیز این مطلب را یادآوری کرده است.
از دیگر برادران وی چندان اطلاعی در دست نیست.
فرزندان او عبارتند از:
1- احمد بنعلی بنابراهیم - وی از بزرگان شیعه بوده و شیخ صدوق با عبارت «رضی الله عنه» از او به نیکی نام برده و روایات بسیاری را از وی نقل کرده است.
شان و مقام والای او به حدی بوده است که یکی از دانشمندان اهل سنت در کتاب خود - لسان المیزان - از وی یاد کرده، میگوید: احمد بنعلی در «ری» سکونت داشته است و کنیهاش ابوعلی بوده است. او از پدرش - علی - و نیز چند تن دیگر از بزرگان همچون سعد بنعبدالله، عبدالله بنجعفر حمیری و احمد بنادریس، احادیثی شنیده و نقل کرده است.
روایات این فرزانه قمی، در کتاب بحارالانوار به چشم میخورد.
2- محمد بنعلی - او از استادان شیخ صدوق بشمار میآید به گونهای که آن فقیه بزرگ شیعه از محمد بنعلی بنابراهیم قمی روایاتی را نقل کرده است.
محمد کتابهایی را مشتمل بر احادیث ائمه معصومین تنظیم و تهیه کرده است.
علامه مجلسی، پس از نام علی بنابراهیم، آورده است «... و کتاب العلل لولده الجلیل محمد» و بدین طریق از کتاب وی به نام «العلل» یاد شده است.
3- ابراهیم بنعلی - او از دیگر فرزندان فرزانه مفسر - علی بنابراهیم - است و روایاتی را به نقل از پدرش بیان و منتشر کرده است.
شیخ عباس قمی میگوید: از مقدمه کتاب بحارالانوار، چنین برمیآید که ابراهیم بنعلی، از محدثانی بوده است که روایات زیادری را نقل نموده است.
پرواز به بیکران
از تاریخ وفات علی بنابراهیم قمی اطلاع دقیقی یافت نشده است اما پژوهشگران بر اساس روایتی که شیخ صدوق در باره وی در کتاب «عیون اخبار الرضا» نقل کرده است، چنین استفاده کردهاند که علی بنابراهیم تا سال307 قمری زنده بوده است و وفاتش پس از این تاریخ واقع شده است.
سرانجام روحملکوتیآنفرزانهدوران، به بیکرانهها پرواز کرد و پیکر پاکش در شهر قم به خاک سپرده شد و بدان سرزمین مقدس، شرافتی دیگر بخشید.
هم اکنون مقبره آن فقیه بزرگ و مفسر اندیشمند، در پارک ملی شهر، روبروی مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی، واقع در خیابان ارم(آیة الله العظمی نجفی مرعشی)، زیارتگاه عاشقان کوثر میباشد.
سیمای علی بن ابراهیم
- بازدید: 2309