عشق تو فروغ جان صاحب نظر است

بی مهر تو شام اهل دل بی سحر است

لطفت نشود چو شامل حال کسی

از شام سیاه، روز او تیرهتر است

یاد تو گشاید گره از هر مشکل

آباد به دست توست ویرانه دل

با رهبری تو رهروان ره حق

هرگز نسپارند طریق باطل

نام تو بود زیب کتاب هستی

با مهر تو تابد آفتاب هستی

از لطف تو آب زندگانی بارد

بر گلشن اهل دل سحاب هستی

با دوستی تو ایمنم از دشمن

با رهبریت رهم ز کید رهزن

یاد تو مدام همدم جان و دلست

مهر تو کند آینه دل روشن

[199]

طالب چو طریق مهر حیدر پوید

پیوسته به ترک راه باطل گوید

آن کس که علی راهنمایش باشد

ره جانب منزل حقیقت جوید

لطف علی ار تو را مددساز آید

بر رخ در دولتت فلک بگشاید

با دوستیش گرت رود عمر عزیز

اقبال و سعادت به تو رخ بنماید

غلامحسین مولوی (تنها)

آئینه آفتاب / 363