اساس صلحنامه و بی وفایی معاویه

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

  ابن صباغ مالکی، در کتاب «الفصول المهمة» متن صلحنامه حضرت امام حسنعليه‌السلام با معاویه را ذکر کرده، که خلاصه ی ترجمه ی آن، چنین است:
این، چیزی است که حسن بن علیعليه‌السلام با معاویه، بر اساس آن صلح نمودند، تا زمام حکومت در دست معاویه باشد.
اساس این صلحنامه عبارت است از:
۱- معاویه به کتاب خدا و سنت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عمل کند.
۲- معاویه، هیچ کس را جانشین و ولیعهد، برای خودش قرار ندهد.
۳- جان مردم (شیعیان)، در هر کجا که هستند، از حجاز، یمن و عراق، در امان باشد، (و کسی موجب سلب امنیت و آزادی آنها نشود) و اصحاب و شیعیان امام علیعليه‌السلام و زنان و فرزندان آنها، از نظر جان، مال و ناموس، در امان باشند.
۴- حسن و حسینعليهما‌السلام ، و سایر افراد خاندان نبوت، در امن و آزادی باشند و کسی در نهان و آشکار، گزندی به آنها نرساند و آنها، در تمام نقاط جهان، در امنیت و آزادی بسر برند(۷۳) .
در بعضی از متون، چهار شرط زیر نیز ذکر شده است:
۱- معاویه، باید دست از سب و لعن امام علیعليه‌السلام بردارد و نام مبارک آن حضرت، به نیکی برده شود.
۲- هزار هزار (یک میلیون) درهم، میان فرزندان شهدای جنگ جمل و صفین، که در رکاب امام علیعليه‌السلام کشته شده اند، تقسیم شود(۷۴) .
۳- معاویه، حق صاحبان حق را به آنها برگرداند.
۴- معاویه هر سال، پنجاه هزار درهم به عنوان حق امام حسنعليه‌السلام (و حقوق اهل بیت پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ) ادا نماید(۷۵) .
این صلحنامه در روز بیست و پنجم ماه ربیع الاول سال چهل و یک هجری قمری، منعقد شد و گروهی از بزرگان آن را امضاء کردند و معاویه، متعهد شد تا به آن عمل کند.
این شروط، به خوبی نشان می دهد که اگر به آنها وفا می شد، امام حسنعليه‌السلام در پرتو آن، می توانست به آگاهی بخشی و بازسازی نیروهای خود بپردازد و در این فرصت استثنایی و بی نظیر، بتواند آب از دست رفته را به جوی خود، بازگرداند.
ولی، معاویه پس از آنکه بر اوضاع مسلط گردید، به سوی کوفه حرکت کرد و در روز جمعه به «نُّخَیْلَة » (نزدیک کوفه)، وارد شد و در آنجا مردم را از دو طرف، به گرد خود جمع کرد و برای آنها سخنرانی نمود.
معاویه در آن خطبه، با کمال صراحت و گستاخی، چنین گفت:
من برای نماز، زکات و حج، با شما نجنگیدم، با اینکه شما، به این امور، پایبند هستید، بلکه جنگ من با شما از این رو بود که من، زمام امور حکومت را به دست گیرم و خداوند آن را به من، عطا کرد!!! اکنون بدانید، آن شروطی را که من در ضمن قرارداد صلح به حسن بن علیعليهما‌السلام وعده دادم، همه ی آنها را زیر پای خود می گذارم و به هیچیک از آنها وفا نخواهم کرد!!!(۷۶) .
به این ترتیب، ماهیت پلید و نیرنگ و تزویر نا جوان مردانه ی معاویه، آشکار شد و او با زر و زور و تزویر، بر گرده مردم سوار گردید.
به این ترتیب، امام حسنعليه‌السلام از صحنه ی سیاست بر کنار شده و به مدینه بازگشت و در آنجا در انتظار دستور خداوند متعال به زندگی خود ادامه داد.
بنابر تاریخ فوق، (که امام حسنعليه‌السلام در روز بیست و یکم ماه رمضان سال چهل هجری قمری، زمام خلافت را به دست گرفت و قرارداد صلح نامه ی آن حضرت با معاویه، در روز بیست و پنجم ماه ربیع الاول سال چهل و یک هجری قمری، منعقد شد) نتیجه می گیریم که مدت خلافت آن حضرت، شش ماه و چهل روز، بوده است. سپس، آن حضرت به شهر مدینه رفته و حدود ده سال، به دور از متن حکومت و مسائل حکومتی، ادامه ی زندگی داده است(۷۷) .