خطبه امام حسن

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

 و اینک، خطبه ی امام حسنعليه‌السلام :(۸۳) .
امام حسنعليه‌السلام ، خطابه ی خود را چنین آغاز کرد:
«ستایش می کنم خدای را، چنانکه ستایش گَرانش ستوده اند و شهادت می دهم که خدایی بجز «الله» نیست، چنانکه گواهان بر این، شهادت داده اند.
و شهادت می دهم که محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله ، بنده و پیامبر اوست او را به هدایت خلق فرستاد و امین وحی خویش قرار داد. درود و رحمت خدا، بر او و بر خاندانش باد.
اما بعد: به خدا سوگند! من امیدوارم که خیرخواه ترین خلق، برای خلق باشم و سپاس و منت خدای را که من، کینه ی هیچ مسلمانی را به دل نگرفته ام و خواستار ناپسند و ناروا، برای هیچ مسلمانی نیستم.
هان، بدانید! که هر آنچه در هماهنگی شما را خوش نیاید، به از آن است که در تنهایی و تکروی شما را پسند افتد.
آگاه باشید! که من آنچه برای شما در نظر گرفتم، بهتر از آن است که خود شما می اندیشید. پس شما با فرمان من مخالفت نورزید و رأی و نظر مرا رد نکنید. خدا، من و شما را بیامرزد و ما را به آنچه متضمن رضا و محبت است، رهنمون گردد»(۸۴) .
سپس فرمود: «هان، ای مردم! خداوند، شما را به اولین ما هدایت کرد و خونتان را به آخرین ما، محفوظ داشت. همانا، این امر را دورانی است و دنیا، در تغییر و گردش است.
خدای عزوجل، به پیامبرش محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله فرموده است: بگو نمی دانم، آنچه بدان وعده داده می شوید، نزدیک است یا دور. همانا او، سخن آشکار و آنچه را کتمان کنید، می داند و من می دانم، شاید که این، آزمایشی است و بهره ای تا دیگر زمانی»(۸۵) .
آنگاه، امام حسنعليه‌السلام فرمود:
«… معاویه چنین وانمود کرده، که من او را شایسته ی خلافت دیده و خود را شایسته ندیده ام. او دروغ می گوید.
ما در کتاب خدای عز و جل به قضاوت پیامبرشصلى‌الله‌عليه‌وآله ، به حکومت از همه کس سزاوارتریم و از لحظه ای که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله وفات یافت، ما همواره مورد ظلم و تعدی قرار گرفته ایم.
خدا، میان ما و کسانی که بر ما ستم روا داشتند و بر ما تسلط جستند و مردم را بر ما شورانیدند و نصیب و بهره ی ما را، از ما بازداشتند و آنچه را که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله برای ما در ما قرار داده بود از او باز گرفتند، حکم خواهد کرد.
به خدا سوگند! اگر مردم، در آن هنگام که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله از دنیا رفت، با پدرم بیعت می کردند، آسمان، رحمت خود را بر آنان می بارید و زمین، برکت خود را از ایشان، دریغ نمی داشت و تو - ای معاویه! - در خلافت طمع نمی کردی.
ولی، چون خلافت از جایگاه خود برآمد، قریش در میان خود بر سر آن، به منازعه برخاستند و آنگاه بردگان آزاد شده و فرزندانشان - یعنی: تو و یارانت - نیز در آن طمع کردند.
در حالیکه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرموده است: هرگاه، ملتی زمام (امور) خود را به کسی بسپرد، در حالیکه داناتر از او، در میان آن ملت هست، کارش پیوسته به پستی و انحطاط خواهد کشید، تا آنجا که به سرمنزل نخستین خود، تنزل کند.
بنی اسرائیل، هارونعليه‌السلام را ترک کردند، در حالیکه می دانستند که او خلیفه موسیعليه‌السلام است و از سامری پیروی کردند.
امت اسلام نیز، پدرم را ترک کرده و در پی دیگران افتادند، با اینکه از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله شنیده بودند که (به پدرم) میفرمود: تو نسبت به من، همچون هارون عليه‌السلام نسبت به موسی عليه‌السلام هستی، مگر در پیامبری .
آنها، دیده بودند که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ، در روز غدیر خم، پدرم را (به خلافت) نصب نموده و فرمان داد که حاضران، این مطلب را به دیگران (غایبان) برسانند.
رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ، از قوم خود - که آنها را به سوی خدا دعوت می کرد - فرار نموده و وارد غار شد و اگر آن حضرت (برای خود) یاورانی می داشت، هرگز فرار نمی کرد.
پدرم، چون مردم را سوگند داد، یاری خواست و پاسخ نشنید، دست از کار فرو کشید.
خداوند:
۱- هارونعليه‌السلام را که بی یار و ضعیف گشته و جانش در خطر بود، در وسعت نهاده و مؤاخذه نکرد.
۲- پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله را که یاوری نداشت و به غار فرار کرد، آزاد گذارده و بازخواست ننمود.
۳- من و پدرم نیز که از طرف این امت حمایت نشدیم و یاوری نیافتیم، از جانب خدا مورد مسؤولیت و مؤاخذه نخواهیم بود.
اینها، سنت های خدا و کارهای همانندی است که بعضی در پی بعضی، پدید می آید»(۸۶) .
سپس، آن حضرت اضافه کرد:
«سوگند به آن کس که محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله را به حق مبعوث کرد، هر کس که از حق ما چیزی را فرو گذارد، خدا از عمل او فروخواهد گذارد، و هرگز قدرتی بر ما حکومت نکند، جز آنکه فرجام کار، از آن ما خواهد بود و هر آینه، خبر این را پس از روزگاری، خواهید دانست»(۸۷) .
آنگاه، امام حسن مجتبیعليه‌السلام ، رو به معاویه کرد، تا آن ناسزایی را که او به پدر بزرگوار آن حضرت داده بود، به خود او بازگرداند و فرمود - و چه شیوا هم فرمود -:
ای آنکه نام علیعليه‌السلام را بردی! من حسنم و پدرم، علیعليه‌السلام است! و تو معاویه ای و پدرت صخر است!
مادر من، فاطمهعليها‌السلام است! و مادر تو هند است!
پدربزرگ من، پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله است! و پدر بزرگ تو، عتبه است! مادر بزرگ من، خدیجهعليها‌السلام است! و مادر بزرگ تو، فتیله است! خدا لعنت کند از ما دو نفر، آن کس را که نام و نشانش پست تر و اصل و تبارش ننگین تر و گذشته اش، شرارت بارتر و سابقه ی کفر و نفاقش، بیشتر است»!!!
راوی می گوید: گروه هایی از اهل مسجد، فریاد برآوردند: آمین!
فضل بن حسن می گوید که: یحیی بن معین گفت: من نیز می گویم: آمین! ابوالفرج، از ابو عبید نقل می کند که: فضل بن حسن گفت: و من نیز می گویم: آمین!
علی بن الحسین اصفهانی (ابوالفرج) گوید: و من نیز می گویم: آمین!
ابن ابی الحدید، در کتاب «شرح نهج البلاغه» می نویسد: عبدالحمید بن ابی الحدید، مؤلف این کتاب نیز می گوید: آمین!(۸۸) .
مؤلف کتاب «صلح الحسنعليه‌السلام » می نویسد: و ما نیز به نوبه ی خود، می گوییم: آمین!
و ما نیز به نوبه ی خود می گوییم: آمین!
در تاریخ خطابه های جهانی، این تنها خطابه ای است که از قبول و تحسین نسل های متوالی، در امتداد تاریخ، برخوردار گشته است و چنین است سخن حق، که پیوسته اوج می گیرد و چیزی بر آن برتری نمی یابد(۸۹) .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page