اخلاق و شیوه زندگی

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

 ابو حفص عمر بن خطاب بن نفیل بن عبدالهزی بن ریاح بن عبدالله بن قرط بن زراح بن عدی بن کعب بن لوی بن غالب قرشی عدوی است. نسب او با رسول خدا صلی الله علیه و آله در کعب بن لوی به هم می رسد. مادرش حنتمه دختر هاشم بن مغیرة بن عبدالله بنعمر بن مخزوم است. جده پدری او صهاک نام داشت.
او سیزده سال پس از عام الفیل متولد شد. در هنگام وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله پنجاه ساله بود و در 52 سالگی به خلافت رسید و مدت ده سال و شش ماه خلافت کرد. (611)
در وقت مرگ بیش از 62 سال داشت. 26 ذیحجه سال 23 ق. مردی بلند قد ، سیاه چهره ، دارای محاسن انبوه و سری بی مو ، چشمانی سرخ ، گونه هایی فرو رفته و سبیلی پر پشت ، (612)
و شغل وی به مدت طولانی چوپانی میش (613)
و خرید و فروش چارپا بود. (614)
در مدح وی در کتب اهل سنت روایات انبوهی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و دیگران نقل شده است که از آن نمونه یکی این است که پیامبر فرمود : اگر پس از من قرار بود کسی پیامبر باشد ، آن کس عمر است. (615)
ابن هشام می نویسد : وی از زمره کسانی است که قبل از مسلمان شدنش ،با مسلمانان با شدت بی رحمی رفتار می کرد. (616)
عزالدین ابو حامد مداینی می نویسد : وی مردی بسیار با هیبت و سخت گیر بود و از کسی نمی ترسید و ملاحظه شریف و وضیع نمی کرد و در مسایل مختلف ، فتوا و حکم می داد و سپس آن را نقض می کرد و بر خلاف آن فتوا می داد. (617)
زمانی عمر به دنبال زنی فرستاد تا در محکمه حاضر شود .زن در بین راه از شدت هیبت عمر و ترس از او فرزند خود را سقط کرد.برخی از اصحاب گفتند:تو قصد ادب وی را داشته ای .بنابراین ،دیه سقط جنین برتو واجب نیست .علی ابن ابی طالب علیه السلام که در جلسه حاضر بود به عمر گفت :اگر این افراد بر طبق رأی خود اظهار نظر نموده اند ،اشتباه کرده اند و اگر ملاحضه ریاست تو می کنند ،به تو خیانت ورزیده اند.باید دیه این طفل را بپردازی .زیرا تو این زن راترسانده ای و از ترس تو،فرزند او سقط گردیده است .(618)
این قتیبه می نویسد:وقتی ابوبکر تصمیم گرفت عمربن خطاب را به جانشینی خود منصوب کند ،گروهی از صحابه سعدبن ابی وقاص پیش ابوبکر رفتند و گفتند :به خدای خود چه پاسخی می دهی که این مرد خشن سخت گیر را بر ما فرمانروایی دادی !هنگامی که او پیرو تو بود ما نمی توانستیم او را تحمل کنیم ،وقتی که خود والی شود چگونه خواهد بود!(619)
ابن سعد در الطبقات می نویسد:او در بدر ،احد ،خندق ،و همه جنگ های زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله حضور داشت و در بعضی هم فرمانده بود.(620)
در جنگ احد با فرار مسلمانان او هم گریخت .(621)
حکایت اسلام آوردن وی بسیار شنیدنی است .تاریخ نگاران می نویسند :پس از مهاجرت مسلمانان به حبشه ،روزی عمر قصد کشتن رسول خدا صلی الله علیه و آله را کرد.در راه به نعیم بن عبدالله برخورد.نعیم گفت :کجا می روی ؟گفت :می روم محمد را بکشم .نعیم گفت :اگر راست می گویی نخست جلوی خواهرت را بگیر که پیرو محمد شده است .عمر سراسیمه به خانه خواهرش رفت.در آنجا خباب بن ارت از روی نوشته ای برای خواهر عمر و شوهرش سوره طه می خواند.همین که عمر خواست وارد منزل شود صدای قرآن شنید و خباب مخفی شد.عمر گریبان شوهر خواهرش سعدبن زید را گرفت و چون خواهر عمر خواست دفاع کند به او سیلی زد.آن دو که وضع را چنین دیدند با شهامت گفتند :آری ما مسلمان شده ایم .عمر نوشته را از خواهرش گرفت و پس از خواندن آیات گفت :چه کلام زیبایی !سپس خباب از مخفیگاهش بیرون آمد و گفت :ای عمر به خدا من پیوسته امیدوار بودم که خداوند دعای پیامبر را که اسلام تورا از خدا می خواستم به اجابت رساند.سپس عمر نزد رسول خدا رفت و ایمان آورد.(622)
این رویداد در سال ششم بعثت - در 26سالگی عمر- رح داده است.
یک نویسنده غیر شیعه در تحلیل روان شناسی رفتارهای خشونت آمیز عمر بن خطاب می نویسد:پدرش خطاب همین که از او در انجام وظایف خود کمترین مسامحه ای می دید او را به سختی می آزرد.چون عمر در کودکی پیوسته با این گونه سختی ها و مشقات مواجه بود اخلاقی تند و خشن پیدا کرد و نسبت به دیگران سخت گیر شد.(623)

611) دول الاسلام ،ص 19.
612) نهایة الارب ،ج 4، ص 128
613) می نویسند : روزی زنی به عمر گفت : آن روز را از یاد مبر که چوپان میش بودی.الاصابة ، ج 8 ،قسم 1 ، ص 69 ت الاستیعاب ،ج 2 ، النساء ،ص 723.
614) تاج العروس ، ج 4، ص 281 ، النهایة فی غریب الحدیث ، ج 1، ص 88 ،الغدیر ، ج 7 ، ص 135.
615) نهایة الارب ، ج 4 ، ص 126.
616) السیرة النبویة ،ج 1 ، ص 215.
617) شرح نهج البلاغة ، ج 1 ، ص 173.
618) تاریخ عمربن الخطاب ،ص 125،الغدیر ج 6،ص 119،شرح نهج البلاغه ،ابن ابی الحدید ،ج 1،ص 174،الارشاد،ص 109.
619) الامامة و السیاسة ،ج 1،ص 82.
620) الطبقات الکبری ،ج 3،ص 272.
621) المغازی ،ج 1،ص 202،الکامل فی التاریخ ،ج 1،ص 175.
622) السیرة النبویة ،ج 1،ص 216،الطبقات الکبری ،ج 3،ص 267،شرح ابن ابی الحدید،ج 1،ص 177.
623) زندگی سیاسی و مذهبی عمربن خطاب ،الکساندر مازاس فرانسوی ،انتشارات سیدیان ،مهاباد ، ایران 1319.