اندر خبر بود که نبی شاه حق پرست *** چون سوی عرش، در شب معراج رخت بست
بر مسند دنی فَتدلّی نهاد پای *** دستی زغیب آمد و بر پشت او نشست
چون دست حق بدو اثر لطف دوست بود *** از فرط شادمانی مدهوش گشت و مست
گویند پانهاد بدوشِ نبی علی *** از طاق کعبه خواست چو اصنام را شکست
جاه و جلال بین که یدالله پا نهاد *** آنجا که حق نهاد به صد احترام دست
ایرج میرزا